سرور مجازی
اقتصادی

۶ ابزار بورسی که بازار ارز را متعادل می‌کند

به گزارش دیتاسنتر من، گواهی سپرده و مشتقه ارزی، گواهی سپرده و مشتقه سکه طلا و نهایتا گواهی سپرده و مشتقه نفت‌خام و فرآورده‌‌‌ها با امکان تحویل فیزیکی، ۶ ابزار بورسی هستند که می‌‌‌توانند تنش‌‌‌های ارزی را برای همیشه به‌طور کامل تعدیل کنند.

ابزارهایی که از یک سو بر بهای ارز تمرکز دارند و از سوی دیگر، چشم‌‌‌انداز ارزآوری کشور و انتظارات تورمی جامعه را شفاف‌‌‌سازی و آنها را به صورت خودانتظام مدیریت می‌کنند.

از این ۶ ابزار، تنها گواهی سپرده کالایی سکه طلا در اختیار است و سایر ابزارها در گیرودار مصوبات قانونی و هماهنگی‌‌‌ها قرار دارند.

از همه جالب‌‌‌تر آنکه مشتقه سکه طلا با نظر مستقیم بانک‌مرکزی وقت متوقف شد و هنوز به صورت واقعی در دسترس قرار نگرفته است. نقایصی که قطعا باید در اولین زمان ممکن مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرند.

بر اساس گزارش دنیای اقتصاد، در شرایط فعلی که بهای ارز در گیرودار بازار متشکل ارزی، نرخ نیما و سنا و حتی قیمت‌های غیررسمی تعیین می‌شود، شاهد هستیم که بهای نیمایی ارز هر روز کاهش نرخ دارد که نشان می‌دهد به اندازه کافی ارز موردنیاز برای واردات در اختیار قرار دارد و حتی با برتری عرضه بر تقاضا روبه‌‌‌رو هستیم.

از سوی دیگر عنوان شده است که میزان ذخایر اسکناس بانک‌ها نیز در سطوح جذابی قرار دارد. بنابراین فرصت مدیریت بازار ارز دور از دسترس نیست؛ اما به نظر می‌رسد زنجیره ابزارهای موردنیاز جدیدی برای این مدیریت با محوریت شفافیت موردنیاز است.

نکته‌‌‌ای که سال‌های گذشته نیز بازار ارز را تحت‌الشعاع قرار داده و ایجاد آن‌‌‌ ابزارهای مدیریتی قدرت مضاعفی را در اختیار تصمیم‌‌‌ساز ارزی در کشور قرار می‌دهد.

گواهی سپرده و مشتقه ارزی

در اقصی‌نقاط جهان، بهای ارز از معاملات واقعی آن در ابعاد گسترده و اغلب دادوستدهای بین بانکی یا با حضور معامله‌‌‌گران برجسته کشف می‌شود.

نکته‌‌‌ای که فضا را برای اعمال نفود دولت‌‌‌ها فراهم کرده و مدیریت بازار را با محوریت شفافیت رخدادها تسهیل می‌کند. خریدار ارز حتی با هدف سفته‌‌‌بازی و کسب سود نیز در این بازار حضور یافته و عملکرد خود را به‌طور شفاف ارائه می‌کند.

فضا برای حضور صرافی‌‌‌ها فراهم است و هر بخشی از این پازل، در جایگاه مشخص خود جای‌‌‌ می‌گیرد.

در کشور ما که قیمت ارز از پیچیدگی‌‌‌های بیشتری برخوردار است، نیاز به بازار گواهی سپرده ارز به فراخور یک‌بازار خودانتظام ذیل مدیریت سازمان بورس یا بورس‌کالا و تحت نظارت بانک‌مرکزی غیرقابل اجتناب است.

به عبارت ساده‌‌‌تر، باید بازاری متشکل در اختیار باشد که خریدار و فروشنده بدون نیاز به حضور فیزیکی و به صورت آنلاین با مشاهده عرضه و تقاضا و حجم معاملات وضعیت کلی در بازارها را تخمین زده، به دادوستد بپردازند و با خرید ارز هر زمان که نیاز باشد، امکان تحویل فیزیکی آن وجود داشته، محدودیتی بیش از چیزی که در قانون است وجود نداشته باشد.

