کشف هؤیت مقتول پرونده «بانوی تپههای ماسهای» پس از نیم قرن
صبح روز ۲۶ ژوئیه ۱۹۷۴ بود که دختر ۱۲ سالهای حین بازی با سگش به جسد مثلهشده زنی در تپههای ماسهای پارک ساحلی ریس پوئنت در شهر پراوینستاون (شمال شبهجزیره کیپکاد، ایالت ماساچوست) رسید. به نقل از خبرگزاری ارزتکنیکا، با وجودی که اخبار این قتل هولناک تمام مردم کیپکاد را بهشدت تحتتأثیر قرار داده بود و پوشش گستردهای در رسانههای محلی و ملی داشت، اما هیچکس نتوانست هؤیت این زن را شناسایی کند. مدتی بعد رسانهها طبق رسم پروندههای جنایی به او لقب «بانوی تپههای ماسهای» دادند. نزدیک به ۵۰ سال بعد، اداره تحقیقات فدرال، FBI در ۳۱ اکتبر (۹ آبان) اعلام کرد، جسدی که سالها قبل کشف شده بود متعلق به زنی به نام روث ماری تری اهل ایالت تنسی است. این زن در زمان مرگ ۳۷ سال سن داشت.
تشخیص هؤیت این زن به وسیله تکنیک تبارشناسی ژنتیکی انجام گرفت، روشی که اساسا ترکیبی از آزمایش دیانای و بررسی تجزیهوتحلیلهای نسبشناسی است. محققان قبلا در سال ۲۰۱۸ از این همین روش برای کشف هؤیت جوزف جیمز دیانجلو، افسر سابق پلیس مشهور به «قاتل گلدن استیت» استفاده کرده بودند. به گفته FBI ، تری متولد سال ۱۹۳۷ دارای ارتباطهای خانوادگی و شخصی در ایالتهای کالیفرنیا، ماساچوست و میشیگان بود. او دختر، خواهر، خاله/ عمه، همسر و مادر بود. در حال حاضر مقامات برای مراعات حال خانواده تری از ذکر جزئیات بیشتر از زندگی شخصی او خودداری میکنند. در همین حال، تحقیقات برای شناسایی قاتل همچنان ادامه دارد.
یکی از چندین چهره بازسازی شده بانوی تپههای ماسهای پیش از تشخیص هؤیت او.
جوزف بوناولونتا، مأمور ويژه شعبه بوستون FBI در کنفرانس خبری اعلام هویت تری گفت: «درحالیکه ما روث [ماری تری] قربانی این قتل شنیع را شناسایی کردهایم، اما این نمیتواند از رنج خانواده بکاهد، هیچچیزی نمیتواند. ولی درحالیکه همچنان بهدنبال قاتل میگردیم، امیدواریم با این کار توانسته باشیم برای برخی از سؤالهای آنها جوابی فراهم کرده باشیم. بدون هیچ تردیدی این [تشخیص هؤیت مقتول] گام مهمی در این پرونده بود و امیدواریم همهی ما را به شناسایی قاتل نزدیکتر کند.»
جسد بانوی تپههای ماسهای در آن روز بهخصوص تابستانی در حالی پیدا شد که کاملاً برهنه به صورت روی علفها افتاده بود. دختری که جسد را پیدا کرد در لحظهی اول تصور کرد به لاشهی یک گوزن برخورده، اما لحظاتی بعد در اوج وحشت متوجه شد ناخواسته پا به یک صحنهی قتل گذاشته است. پوسیدگی زیاد جسد و هجوم حشرات به آن حاکی از این بود که از مرگ او دستکم دو هفته گذشته است. وضع فجیع خفهشدگی زن به حدی بود که ممکن بود با کمی فشار بیشتر سر از تن او جدا شود. اما در عین حال، علت مرگ او ضربههای شدید با یک جسم سخت به کنارهی سرش بود.
هیچ نشانهای از درگیری در محل پیدا نشد، اما روی جسد علائمی از تعرض جنسی به چشم میخورد که تصور میشود پس از مرگ رخ داده است. در واقع، متخصصان پزشکی قانونی تصور میکنند از روی زوایهی ضربه به سر واضح است ضارب در کنار او دراز کشیده بود. هر دو دست قربانی یکی از مچ و دیگری از ساعد قطع شده بودند. چند دندان او هم کشیده شده بودند. قربانی برای آخرین وعدهی غذای زندگیاش نیز برگر با سیبزمینی سرخشده خورده بود. مدتی بعد جسد او در قبرستان سنتپیتر در نزدیکی مرکز شهر دفن شد. روی سنگ قبر او به جای نام عبارت «جسد شناسایینشده زنی که در تاریخ ۲۶ ژوئیه ۱۹۷۴ در تپههای ماسهای ریس پوئنت پیدا شد» حک شده بود.
