اکنون دُم خروس بیرون زده و غربیها از توفیق محققان ایرانی ناراحتند
به گزارش ایسنا، پس از انتشار گزارش مجله ساینس، دکتر محمدجواد لاریجانی رییس پژوهشگاه دانشهای بنیادی، بیانیهای را منتشر کرد.
وی در این بیانیه که بر روی سایت پژوهشگاه قرار گرفته، از اجرای پروژه رصدخانه ملی با عنوان "حادثه مهّم سپهر علمی" یاد میکند و یادآور میشود که رصدخانه تاسیس شد! تلسکوپ نیز با بیش از یکصد هزار قطعه توسط صنایع داخلی و با طراحی تیم علمی رصدخانه و با مشورت و تایید صاحبنظران و شورای علمی بینالمللی طرح! آماده ورود به مرحله راهاندازی شد. این حادثه، که بیش از ساخته شدن رصدخانه است: عملاً نشان داد ما میتوانیم.
وی با اشاره به برگزاری مراسم افتتاح این رصدخانه در روز ۷ تیر ماه تاکید میکند: این مرحله یک تا دو سال انشاءالله به طول میانجامد و امیدواریم که در همین مدت نگین پروژههای علوم پایه کشور، جاذب درخششهای افقهای دوردست باشد!
لاریحانی همچنین به برخی انتقادات درخصوص افتتاح این پروژه اشاره کرد و با بیان اینکه این انتقادات هیج شباهتی به نقد علمی و فنی ندارد، اظهار کرد که در فضای علمی کشور، همگان میدانند که: پژوهشگاه دانشهای بنیادی میدان نقد است، نقد علمی و اصولی و دقیق و حدّی هم ندارد. از سوی دیگر پژوهشگاه خانه همّتهای بلند است: آوردن اینترنت به کشور، همکاری با سرن، آزمایشگاه علوم شناختی در کنار تحقیقات عمیق و ریشهای در حوزه علوم پایه. اگر نگرانی مدعیان علمی است، شورای مشورتی بینالمللی طرح، پاسخ روشنی به مجموعه ادعاها داده است. نگاهی به سوابق اعضای شورا میتواند اعتبار علمی این پاسخ را مشخص کند.
متن کامل این بیانیه که در سایت پژوهشگاه دانشهای بنیادی منتشر شده، به این شرح است:
۱- خدای سبحان را سپاس بیکران میگذاریم که توفیق داد پس از بالغ بر بیست سال تلاش دانشمندان و مهندسان و اهل فنّ ِ این مرز و بوم، رصدخانه ملّی ایران به مرحله نهایی و راهاندازی برسد. پروژهای که بدون شکّ باید بزرگترین تاسیس علمیِ سدههای اخیر کشور به حساب آید و امیدواریم که دوباره علم نجوم و معارف جانبی آن ـ به همراه تعداد فراوانی از تکنولوژیهای مهمّ و حساس ـ را در کشور عزیز ما زنده و پوینده نماید. بدون شکّ رصدخانه ملی ایران، یک سفرة بابرکت و پرفیض علمی برای دانش حوزهای پر از شگفتی در جهان مادی ما میباشد. تبارک الله احسن الخالقین.
۲- رصدخانه ملی ایران یک اَبر پروژه علمی است که ـ همان طور که اشاره کردم ـ بیش از بیست سال تلاش و زحمت و فداکاری علمی و فنّی را شاهد بوده است و عملاً سه رییس جمهور را به خود دیده است:
در مرحلهٔ اول، که مقارن ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی بود، تلاشهای اساسی آن توسط جناب آقای دکتر ثبوتی ـ استاد عالیقدر و پیشکسوت نجوم کشور ـ و آقای دکتر نصیری قیداری و حمایت وزارت محترم علوم، تحقیقات و فناوری صورت گرفته است که عمدة آن مسئله «جایابی» رصدخانه بود. مسئله جایابی حدود شش سال به طول انجامید و بیش از ۸۰ نقطه از سرزمین پهناور ایران، با زحمت و فداکاریهای فراوان آمایش شد و بالاخره نهایی شد. مطالعات جایابیِ رصدخانه، خود محور تحقیقات جالبی شد که محصول آن در مجلات مربوطه دنیا چاپ شد و اکنون به یک توانمندی قابل ستایش تبدیل شده است و برخی کشورها، متقاضی انجام جایابی توسط نیروهای ایرانی برای پروژه رصدخانه خود بودهاند. بررسی مقایسهای با سایر رصدخانههای دنیا نشان میدهد که دقت مطالعات مربوط به رصدخانه و اندازهگیریهای «رویتپذیری» کمنظیر بوده است.
در مرحلهٔ دوم، که عمدتاً مقارن دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد بود، مطالعات طراحی اولیه و نوع آینه اپتیک با مشورت منجمانِ باسابقه دنیا با هدایت جناب آقای دکتر منصوری و معاون علمی ـ فنی ایشان آقای دکتر خسروشاهی به انجام رسید. در این مرحله، کمک و حمایت ویژه مقام معظّم رهبری باعث تحرک فراوان در پروژه شد و با وجود تحریمها، آینه اصلی ساخته و با زحمت فراوان به کشور منتقل شد.
در مرحلهٔ سوم، که عمدتاً مقارن دوره ریاست جمهوری جناب آقای روحانی بوده است جهش اصلی صورت گرفت. از یک سو هدایت پُرتحرک دکتر خسروشاهی و تیم او و از سوی دیگر حمایتهای بیدریغِ دولت محترم (خصوصاً معاونت علمی و فناوری ـ جناب آقای دکتر ستاری ـ و رییس سازمان برنامه و بودجه ـ جناب آقای نوبخت و همکارانشان ـ) «حادثه مهمّ» سپهر علمی ایران را رقم زد: رصدخانه تاسیس شد! تلسکوپ نیز با بیش از یکصد هزار قطعه توسط صنایع داخلی و با طراحی تیم علمی رصدخانه و با مشورت و تایید صاحبنظران و شورای علمی بینالمللی طرح! آماده ورود به مرحله راهاندازی شد. این حادثه، که بیش از ساخته شدن رصدخانه است: عملاً نشان داد ما میتوانیم!
در هفتم تیرماه سال جاری، ۱۴۰۰ هجری شمسی، فاز راهاندازی رصدخانه ملی ایران توسط ریاست محترم جمهوری کلید خورد.
این مرحله یک تا دو سال ـ انشاءالله ـ به طول میانجامد و امیدواریم که در همین مدت نگین پروژههای علوم پایه کشور، جاذب درخششهای افقهای دوردست باشد!
۳- در پایان ضروری میدانم چند نکته را اشاره کنم:
اولاً: تشکر ویژه از مدیر محترم پروژه و همه مدیران سابق و تمام همکارانی که مستقیم و یا غیرمستقیم در پیشبرد این دستاورد مهمّ علمی نقش داشته را ابراز دارم؛ خصوصاً معاونتهای اداری مالی پژوهشگاه و بالاخصّ جناب آقای مهندس حقیقت در پانزده سال اخیر؛
ثانیاً: پس از آغاز فاز راهاندازی، برخی تعریضها و کنایهها و طعنهای «کموزن» که هیچ شباهتی به نقد علمی ـ فنی ندارد عمدتاً توسط برخی همکارانِ سابقِ پروژه در فضای مجازی مطرح شد. مثلاً یکی از مسئولان سابقِ پروژه با ژستی شبیه «ویتگن اشتاین» گفته است که رصدخانه یعنی آینه و چون آینه ندارد پس رصدخانه نداریم! البته ایشان این "عشوهگری" را زود رها کردند؛ زیرا رصدخانه آینه دارد و یکی از بهترین و مدرنترین آینهها را دارد و اتفاقاً آینه اصلی با همت و زحمت فراوان گروهی از همکاران از جمله معترضِ محترم طراحی ـ سفارش ـ خریداری و به کشور منتقل شده است! ظاهراً مقصود معترض طاعن استقرار آینه بوده است. البته هر استقراری هم رصدخانه نمیسازد، بلکه مهم این است که چگونه مستقر میشود و دقیقاً استقرار و منظومهای از ویژگیهای کنترل و اپتیک تلسکوپ ۳.۴ متری به عنوان مهمترین ابزار رصدی مستقر شده در رصدخانه است که هدف اصلی طرح بوده است. آنچه نباید فراموش شود، مجاهدت و جانفشانی آقای دکتر خسروشاهی مدیر پروژه به عنوان نمونهای از دانشمندان جوان کشور و تیم پرکار او در ساخت و انتقال آن به قله کوه گرگش است.
اهل فن میدانند که استقرار آینه در محل خاص آن، عملی ظریف، لیکن رویهای است و هرچند وقت یک بار آینه از محل استقرار جدا شده و به محل لایه نشانی و سایر عملیات متصل میرود و دوباره به محل اصلی باز میگردد.
روشن است که، بازی «ارزان» با الفاظ، جای نقد علمی را نمیگیرد. وانگهی به جای تلاش پُرمشقت "تحلیل منطقیِ عکس تلسکوپ"!!، کافی بوده و هست که از نزدیک واقعیت موجود را ملاحظه و از مسایل فنی آن باخبر شوند. و نباید طوری سخن گفت که شایبه "من و دیگر هیچ" در اذهان پیدا شود. وقانا الله و ایاکم.
ثالثاً: به فاصله چند دقیقه از ظهور تعریضها و کنایههای آقایان، بی.بی.سی فارسی شرح کشافی در نواقص رصدخانه ملی و بازتاب کنایهها اختصاص داده و میدهد! و در ادامه یکی از عوامل دولتی آمریکا که قبلاً برای ارزیابی آثار تحریمها روی فعالیتهای علمی کشور به ایران آمده بود، مقالهای نوشته است مبتنی بر همین تعریضها و کنایهها و ادعا کرده که «منجمین میترسند که رصدخانهای با تکنولوژی جهان سومی ساخته شده باشد»!! و مزخرفات دیگر که همه را با حدس و گمان آورده و به مسایل انتخابات ایران مربوط کرده است! اکنون: دُم خروس بیرون زده است: خودبزرگبینهای آمریکایی و اروپایی از این توفیق عظیم فرزندان کشور ناراحت هستند و برخی هم در داخل میگفتند این رصدخانه بدون حضور فعال کمپانیهای غربی هرگز ساخته نمیشود و مصداق کامل «استغراب» در ادبیات معاصر عرب یعنی همین! آن که کلمه را به کار برد، نمیدانست که معنای حقیقی آن چیست!!
رابعاً: در فضای علمی کشور، همگان میدانند که: پژوهشگاه دانشهای بنیادی میدان نقد است، نقد علمی و اصولی و دقیق و حدّی هم ندارد. از سوی دیگر پژوهشگاه خانه همّتهای بلند است: آوردن اینترنت به کشور، همکاری با سرن، آزمایشگاه علوم شناختی در کنار تحقیقات عمیق و ریشهای در حوزه علوم پایه.
اگر نگرانی مدعیان علمی است، شورای مشورتی بینالمللی طرح پاسخ روشنی به مجموعه ادعاها داده است. نگاهی به سوابق اعضای شورا میتواند اعتبار علمی این پاسخ را مشخص کند.
انشاءالله به زودی برای یک «مگاپروژه» دیگر یعنی پروژه ساخت شتابگر ملی ایران (چشمه نور ایران)، اخبار خوشی را شاهد خواهیم بود.
و من الله التوفیق و علیه التکلان
محمدجواد ا. لاریجانی
انتهای پیام