Altos Labs: استارتاپی که با سرمایهگذاری جف بزوس میخواهد با مرگ مقابله کند
جف بزوس و میلیاردر روسی، «یوری میلنر» ظاهرا در استارتاپی به نام «Altos Labs» سرمایهگذاری کردهاند که هدفش، معکوسسازی روند پیری و دستیابی به زندگی جاودان است. این استارتاپ تازه نفس که اهداف بسیار جاهطلبانهای دارد، پژوهشگران و زیستشناسان بزرگی را به خدمت گرفته و قصد دارد تمام اختیارات و امکانات لازم را برای امکانپذیر جوانسازی و جلوگیری از پیر شدن انسان، در اختیار افراد قرار دهد.
در این مطلب میخواهیم Altos Labs را معرفی کنیم و شما را با دستاوردها، اهداف و اقداماتش آشنا کنیم. همچنین به بیان مشکلات و چالشهای پیش روی آن و چشماندازهایش برای آینده میپردازیم.
شروع کار Altos Labs
چند ماه پیش تعداد زیادی از دانشمندان برای شرکت در کنفرانسی علمی راهی عمارت میلنر شدند تا ببینند آیا میتوان از فناوری زیستی برای جوانتر کردن افراد استفاده کرد یا نه. این میلیاردر روسی به مباحث زیستی علاقه زیادی دارد و حتی اعطای جایزه بریکترو را نیز بنیانگذاری کرده است.
این جایزه همراه با سه میلیون دلار پول به برترین فیزیکدانان، زیستشناسان و ریاضیدانان اعطا میشود، اشتیاق وافر او به علم باعث شد به سمتوسوی خاصی هدایت شود. در کنفرانس بزرگرار شده در خانه این میلیاردر روسی جلسات علمی با دانشمندان ادامه یافت و حاضران این جلسات علمی در مورد تلاشهای گسترده برای جوانسازی حیوانات توضیح دادند.
این کنفرانس علمی بزرگ و جلسات متعدد به پایهگذاری استارتاپ جدیدی به نام آلتوس لب (Altos Labs) با هدف بلندپروازانه جلوگیری از پیر شدن منجر شد. موسسان این شرکت به دنبال برنامهنویسی مجدد بیولوژیکی هستند که روشی برای جوانسازی سلولها محسوب میشود. برخی از دانشمندان تصور میکنند این روش باید برای تجدید حیات کل بدن موجودات و در نهایت با هدف افزایش عمر انسان توسعه داده شود.
این استارتاپ اوایل سال جاری میلادی در آمریکا و انگلستان تاسیس شد و موسسان آن قصد دارند چندین موسسه مختلف در مکانهایی دیگری تاسیس کنند. آنها قصد دارند گروهی از دانشمندان دانشگاهی برجسته را با حقوق بسیار بالا استخدام کنند و به آنها قول داده شده بتوانند بدون هیچگونه محدودیتی تحقیقات «آسمان آبی» درباره چگونگی پیر شدن سلولها و نحوه معکوسسازی این فرآیند را انجام دهند. آسمان آبی به تحقیقاتی اشاره دارد که بدون هدف خاصی و صرفا به دلیل کنجکاوی انجام میشوند.
نتایج احتمالی این تحقیقات در آینده اصلا مشخص نیست. طبق اطلاعاتی که این شرکت در اختیار برخی افراد قرار داده، جف بزوس، ثروتمندترین فرد جهان یکی از سرمایهگذاران اصلی آلتوس است.
طبق گزارش منتشرشده در مجله Technology Review، میلنر و همسرش نیز از طریق یک بنیاد در این شرکت سرمایهگذاری کردهاند. آلتوس را میتوان با شرکت Calico Labs مقایسه کرد که لری پیچ، یکی از موسسان گوگل آن را در سال ۲۰۱۳ تاسیس کرد.
در Calico Labs نیز تعدادی از دانشمندان نخبه استخدام شدهاند و بودجه بسیار خوبی در اختیار آنها قرار گرفته. پس از تاسیس شرکت همه مردد بودند که آیا این شرکت وابسته به گوگل پیشرفت خواهد کرد یا نه. مسئولان امر آزمایشگاهی با هدف تمرکز روی برنامهنویسی مجدد سلولها ایجاد کردند و نتایج اولیه آن در ابتدای سال جاری به چاپ رسید.