در یک گمانهزنی عجیب تصور میشد قربانی گمنام پرونده یکی از سیاهی لشکرهای فیلم آروارهها است
پلیس به جز دو ردپا و رد لاستیکهای یک خودرو هیچ سرنخ دیگری برای شروع تحقیقات نداشت. در ادامه پلیس پلاک تمام خودروهایی که وارد پارک ساحلی ریس پوئنت شده بودند را بررسی کرد. اما هیچ سابقهای از ورود این زن پیدا نکرد. بنابراین تصور میشد او در محل دیگری به قتل رسیده و جسدش در محل رها شده است.
این پرونده در طی سالهایی که از آغاز آن میگذرد چندین مظنون داشته است. اولین مظنون پرونده بانوی تپههای ماسهای وایتی بولگر، رئیس باند گانگسترهای ایرلندیتبار منطقه بود که عادت داشت دندانهای مقتولهایش را بکشد. دیگر مظنون پرونده تونی کاستا، قاتل زنجیرهای بدنام بود که بعدا مشخص شد او دو ماه قبل وقوع قتل، در ماه مه ۱۹۷۴ درگذشته است. بنابراین او هم به سرعت از فهرست مظنونین احتمالی پرونده حذف شد. نفر بعدی هادین کلارک، قاتل زنجیرهای بود. کلارک بعدا به این قتل اعتراف کرد، اما ابتلای او به اسکیزوفرنی شدید باعث شد تا این اعتراف نادرست تلقی شود.
جیمز میدز، رئیس پلیس پراوینستاون به همراه جمجمهی قربانی. محل ضربات سنگین قاتل را میتوانید در کنارههای جمجمه به خوبی بینید.
تا اینجای تحقیقات پلیس شانس زیادی برای شناسایی مقتول نداشت. او زنی با موهای بلند قرمز بود که موهایش را دم اسبی میبست. لاک صورتی هم به ناخنهایش زده بود و شلوار جین مارک رانگلر بر تن داشت. یک هدبند آبی رنگ نیز زیر سر او بود. جسد قربانی در سالهای ۱۹۸۰، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۳ برای تجزیه و تحلیلهای بیشتر و همینطور نمونهبرداری نبش قبر شده بود.
در دهههای بعد، تلاشهای متعددی برای بازسازی چهرهی او انجام گرفت. اولین مورد برای بازسازی چهرهی قربانی در سال ۱۹۷۹ با خاکرس بود. در همین حال، بنا به آنچه در دانشنامه جرایم حلنشده نوشته شده، جیمز میدز، رئیس پلیس شهر پراوینستاون که شناسایی نشدن هؤیت مقتول سرخورده شده بود، برای سالها جمجمهی او را بهعنوان یادآوری هراسآور از آنچه بر سر این زن رفته روی میز کارش نگه میداشت. او حتی سوگند خورده بود تا حل نشدن این پروند هیچوقت بازنشسته نشود، هرچند او در سال ۱۹۹۲ سرانجام بدون حل شدن پرونده بهناچار بازنشسته شد. محققان در سال ۲۰۱۰ با تصویربرداری سیتیاسکن از جمجمه قربانی چهرهی او را به صورت کامپیوتری بازسازی کردند.
بااینحال، هیچ یک از این تلاشها برای کشف هؤیت زن راهگشا نبودند. در طی سالهایی که پرونده در جریان بود، سرنخهای دیگری نیز پیدا شدند، برای مثال، یک زن در سال ۱۹۸۷ گفت که پدرش به او اعتراف کرده که در سال ۱۹۷۲ یک زن را خفه کرده است. اما هیچوقت جسدی پیدا نشد. برای مدتی به نظر میرسید بانوی تپههای ماسهای احتمالاً یک تبهکار تحتتعقیب به نام روری جین کزینگر باشد، اما با وجود شباهت چشمگیر او به چهره بازسازیشده، بعدا خلاف آن ثابت شد.