قیمت ارز در معاملات کشف‌شده و دخالت دولتی تنها در میزان عرضه و تقاضا یا به‌طور دقیق‌‌‌تر حجم تزریق ارز یا خرید آن خودنمایی می‌کند.

در گام اول دادوستد فیزیکی اسکناس آغاز راه بوده،سپس می‌‌‌تواند به حواله ارزی تسری یابد. بدنه کارگزاری بازار سرمایه به کمک شبکه صرافی (همچون معامله‌‌‌گر حقوقی) مستقیما از امکان ایفای نقش در این قراردادها برخوردار خواهد بود.

البته گواهی سپرده زیرساخت قراردادهای مشتقه است و از یکسو می‌‌‌توان امکان جذابیت معاملات ایجادشده و از سوی دیگر با رهگیری قیمت‌ها، انتظارات را رصد و مدیریت کرد.

زنجیره این ابزارها بارها مورد بحث قرار گرفته؛ ولی هیچ‌گاه اجرایی نشده است؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که استفاده صرف از این دو بازوی معاملاتی اگرچه لازم است؛ ولی به هیچ عنوان کافی نیست.

گواهی سپرده و مشتقه سکه طلا

اهمیت این بازار در تعیین روند قیمت سکه بارها مورد بحث قرار گرفته؛ ولی عجیب آنکه نه‌تنها به‌عنوان یک ابزار تنظیم‌‌‌گر مورد توجه قرار نگرفته؛ بلکه هنوز آتی سکه راه‌‌‌اندازی مجدد هم نشده است؛ نکته‌‌‌ای که بهتر است تصمیم‌‌‌سازان این بازار، آن را مورد توجه جدی‌‌‌تر قرار دهند.

اگر بهای سکه به جای بازار آزاد در همین بازار تعیین شده و تحویل و اخذ آن تسهیل شده و خزانه‌‌‌های آن در اقصی‌نقاط کشور در اختیار بوده یا امکان حمل و تحویل رسمی در شهرهای مختلف ایجاد شود، این بازار قدرت اعجاب‌‌‌آوری در تعیین قیمت‌ها خواهد داشت؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که تزریق سکه به این بازار الزاما به معنی تحویل فوری آن به خریدار نیست.

نکته مهم آنکه در دوره‌‌‌هایی با ذهنیت تورم انتظاری، شاهد هستیم که بازار گواهی سکه یا صندوق‌های طلا در بورس‌کالا با ورود نقدینگی همراه شده و افزایش تقاضا مشهود است.

بنابراین معامله‌‌‌گران باسابقه اهمیت این بازار را درک کرده‌‌‌اند و توجه به آن و تعمیم استفاده از این ابزارها به عموم جامعه نه‌تنها امکان‌‌‌پذیر است؛ بلکه یک الزام به شمار می‌رود. تجربه پیشین بازار آتی سکه نیز در این شرایط به کمک خواهد آمد.

گواهی سپرده و مشتقه نفت‌خام

مدتی است که در مورد قراردادهای گواهی سپرده نفت‌خام بحث‌‌‌های بسیاری مطرح شده و از آن به عنوان گشایش نفتی یاد می‌شود. مهم‌ترین ویژگی این معاملات، امکان تحویل فیزیکی نفت‌خام یا فرآورده‌‌‌ها و حتی محصولات پتروشیمی است که دادوستد گواهی یا مشتقه آن از ایجاد فضایی واقعی برای صادرات حکایت دارد.

این مطلب مصداق عینی ارزآوری کلان است و هرچه این بازار قوی‌‌‌تر عمل کند، مشخصا تامین منابع ارزی کشورمان را به همراه خواهد داشت. اما این مطلب حاشیه مهم‌تر از متن دیگری دارد.

