چرا وقتی به زبان دیگری صحبت میکنیم، صدایمان را تغییر میدهیم؟

چرا وقتی به زبان دیگری صحبت میکنیم، صدایمان را تغییر میدهیم؟
گروهی از پژوهشگران «آزمایشگاه عصبروانزبانشناسی» در فرانسه به سرپرستی لوسی جادکینز و کورین آستسانو در مطالعهای با عنوان «صدایی دیگر برای زبانی دیگر؟ تاثیر زبان بر دامنه صدا» بررسی کردهاند که چرا دوزبانهها در هر زبان، دامنه صدای متفاوتی دارند. آنها با طراحی سازوکاری دقیق، عوامل تاثیرگذار مثل سن، جنس، حالت روحی و زمینه ارتباطی را کنترل کردند تا تنها اثر خود زبان را بسنجند.
زیر و بم صدای افراد بسته به دلایل متنوعی تغییر میکند و چنانچه ذکر شد، عواملی همچون سن، وضعیت هیجانی و بافت ارتباطی (عمومی در برابر خصوصی، میزان آشنایی با مخاطب، سخنرانی آماده در برابر گفتار خودانگیخته) بر آن تاثیرگذارند. برخی تغییرات در زیر و بم صدا هم بازتابدهنده کدهای اجتماعی مشترک در یک گروه زبانشناختیاند. در نهایت، وضعیت زبان برای گویشور (زبان اول یا دوم) نیز ممکن است بر زیر و بم انتخابی او اثر بگذارد.
برای کنترل اثر این عوامل، یک پروتکل گردآوری داده طراحی شد تا تنها اثر زبان موردبررسی جدا شود. فرضیه این بود که تفاوتهای زیروبمی میان زبانها عمدتا از ساختار آهنگین و تکیهای هر زبان (مثلا اینکه در فرانسوی تکیه بر پایان واژه است و در انگلیسی بر ابتدای آن) ناشی میشود و نه از اینکه گویشور در حال استفاده از زبان اول یا دوم خود است.
محققان برای این کار، پیکره گفتاری به نام «بی-فرن۳» (B-FREN3 ) را ساختند: ۱۰۸ ضبط صوت که ۲۱۶ دقیقه گفتار از ۹ انگلیسیزبان و ۹ فرانسویزبان با سطوح مهارت متفاوت در زبان دوم را شامل میشد. شرکتکنندگان در سه فعالیت شرکت کردند: خواندن متن از روی صفحه، روایت یک ویدیو بیصدا و گفتگوی آزاد.
تمام صداهای ضبطشده به بخشهای کوچکتر گفتار تقسیم شدند. سپس پژوهشگران زیروبمی صدا را با نرمافزارهای تخصصی اندازه گرفتند و میانگین و دامنه تغییرات آن را برای هر گویشور محاسبه کردند. بعد هم با روشهای آماری پیشرفته، بررسی کردند که چه عواملی (مثل زبان مورداستفاده، تکلیف گفتاری یا زبان اول فرد) بیشترین تاثیر را بر تفاوتهای صدا داشتند.
نتایج نشان دادند که سطح مهارت زبان دوم (اینکه کسی تازهکار باشد یا از کودکی دوزبانه) در میزان زیر و بمی صدا تفاوتی ایجاد نمیکند. یعنی صرفنظر از اینکه زبان دوم فرد چقدر قوی یا ضعیف باشد، الگوی تغییر صدا تقریبا یکسان است.
با این حال، نوع فعالیت گفتاری اثر زیادی داشت. وقتی شرکتکنندگان متن را با صدای بلند میخواندند، صداهایشان هم زیرتر و هم با دامنه تغییر بیشتری همراه بود. در حالی که هنگام روایت یک فیلم صامت یا در گفتگوی آزاد، زیر و بمی صدا پایینتر و تغییرات محدودتر بود.
در مورد دامنه تغییرات صدا (یعنی فاصله بین زیرترین و بمترین صداها) زبان نقشی نداشت، اما در مورد میانگین زیر و بمی صدا، زبان تفاوت ایجاد کرد. دوسوم افراد وقتی فرانسوی صحبت میکردند، صدایشان بهطور کلی زیرتر بود تا زمانی که انگلیسی صحبت میکردند.
همچنین مشخص شد که زبان اول فرد هم در این تفاوت نقش دارد. انگلیسیزبانها هنگام صحبت به فرانسوی، تغییر صدای بیشتری را تجربه کردند، در حالی که فرانسویزبانها چنین اختلاف زیادی میان دو زبان نشان ندادند.
در نهایت، مقایسه کلی نشان داد که فرانسویزبانها معمولا نسبت به انگلیسیزبانها صدای زیرتری (بهطور متوسط حدود ۲۰ هرتز بالاتر) دارند و بهطور کلی، فرانسوی معمولا با صدایی زیرتر از انگلیسی بیان میشود، بدون آنکه سطح زبان دوم فرد نقشی تعیینکننده داشته باشد. یعنی آنچه در تغییر زیر و بمی صدا اهمیت دارد، ساختار آوایی و آهنگین خود زبانها است و نه میزان تسلط یا سطح زبانی گویشور.
این نتایج به ما یادآوری میکند که زبان فقط مجموعهای از واژهها نیست، بلکه طرز بهکارگیری صدا و بدن ما را نیز شکل میدهد. همانطور که پژوهشهای پیشین نشان داده بودند سن، هیجان یا موقعیت اجتماعی میتوانند بر صدا اثر بگذارند، این تحقیق نیز نشان میدهد خود زبان، بهعنوان یک کد آهنگین و اجتماعی، در تعیین زیر و بمی صدا نقش مهمی دارد.
مجله خبری mydtc