عجیبترین گمانهزنی این پرونده در تابستان ۲۰۱۵ مطرح شد. در آن زمان جو هیل، نویسنده داستانهای ترسناک گفت قربانی ممکن است یکی از سیاهی لشکرهای فیلم مشهور «آروارهها» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ باشد. در صحنه مربوط به جشن ۴ ژوئیه، روز استقلال آمریکا که در جزیره مارتاز وینیارد فیلمبرداری شده بود، زنی با مشخصات ظاهری مقتول از جمله شلوار جین و هدبند آبی رنگ دیده شده بود. محل فیلمبرداری نیز با محل کشف جسد بانوی تپههای ماسهای ۱۶۰ کیلومتر فاصله داشت.
عکسهایی از روث ماری تری.
استفاده از شواهد ژنتیکی در تحقیقات جنایی به اواخر دهه ۱۹۸۰ برمیگردد. مقامات در سال ۲۰۰۰ نمونهی دیانای بانوی تپههای ماسهای را به پایگاههای اطلاعات ژنتیکی خود اضافه کردند. بااینحال، دیانای او با هیچکدام از زنان گمشدهی درون پایگاه اطلاعات ژنتیکی مطابقت نداشت.
درطول دو دهه اخیر شاهد رشد آزمایشهای دیانای به صورت تجاری بودهایم. شرکتهای خصوصی مختلفی به مشتریان خود اجازه آزمایش دیانای در منزل را میدهند. در واقع، بنا به آمارهای موجود تنها از سال ۲۰۱۹ تا به حال بیش از ۳۰ میلیون نفر در آمریکا دیانای خود را ازطریق شرکتهای خصوصی آزمایش کردهاند.
هر چند در این پایگاههای اطلاعات ژنتیکی عمدتاً نمونههای افراد سفیدپوست موجود است و تعصب نژادی در آن کم نیست، اما با این وجود میلیونها نفر توانستهاند با این اطلاعات ردپای اجداد، فرزندخواندگان، بازماندگان هولوکاست، کودکان مهاجر و سایرین را پیدا کنند. این اطلاعات ژنتیکی برای پروندههای سرد (حلنشده) نیز بسیار مفید بودند.
- معمای مرد سامرتنی پس از ۷۰ سال حل شد
- ۱۲ معمای مرموز از رازآلودترین معماهای حلنشده از دوران غرب وحشی
در پرونده قاتل گلدن استیت، محققان از پایگاه اطلاعات ژنتیکی GEDmatch استفاده کردند و توانستند از شجرهنامههای ژنتیکی برای تهیهی ۲۵ درخت خانوادگی بهره ببرند. در مرحلهی بعد مشخصات دیانای قاتل (که از روی بدن یکی از قربانیهای تجاوز او استخراج شده بود) را به این پایگاه اطلاعاتی دادند و توانستند ۱۰ تا ۲۰ نفر با اجدادی مشترک او پیدا کنند. محققان سپس فهرست را با دقت بالایی بررسی کردند تا بتوانند محدودهی جستجوی خود را به مرور کم و کمتر کنند. آنها نهایتا به دیانجلو رسیدند که نمونه دیانای او با قاتل مطابقت داشت. خوشبختانه او دستگیر شد و هماکنون دوران حبس ابد بدون حق آزادی مشروط خود را میگذارند.
محققان با همین روش به هؤیت روث ماری تری رسیدند. در اوایل سال جاری نمونه دیانای او که از استخوانهایش گرفته شده بود به آزمایشگاه اترام در تگزاس ارسال شد. حوزه کاری آزمایشگاه اترام تهیهی شجرهنامههای پزشکی قانونی بهخصوص برای قتلهای حلنشده و افراد ناپدید شده است. آزمایشگاه اترام در با وجود آسیب شیمیایی و مقادیری آلودگی میکروبی توانست نمونهی قابل استفادهای از دیانای تری به دست بیاورد.
پس از آن، نمایهای از دیانای او برای جستجو در پایگاههای اطلاعات نسبشناسی مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت یکی از بستگان نزدیک او پیدا شد. و در مرحلهی پایانی آزمایش دیانای (اعضای خانوادهی مقتول) هؤیت او را تأیید کرد. درحالیکه تحقیقات ادامه دارد، FBI از مردم درخواست کرده در صورت داشتن هر گونه اطلاعاتی در مورد این پرونده مراتب را به مقامات اطلاع دهند.