دانشمندان Altos Labs
یکی از افراد فعال در آلتوس، زیستشناس اسپانیایی از موسسه سالک (Salk Institute) واقع در لاهویا در کالیفرنیا، به نام «خوان کارلوس ایزپیسوا بلمونته» (Juan Carlos Izpisúa Belmonte) است که به دلیل آزمایش خاص و جنجالبرانگیزش یعنی ترکیب جنین انسان و میمون و پیشبینیاش در مورد امکان افزایش عمر انسان تا ۵۰ سال، شهرت پیدا کرده است.
«استیو هوروات» (Steve Horvath) یکی دیگر از دانشمندان ملحق شده به آلتوس است که ساعت زیستی بدنی را توسعه داده که با استفاده از آن میتوان افزایش سن انسان را با دقت بالایی اندازهگیری کرد. «شینیا یاماناکا» (Shinya Yamanaka)، برنده جایزه نوبل ۲۰۱۲ فیزیولوژی و پزشکی به دلیل کشف قابلیت امکان برنامهنویسی مجدد در آینده یکی از دانشمندان بدون حقوق شرکت خواهد بود و سرپرستی هیئت مشورتی علمی را بر عهده خواهد گرفت.
یاماناکا در کشف شگفتانگیز خود به این موضوع پی برد که تنها با افزودن چهار پروتئین (که اکنون بهعنوان فاکتورهای یاماناکا شناخته میشوند) به سلولها میتوان ساختار آنها را طوری تغییر داد که به وضعیت اولیه خود بازگردند و دارای ویژگیهای بنیادین جنینی شوند. در سال ۲۰۱۶ آزمایشگاه متعلق به خوان کارلوس ایزپیسوا، این پروتئینها را روی موشهای کاملا زنده آزمایش و نشانههایی از روند معکوس شدن سن را مشاهده کرد. این اتفاق باعث شد او واژه برنامهنویسی مجدد را اکسیر حیات بالقوه تعریف کند.
نتایج آزمایش موشها با وجود اینکه برای تلاش برای دستیابی به روش جوانسازی وسوسهبرانگیز است؛ اما درعینحال کمی هم وحشتناک به نظر میرسد. در بدن موشهای مورد آزمایش تومورهای جنینی بدترکیبی موسوم به تراتوم ایجاد شد که اندازه آنها بسته به میزان برنامهنویسی مجدد روی هر یک از موشها، متفاوت بود. البته در برخی موشها جوان شدن بافتها بهوضوح مشاهده شد.
یاماناکا در ایمیلی که در آن سمت خود در آلتوس را تایید کرده، با اشاره به پروژه معکوس کردن روند افزایش سن و جوانسازی گفته چالشها و موانع زیادی بر سر راه دستیابی به این هدف بزرگ وجود دارد؛ اما از سوی دیگر روش مورد استفاده برای تحقق این هدف تواناییهای بالقوه زیادی دارد
رویای جوان شدن
معمولا افراد جوان میخواهند ثروتمند شوند و ثروتمندان هم میخواهند جوان شوند. هر دو گروه از این افراد همیشه این رویا را در سر میپروراند. بزوس ۵۷ ساله و میلنر ۵۹ ساله نیز از این قاعده مستثنی نیستند. رسانه فوربس ثروت خالص بزوس را ۲۰۰ میلیارد دلار را اعلام کرده و ثروت میلنر هم ۴.۸ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
افرادی که در جریان تشکیل آلتوس هستند، اذعان کردهاند که اشتیاق و علاقه میلنر برای برنامهنویسی مجدد سلولها ابتدا با هدفی انساندوستانه آغاز شد. پس از برگزاری آن کنفرانس در خانه میلنر، سازمان غیرانتفاعی به نام «بنیاد پژوهشی راه شیری» (Milky Way Research Foundation) که میلنر حامی و اسپانسر آن است، متعهد شد که به مدت سه سال هر سال یک میلیون دلار به تعدادی از پژوهشگران فعال در حوزه افزایش عمر بپردازد. طرحهای پیشنهادی توسط هیئتی مشورتی که یاماناکا و «جنیفر داودنا» (Jennifer Doudna) اعضای آن بودند، بررسی میشدند.
لازم به توضیح است که جنیفر داودنا در سال ۲۰۱۵ موفق به دریافت جایزه بریکترو شد و در سال ۲۰۲۰ موفق شد به دلیل کشف ویرایش ژن کریسپر با کمک یک دانشمند دیگر، جایزه نوبل را نیز از آن خود کند.