اینکه بهای نفت‌خام یا محصولات پتروشیمیایی صادراتی با ریال نرخ‌‌‌گذاری شود؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که قیمت‌های جهانی آن مشخص است، به‌وضوح نشان‌دهنده بهای ارز در مبادلات کلان اقتصادی است.

این نرخ، خود یک لنگر ثبات برای بازار ارز خواهد بود؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که بالارفتن این قیمت به معنی افزایش درآمدهای ارزی، جذابیت بیشتر صادرات، توجیه تولید حداکثری و حتی ورود سرمایه‌‌‌های ارزی جهانی به بازارهای داخلی خواهد بود. مطلبی که آینده جذابی را پیش‌‌‌روی صنعت نفت و بهای ارز ترسیم خواهد کرد.

نکته مهم‌تر آنکه قراردادهای مشتقه نفتی برای کشورمان از یک سو بهای ارز را در آینده تخمین زده و از سوی دیگر، میل به تولید و صادرات را نشان می‌دهد.

تجربه صندوق‌های طلا نشان داده است که قیمت‌گذاری این قبیل کالاهای سرمایه‌‌‌ای خود را با بهای ارز تطبیق می‌دهد و نوسان قیمت‌های جهانی در اولویت دوم قرار دارد.

کلید حل مشکل ارزی هم‌‌‌اکنون و حتی در سال‌های آینده، میزان ارزآوری صادرات است که سال‌هاست این مهم بر دوش صنایع نفت، پالایش و پتروشیمی قرار داشته و صنایع دیگر در اولویت‌‌‌های بعدی قرار دارند.

ایجاد بازار خودانتظام برای حامل‌‌‌های انرژی با معاملات مستمر و پتانسیل تعریف ابزارهای معاملاتی به منظور تامین مالی صنایع پالایشی و پتروشیمی، مهم‌ترین فاکتور برای حل و فصل مشکلات ارزی در کشور است و اگر این ابزارها با سیاست‌‌‌های پولی همراه شوند، می‌‌‌توان گفت که دیگر در اقتصاد ایران تنش ارزی نامتعارف را تجربه نخواهیم کرد.

واقعیتی که با قدرت‌‌‌گرفتن صادرات و افزایش حجم تولید در صنایع پالایشی و پتروشیمی محقق خواهد شد، اما باید از این توانمندی‌‌‌ها به صورت واقعی بهره گرفت.

اگر موارد فوق تنها از یک کارآیی، یعنی مدیریت انتظارات قیمتی بهای ارز برخوردار باشد، باز هم یک توانمندی زایدالوصف برای مدیریت این بازار محسوب می‌شود.

در نهایت، ذکر این مطلب ضروری است که ایجاد بازاری به منظور معاملات مستمر حامل‌‌‌های انرژی و محصولات پتروشیمیایی به‌عنوان ارزآورترین صنایع ایران، آخرین میخ بر تابوت التهابات ارزی است و این بازار در زنجیره سایر ابزارهای مالی به‌قدری قدرتمند خواهد بود که دخالت‌‌‌های پیدا و پنهان ارزی جایی برای اعمال نفوذ نخواهد داشت.

چیزی که سال‌ها در تعیین قیمت‌ها مورد کم‌‌‌توجهی قرار گرفته، توانمندی صنایع ارزآور در تعیین نرخ است؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که مهم‌ترین بازار رسمی صادراتی کشور بورس انرژی بوده و معاملات این بازار اثر مشخصی بر نوسان بهای ارز در فاز روانی آن داشته است.

میان‌‌‌بر رفع مشکلات ارزی، توانمندی صادراتی و ارزآوری شرکت‌هایی است که در صورت تامین مالی و احداث کامل، نیاز ایران به ارز را در سال‌های آینده به صورت کامل پوشش خواهند داد. حال در شرایطی که قیمت‌های جهانی نفت‌خام، فرآورده‌‌‌ها و حتی محصولات پتروشیمیایی بالاست، بهتر است از این فرصت برای صادرات حداکثری بهره برد.

مجله خبری mydtc

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا