یک دهه مدیرعاملی: اپل چگونه با مدیریت تیم کوک باارزشترین کمپانی جهان شد؟
اپل در دوران مدیرعاملی تیم کوک تحولات گستردهای را تجربه کرد و موفق شد درصدر برترین شرکتهای فناوری دنیا قرار گیرد، اما تیم کوک چگونه توانست اینچنین باعث پیشرفت اپل شود و رمز اصلی موفقیت او در هدایت اپل در مسیری کاملاً درست برای دستیابی به چنین جایگاهی که امروز از آن خود کرده است، چیست؟
در این مطلب به این سؤالها پاسخ خواهیم داد و سابقه کاری تیم کوک از دوران دانشجوییاش تا زمانی که مدیرعامل اپل شد، بررسی میکنیم و نگاهی هم به تحولات اپل در دوران مدیریت او خواهیم داشت.
تیم کوک نسبت به استیو جابز مدیرعامل کاملاً متفاوتی برای اپل است و تجربیات او باعث شده اپل به رشد و تحول عظیمی دست پیدا کند.
تیم کوک در تاریخ ۲۴ اوت ۲۰۱۱ (۲ شهریور ۱۳۹۰) رسماً بهعنوان مدیرعامل اپل معرفی شد؛ اما این شرکت از مدتها قبل برای تصدی این مسئولیت آمده شده بود. استیو جابز، مدیرعامل اسبق اپل، در تاریخ اوت ۲۰۱۱ به تیم کوک خبر داد که او بهعنوان مدیرعامل جدید و دائمی اپل انتخاب شده است. او در این تاریخ با تیم کوک تماس گرفت رفت و از او خواست برای صحبت در مورد کار و اپل به خانهاش بیاید.
در آن زمان استیو جابز بهشدت بیمار بود و در ملاقات این دو نفر قرار شد جابز بهعنوان مدیر اپل باقی بماند و هم تیم کوک و هم استیو جابز از صحبت کردن در مورد سلامتی جابز امتناع میکردند؛ اما حال جابز اصلاً خوب نبود و او نمیتوانست به بیماریاش توجهی نکند. جابز در تماس تلفنیاش با کوک از او خواست فوراً یکدیگر را ببینند و در صحبتهایش به تیم کوک گفت تمام تصمیمگیریها بر عهده تو است.
از نظرتیم کوک، تصور اینکه جابز نمیتواند اپل را مدیریت کند، حرفی بیمعنی بود و تصور میکرد وی قصد دارد او را امتحان کند. درست است که جابز از تیم خواسته بود تمام تصمیمگیریها را بر عهده بگیرد، اما به نظر میرسید امیدوار بود کوک در تصمیمگیریهایش نظرات او را هم بپرسد.
در زمان مدیرعاملی اپل تیم کوک بهندرت بهجای استیو جابز تصمیم میگرفت و طرفداران شرکت نگران بودند که چرا اپل هنوز مدیرعامل جدید را معرفی نمیکند.
در اوایل ۲۰۱۱ سرمایهگذاران تلاش کردند اپل را وادار به معرفی مدیرعامل جدید کنند؛ اما نمیدانستند که مدیرعامل جدید قبل تعیین شده و بهزودی کار را بر عهده میگیرد. جزئیات برنامه تعیین مدیرعامل جدید و فردی که براین کرسی خواهد نشت، هنوز مشخص نبود؛ اما تصمیم بر این بود که تیم کوک مدیرعامل بعدی اپل باشد. بالاخره جابز در نامه رسمی در رابطه با استعفای خود از سمت مدیرعاملی، رسماً کوک را بهعنوان مدیرعامل رسمی اپل معرفی به تمام حرفوحدیثها پایان داد.
تیم با وجود تمام مخالفتهایی که برای تصدی سمت مدیرعاملی اپل توسط او وجود داشت، سکان هدایت را به دست گرفت و با تکیه بر تجربیاتش در کار و زندگیاش، تلاش برای پیشرفت اپل را شروع کرد. در ادامه برخی از این تجربیات ارزشمند کوک که او را در مسیر شغلیاش یاری داد، بیان میکنیم.
مهارت بالا در برنامهنویسی
اگرچه کوک در دوران فعالیت در اپل نتوانسته است تغییرات زیادی در iOS ایجاد کنند؛ اما برنامهنویسی موفقی بود و زمانی توانسته بود برای چراغ راهنمایی نرمافزاری کارآمد طراحی کند که پلیس نیز آن را پذیرفته است.
تیم کوک در گفتگوهایش کاملاً پذیرفته که در طول دوره دانشجوییاش فرد درجه یک و ستارهای در تمام زمینهها نبوده اما در زمینه مدیریت و کنترل همزمان بخشها و امور مختلف استعداد عجیبی دارد و این موضوع کاملاً ثابت شده است. بهعنوانمثال در حین تحصیل در شاخه فناوری، کارهای مربوط به انتشار سالنامهاش را هم پیش میبرد و برای تأمین بودجه موردنیاز برای انتشار سالنامه، تبلیغ میکرد.
پیوستن به IBM
کوک در سال ۱۹۸۲ فارغالتحصیل و پس از آن بهسرعت در IBM مشغول به کار شد. نخستین کامپیوتر IBM در سال ۱۹۸۱ طراحی و تولید شده بود و کوک در کارخانه این شرکت واقع در پارک Research Triangle Park در کارولینای شمالی به تیم طراح این کامپیوتر پیوست تا روی آن کار کند.
او ۱۲ سال در IBM مشغول به کار بود و در این مدت نقش مهمی در پیشرفت این شرکت ایفا کرد. کوک در همان ابتدای ورود خود به IBM بهعنوان یکی از افرادی معرفی شد که آینده روشنی در این شرکت دارد. او در طول فعالیتش در IBM توانست فراگیرد چگونه مواد اولیه درست زمانی که نیروی کار به آن نیاز دارد، در اختیار آنها قرار گیرد.
اگر بخواهیم تنها یکی از اقدامات شاخص تیم کوک در راستای پیشرفت چشمگیر اپل را در دوران مدیریت بیان کنیم، قطعاً باید به توانایی فوقالعاده او در تأمین بهموقع مواد اولیه موردنیاز نیروی کار توسط او و مهارت بسیار خوب در مدیریت تولید اشاره کنیم. این توانایی مدیریتی ارزشمند در حوزه تولید با اصطلاح تخصصی Just in Time یا JIT معرفی میشود.
بدون تردید تأمین بهموقع مواد اولیه در هر صنعتی واقعا ضرورت دارد، اما تیم کوک و اپل این اقدام ضروری را به هنری ارزشمند تبدیل کردهاند؛ بهعنوانمثال اپل پس از تولید کامپیوترهای مک خود، آنها را تا زمانی که فروخته شوند، در انبار خود نگه میدارد؛ اما بهجای اینکه این محصولات خود را ماهها در انبار بگذارد، حداکثر چند روز قبل از اینکه باید موجود شوند، تولید و به انبار ارسال میکند.
از سوی دیگر در سالهایی که اپل در کامپیوترهایش از پردازندههای اینتل استفاده میکرد، زمانی که پردازنده جدیدی از سوی این برند تولید و عرضه میشد، اپل به لطف توانایی مثالزدنیاش در روش JIT، این پردازندهها را زودتر از سایر رقبایش از اینل می گرفت و برای آغاز تولید انبوه پردازندههای جدید این برند منتظر نمیماند.
تیم کوک در IBM تکنیک بسیار مفید دیگری نیز برای افزایش فروش محصولات یک شرکت فراگرفت که در آن مدیریت بازرگانی به آن مدیریت لوله فروش یا Pipeline Management گفته میشود.
طبق اصول تعریفشده در این روش، فروش یک محصول، تازه نقطه آغاز فرایند بازاریابی محسوب میشود و شرکت سعی میکنند با ارائه خدمات پس از فروش مناسب، فروش محصولات مکمل و جانبی یک محصول و فروش محصولات جدیدش به یک مشتری، رضایت آن را جلب کند و آن مشتری را به مشتری معرف محصولات خود به سایر افراد تبدیل کند. هر شرکتی می تواند با این ترفند ابتدا مشتریان زیادی را به محصولات خود وفادار و درنهایت طرفدار پروپاقرص محصولات خود کند. بدون تردید چنین شیوهای میتواند موتور محرک بسیار کارآمدی برای پیشرفت یک برند و کسبوکار باشد.
اتمام همکاری با IBM
در سال ۱۹۹۴ پیشنهاد کاری وسوسهبرانگیز به کوک شد که او را وسوسه کرد و از IBM رفت. این پیشنهاد کاری از سوی شرکتی فعال در زمینه الکترونیک به نام Intelligent Electronics با حقوق پایه ۲۵۰ هزار دلار، پاداش و اعطای سهام به کوک داده شد؛ اما کوک در آن زمان شدیداً مریض شد و پزشکان بیماری او را بهاشتباه MS تشخیص دادند؛ اما درنهایت مشخص شد کوک هیچ مشکلی ندارد و تنها خستگی مفرط باعث بیماری او شده است.
در سال ۱۹۹۷ کوک به مدیرعامل شرکت مذکور توصیه کرد شرکتش را به جنرال موتورز واگذار کند و او هم مدتی بعد این کار را انجام داد. تیم هم شرکت را ترک کرد و به شرکت رایانهسازی کامپک (Compaq) پیوست.
کوک از آن زمان به بعد هر جا مشغول میشد، ایده JIT را با تردید به کار میگرفت زمانی که در کامپک مشغول به کار شد، ایده Build to Order یا ساخت به سفارش را معرفی کرد. بر اساس این ایده، زمانی شرکتی تولید محصولات جدید را آغاز میکند که برای آنها سفارش گرفته باشد. شرکت کامپک توانست با ترکیب این شیوه با شیوه JIT به موفقیتهای زیادی در زمینه تولید دست یابد و خط تولید خود را منعطف کند.تنها شش ماه از شروع فعالیت کوک در کامپکت گذشته بود که استیو جابز پیشنهاد کار در اپل را به او داد.
ورود به اپل
جالب است بدانید که کوک بارها اذعان کرده است به کار در اپل علاقهای نداشته و اشتیاق او برای ملاقات با استیو جابز، صرفاً به دلیل تأثیرگذاری بسیار زیاد او در دنیای فناوری بوده و مشخصاً توانسته کوک را هم تحت تأثیر خود قرار دهد! کوک که به تصمیمگیریهای دقیق و حسابشده در رابطه با افزایش میزان فروش با بهرهگیری از تکنیک مدیریت لوله فروش و همچنین تأمین بهموقع قطعات و سایر حوزههای عملیاتی شهرت دارد، به ندای درون خوئ گوش داد و کار در اپل را آغاز کرد.
او در سال ۱۹۹۸ با پاداش نیم میلیون دلاری و حقوق ۴۰۰ هزار دلاری کارش را در اپل شروع کرد؛ البته خروج از کامپک و کار در اپل اصلاً منطقی نبود و همه به او توصیه میکردند کار در کامپک را رها نکند؛ زیبا کامپک هم شرکت سودآوری بود و هم قبلاً مانند اپل ورشکست نشده بود و به نظر میرسید کوک با ترک کامپک امنیت شغلی را هم از دست میدهد! اما او تصمیمش را گرفته بود و اکنون میبینیم که تصمیم کاملاً هوشمندانه هم گرفته بوده است!
متحول شدن اپل با ورود کوک به این شرکت
ورود کوک به اپل برگ تازهای در تاریخ اپل محسوب میشود، زیرا در زمان ورود کوک به اپل، این شرکت اصلاً وضعیت خوبی نداشت و نیروهای زیادی تعدیل و بیکار شده بودند؛ اما کارمند با تجربه اپل در زمینه مدیریت تولید و افزایش بهرهوری تولید، با خالی کردن انبارها و تغییر زنجیره تأمین مواد اولیه، در مدت کوتاهی این وضعیت را تغییر داد.
تنها شش ماه پس از ورود کوک به اپل، مدتزمان موردنیاز برای شدن موجود شدن محصولات اپل از ۳۰ روز به دو روز و در سال ۱۹۹۹ در برخی از مواقع به ۲ روز کاهش یافت که موفقیت بسیار بزرگی برای اپل بود.
او اپل را با کاهش هزینهها تغییر نداد، بلکه پول زیادی را با دقت و موشکافی بالایی خرج کرد و سعی کرد کمی هم بیپروا عمل کند. وی در نخستین سال حضور خود در اپل، ۱۰۰ میلیون دلار از ارزش حملونقل هوایی و فضای لازم برای جابجایی محموله از طریق هوایی را خرید.
او این کار را ماه ها قبل از اینکه حتی محصول جدید اپل یعنی کامپیوتر مک iMac G3 معرفی شود، انجام داد تا شرکت برای عرضه و ارسال این محصول با مشکلی مواجه نشود و محصول بهموقع به دست مشتری برسد.
iMac G3 با استقبال خوبی در بازار مواجه شد و تصمیم هوشمندانه کوک موجب شد این محصول سریع و بهموقع به دست مشتریان متقاضی برسد و حتی کار بهجایی رسید که رقبای اپل که امکانات لازم برای انتقاد و ارسال سریع محصولات را در اختیار داشتند، در عرضه محصولات مشابه این کامپیوتر مک اپل با مشکل مواجه شدند.
شاید صرف هزینه ۱۰۰ میلیون دلاری برای انتقال و ارسال سریع در آن زمان کمی بیپروایانه به نظر میرسید؛ اما اپل وضعیت شکنندهای داشت و اگر تیم کوک چنین ریسکی نمیکرد، نمیتوانست به چنین موفقیتی هم دست یابد و شاید شرکت دیگری هم که در این موقعیت بود، همین کار را میکرد.
تیم کوک در سمت مدیرعامل اپل
آیندهنگری کوک به همراه کنترل دقیق چرخه تولید محصولات اپل توسط او باعث شد جانشین مناسبی برای استیو جابز باشد؛ البته کوک اصلاً شبیه به جابز نیست و حتی رویکردش نیز با رویکردهای جابز تفاوت دارد؛ اما در سال ۲۰۱۱ مناسبترین جایگزین برای جابز بود و میتوانست اپل را درست مانند جابز در مسیر درستی هدایت کند.
امروزه اپل به لطف مدیریت کوک توانسته به موفقیتهای بسیار بزرگی دست پیدا کند که از میان آنها میتوان به دست آوردن مالکیت بیش از ۱۰۰ شرکت، خرید شرکت بیتز (Beats)، یکی از بهترین برندهای هدفون و بلندگو) به ارزش سه میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ و خرید بخش تولیدکننده مودمهای گوشیهای هوشمند اینتل به ارزش یک میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ اشاره کرد.
اپل امروز علاوه بر اینکه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گجتهای مختلف در جهان محسوب میشود، در حوزههای مختلف تجارت و کسبوکار ازجمله سرویسهای پرداختی نیز فعالیت میکند و حتی یک استودیوی فیلمسازی هم دارد.
اگرچه تیم کوک نتوانسته است وسیلهای مانند گوشیهای آیفون را به دنیای فناوری و شیفتگان گجتهای جذاب معرفی کند؛ اما به روشهایی دست یافته است که اپل با بهرهمندی از آنها میتواند بدون آیفون هم به رشد خود ادامه دهد. درواقع میتوان میگفت تیم کوک هم استعداد مدیریتی بسیار خوبی دارد و هم میتوان او سیاستمداری باذکاوت دانست که امپراتوری خود را بهخوبی حفظ کرده است؛ البته باید این نکته را خاطرنشان کنیم که تعداد دستگاههای فروختهشده آیفون ۱۳۵ میلیون دستگاه بود؛ اما این عدد در سال ۲۰۲۱ به یک میلیارد دستگاه رسید.
در طول دوره دهساله مدیرعاملی تیم کوک هم درآمد سالانه اپل و هم ارزش بازار این برند به ترتیب ۱۵۴ درصد و ۶۰۱ درصد افزایش یافته است.
رشد خدمات و سرویسهای اپل در دوران مدیرعاملی تیم کوک
تیم کوک یک ماه پس از تصدی سمت مدیر مدیرعاملی آیفون ۴ اس را معرفی کرد و از آن زمان تاکنون ۲۴ مدل مختلف از گوشیهای آیفون معرفی و روانه بازار شدهاند. درضمن در کنار گوشیهای آیفون گجتهای بسیار زیاد دیگری ازجمله مدلهای مختلف تبلتهای آیپد، کامپیوترهای مک و مکبوکها نیز توسط اپل تولید شدهاند. در ضمن در دوران مدیریت کوک وسایل جدیدی نیز به سبد محصولات اپل افزوده شدهاند.
از میان موفقترین این محصولات میتوان به ساعتهای هوشمند اپل واچ و هندزفریهای بیسیم ایرپادز که تولید آنها به ترتیب در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ آغاز شده است، اشاره کرد. با وجود اینکه تولید این وسایل در زمان مدیریت تیم کوک، نقطه عطف بسیار بزرگی در تاریخ اپل محسوب میشود؛ اما رشد خدمات و سرویسهای این برند در این دوران اهمیت بیشتری دارد.
خدمات اپل تنها به سرویسهای مثل اپ استور یا آیکلود یا آیتیونز ختم نمیشود و کوپرتینونشینها خدماتی نظیر موسیقی و تناسباندام نیز ارائه میدهند.
حتی در دوره پنج سال ابتدایی مدیرعاملی کوک، نیز درآمد اپل از بخش خدمات و امکانات به میزان قابلتوجهی افزایش یافت و این برند سرویسهای جدیدی را معرفی کرد. سرویس ابری ایکلود که در سال ۲۰۱۱ معرفی شد، سرویس اپل پادکست که در سال ۲۰۱۲ کار خود را شروع کرد و سرویس اپل موزیک که در سال ۲۰۱۵ ایجاد شد، مهمترین سرویسهای معرفیشده اپل در دوران به شمار میروند. غول فناوری آمریکایی در ماه ژانویه سال ۲۰۱۶ برای نخستین بار اعلام کرد که درآمد این شرکت از ارائه خدمات در سال ۲۰۱۵، ۲۰ میلیارد دلار بوده است.
از آن زمان به بعد اپل تشویق شد سرویسهای جدید دیگری را نیز ایجاد کند که از میان آنها میتوان به اپل تیوی پلاس (سرویس استریم ویدیویی)، اپل فیتنس (سرویس تناسباندام) و اپل آرکید (سرویس به اشتراکگذاری بازیهای ویدیویی) اشاره کرد.
درضمن اپل امکان استفاده از ۶ سرویس مشترک در قالب یک سرویس نیز را فراهم کرده است این سرویسها شامل اپل موریک، اپل تی وی پلاس، اپل آرکید، آیکلود، اپل نیوز پلاس (سرویس خبری اپل) و اپل فیتنس پلاس میشود.
راهاندازی تمام این سرویسها باعث شده است درآمد اپل از سرویسهایش بیش از قبل افزایش دادهاند. درآمد اپل از بخش خدمات در سال مالی ۲۰۲۰ نزدیک به ۵۳.۸ میلیارد دلار بوده است که ۲۰ درصد از کل فروش را تشکیل میدهند (اپل درآمد حاصل از هر یک از سرویسها بهصورت جداگانه را منتشر نکرده است).
اتکای اپل بر سرویسهای خود موجب شده که این شرکت به درآمد حاصل از فروش گوشیهای آیفون که در ۳ ماههای مختلف سال تغییر میکند، کمتر متکی باشد. درضمن سرعت رشد درآمد حاصل از فروش گوشیهای آیفون در سالهای گذشته به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و یکی اهداف اصلی تیم کوک در سالهای اخیر جبران این مسئله بوده است.
البته اپل هنوز هم سالانه پس از فروش اپل درآمد هنگفتی به دست میآورد؛ اما سرویسها سود پایدارتری دارند و سرویسهای اشتراک حاشیه سود بیشتری را برای اپل به ارمغان آوردهاند. همچنین گسترش سرویسهای اپل موجب میشود مشتریان تمایل بیشتری برای خرید دستگاههای اپل نسبت به خرید دستگاههای سایر برندها پیدا کنند.
چرا آیندهای در انتظار اپل و تیم کوک است؟
تیم کوک اعلام کرده قصد ندارد دوره ۱۰ ساله دیگری در اپل بماند؛ اما طرفداران شرکت انتظار دارد او حداقل تا چند سال دیگر اپل را ترک نکند؛ البته او در دوران مدیریتش زمینهساز شایعات زیادی شده است که میتوانیم به آنها بهعنوان چشمانداز آینده اپل نگاه کنیم. از میان شایعاتی که از مدتها قبل به وجود آمده است میتوان به عرضه خودرو توسط اپل (App;e car) یا عرضه عینکهای واقعیت افزوده این برند در آینده اشاره کرد. درضمن این شرکت همچنان در حال تلاش برای تولید تراشههای موردنیاز خود است.
البته نباید فراموش کنیم که تیم کوک چالشهای زیادی هم پیش روی خود دارند که شامل نزاع اپل با توسعهدهندگان و تنظیمکنندگان نرمافزار میشود.
در ضمن اپل باید در زمینه وسایل اینترنت اشیا در نیز فعالیتهای خود تجدیدنظر کند و مانند آمازون الکسا تغییراتی در اکوسیستم تجهیزات مرتبط با اینترنت اشیا ایجاد کند تا عموم مردم توانایی استفاده از چنین وسایلی را داشته باشند.
درضمن با توجه به اینکه ممکن است گوشیهای هوشمند در آینده دیگر جذابیت امروز را نداشته باشند و چندان مورد استقبال قرار نگیرند، باید تمهیدات لازم را بیندیشد تا در صورت کاهش فروش گوشیهای آیفون با مشکل جدی مواجه نشود.
یکی دیگر از تصمیمات و برنامههای اپل، به صفر رساندن تولید دیاکسید کربن توسط کارخانهها و مراکز وابسته به این برند تا سال ۲۰۳۰ است. با توجه به اینکه تغییر اقلیم زمین تهدید بزرگی برای این کره خاکی محسوب میشود، این اقدام واقعاً ضروری است و احتمالاً کوک برای دستیابی به این هدف بیشتر تلاش میکند؛ البته با توجه به وابستگی اپل به یک چرخه تأمین کالای پیچیده جهانی و ضرورت استفاده از عناصر کمیاب و مواد غیرقابلتجدیدپذیر برای ساخت محصولات برند، تحقق این هدف برای اپل کمی دشوار است.
در ضمن در رابطه با آینده اپل این سؤال نیز وجود دارد که پس از تیم کوک چه کسی مدیرعامل اپل خواهد شد؟ به نظر میرسد جف ویلیام، مدیر عملیات شرکت که در کنفرانس مطبوعاتی فناوری اپل، تیمز کوکِ تیم کوک، نامیده شده است، یکی از محتملترین گزینهها باشد؛ اما او تنها ۲ سال کوچکتر از تیم کوک است و به همین دلیل انتخاب او در هالهای از ابهام قرار میگیرد؛ بنابراین مشخص نیست مدیرعامل اپل بعدی چه کسی باشد (مدیرعامل کوتاهمدت). به دلیل اینکه هنوز جانشین شایستهای برای تیم کوک وجود ندارد، بعید به نظر میرسد که مدیرعامل تا دو سال دیگر تغییر کند
اپل در دوران مدیرعاملی تیم کوک تحولات گستردهای را تجربه کرد و موفق شد درصدر برترین شرکتهای فناوری دنیا قرار گیرد؛ اما تیم کوک چگونه توانست اینچنین باعث پیشرفت اپل شود و رمز اصلی موفقیت او در هدایت اپل در مسیری کاملاً درست برای دستیابی به چنین جایگاهی اکه امروز از آن خود کرده است، چیست؟