پس از آن در سال میلادی جاری طرح جدیدی مطرح شد که به دنبال آن ایده معکوسسازی افزایش سن و جوانسازی، منجر به شکلگیری شرکت آلتوس و تسریع هرچه بیشتر روند فعالیتهای پژوهشی در این حوزه شد.
این فعالیتها با مدیریت «ریچارد کلاوسنر» (Richard Klausner) که زمانی مدیر موسسه ملی سرطان ایالاتمتحده آمریکا (National Cancer Institut) بود و اکنون کارآفرین است، شکل بهتری به خود گرفت. کلاوسنر که قبلا برای تاسیس شرکتهایی مثل Juno Therapeutics و شرکت Grail، شرکت فعال در حوزه تشخیص موقع سرطان و درمان آن کمک کرده، برای تواناییاش در سازماندهی سرمایهگذاریهای بزرگ و سودآور شرطی در حوزه فناوریهای زیستی، شهرت پیدا کرده است.
بر اساس اطلاعات ارائه شده برای درخواست ثبت شرکت آلتوس در آمریکا و انگلستان، کلاوسنر مدیرعامل این شرکت است. ظاهرا او به هیچ یک از تماسها و ایمیلهای میلنر برای همکاری پاسخ نمیداده است.
در حال حاضر تعدادی دیگر از استارتاپها در زمینه برنامهنویسی مجدد سلولها فعالیت میکنند که از میان آنها به «لایف بیوساینس» (Life Biosciences)، «ترن بیوتکنولوجیس» (Turn Biotechnologies)، «ایج ایکس تراپیوتکس» (AgeX Therapeutics) و «شیفت بیوساینس» (Shift Bioscience) اشاره کرد، البته این استارتاپها در آزمایشهای بالینی خود روی انسانها به نتیجهای دست نیافتهاند.
«دیوید سینکلر» (David Sinclair)، پژوهشگری از دانشگاه هاروارد که هفته قبل با بهرهمندی از فناوری برنامهنویسی مجدد سلولی توانسته بینایی یک موش آزمایشگاهی را بازگرداند، در مورد برنامهنویسی مجدد سلولها اینچنین میگوید:
«تاکنون صدها میلیون دلار در مورد برنامهنویسی مجدد و حتی جوانسازی تمام بخشهای بدن انسان انجام شده است.»
سینکر این فناوری را نوعی حیطه نوظهور میداند؛ اما از سوی دیگر آن را فناوری منحصربهفردی تلقی میکند و معتقد است که این روش میتواند تواناییهای بالقوه زیادی داشته باشد. او در مورد معکوسسازی فرآیند افزایش سن بدن از افراد فعال در این حوزه پرسیده آیا آنها روش دیگری برای دستیابی به این هدف میشناسند.
وی اذعان کرده که در آزمایشگاهش در حال بررسی امکان یا عدم امکان جوانسازی مهمترین بافتها و اعضای بدن از جمله پوست، ماهیچهها و مغز است تا ببیند جوانسازی کدام یک از این بخشها شدنی و امکانپذیر است. سینکلر گفته که در آلتوس فعالیت نمیکندِ اما در کنفرانس علمی ۲۰۲۰ در خانه میلنر حضور داشته و قول اعطای جایزهای از سوی موسسه پژوهشی کهکشان راه شیری نیز به او داده شده است.
آیا تلاش برای جوانسازی تجارتی علمی است؟
آلتوس هنوز بهصورت رسمی فعالیتهاش را اعلام نکرده، اما در ایالت دلاور در آمریکا تاسیس شده است و اطلاعات محرمانه افشا شده از سندی در کالیفرنیا که در ماه ژوئن به دست «ویل گورنال» (Will Gornall)، استادی در یک مدرسه کسبوکار در دانشگاه بریتیش کلمبیا بررسی شده، نشان میدهد برای این شرکت حداقل ۲۷۰ میلیون دلار سرمایهگذاری شده است. آلتوس به غیر از بزوس و ویلنر، سرمایهگذاران بزرگ دیگری که در حوزه فناوری فعال هستند و همچنین چند سرمایهگذار خطرپذیر دیگر هم دارد.
«پیتر والتر» (Peter Walter)، یکی دیگر از نیروهای برجسته آلتوس است که در آزمایشگاهش در کالیفرنیا مشغول کار روی مولکولی است که میتواند آسیبهای وارد شده به مغز را ترمیم و حافظه ضعیف شده را تقویت کنند. «ولف ریک» (Wolf Reik)، متخصصی در حوزه برنامهنویسی مجدد که اخیرا از سمت سرپرستی «موسسه بابراهام» (Babraham Institute) در انگلستان استعفا داده است، یکی دیگر از کارمندان مطرح آلتوس محسوب میشود، البته او گفته قصد همکاری با موسسه پژوهشی دیگری را نداشته، اما اکنون به کار در آلتوس علاقهمند شده است.
آلتوس در ابتدای فعالیت خود برای به خدمت گرفتن محققانی سرمایهگذاری کرده که در ابتدای کار انتظار درآمد یا دستاورد بزرگی از سوی این شرکت را ندارند. د رواقع میتوان گفت نتیجه کار این شرکت در ابتدای کار تنها «دانشی عظیم و بزرگ» است.
در توصیف آلتوس باید بگوییم این شرکت، دانشگاهی وسوسهبرانگیز برای استادان با حقوق سالانه یک میلیون دلار با ساعات کاری منصفانه بهاضافه راحتی دریافت تسهیلات است. یکی از پژوهشگرانی که پیشنهاد کاری از سوی آلتوس دریافت کرده، گفته مبلغ پیشنهادی این شرکت ۱۰ برابر دریافتی او از شغل کنونیاش است.
«سرانو» (Serrano) یکی از دانشمندانی که قصد دارد به آلتوس پیوندد، در مورد این شرکت اینچنین گفته است:
«فلسفه ایجاد آلتوس انجام تحقیقات برای ارضای حس کنجکاوی است و ما این کار را دوست داریم و میدانیم چگونه آن را انجام دهیم. راحتی و آزادی عمل در پژوهش برای کشف حقایق و دستیابی به ناشناختهها، در شرکتی خصوصی روشی است که خودبهخود مرا جوان میکند!»
او در ادامه صحبتهایش در مورد این شرکت منحصربهفرد افزود: «مطمئنا هرگونه روش درمانی برای جلوگیری از دچار شدن افراد به بیماریها و اختلالات که باعث پیری میشود، میلیاردها دلار ارزش دارد؛ اما هدف آلتوس در ابتدای راهش، کسب درآمدهای نجومی نیست و پرسنل آن فقط میخواهند به روشی برای جوانسازی دست پیدا کنند، من مطمئنم آلتوس در آینده شرکت بسیار پر سود و درآمدزایی خواهد شد، اما این هدفی نیست که بتوان بهسرعت به آن دست یافت.»
در سال ۲۰۱۳ سرانو جزو نخستین دانشمندانی بود که با بهرهمندی از مهندسی ژنتیک، ژن موشها را برای تولید فاکتور یاماناکا دستکاری کرد؛ اما زمانی که سلولهای آنها به وضعیت جنینی بازگشتند، تمام موشها گرفتار تومور شدند. این فعالیت پژوهشی نشان داد که میتوان ابتدا فاکتورهای یاماناکا را وارد بدن کرد و سپس خود آنها با توانایی جادوییشان عمل جوانسازی را انجام میدهند. چنین اتفاقی از نظر تجربی بسیار ساده است؛ حتی اگر در فهم آن دچار مشکل شویم.
سوال اصلی در رابطه با این موضوع این است که چگونه میتوان فرایند برنامهنویسی مجدد را طوری انجام داد که بدون اینکه به حیوانها آسیبی برساند یا آنها را بکشد، فرایند جوانسازی را با موفقیت انجام دهد و اینکه آیا باید جوانسازی را با تجویز دارو انجام داد یا این کار را با مهندسی ژنتیک امکانپذیر کرد.
سرانو در رابطه با این موضوع می گوید: «فاکتورهای یاماناکا برای استفاده در آزمایشهای بالینی چندان واقعی نیستند. طبق گفته او این فاکتورها در معرفی ژنتیکها درگیر هستند و حتی برخی از آنها سرطانزا هستند و گذراندن آنها از فیلترهای مراجع قانونی کار دشواری است.»
برخی از متخصصین معتقدند قابلاستفاده شدن فناوریهای مرتبط با جلوگیری از پیری مستلزم سرمایهگذاری دولتی است و سرمایهگذاریهای بخش خصوصی و نهادهای سرمایهگذار نمیتوانند باعث نتیجهبخش شدن چنین فناوریهایی شوند. «مارتین بورخ جنسن» (Martin Borch Jensen)، مسئول علمی ارشد شرکت Gordian Biotechnology میگوید وقتی چیزی از فاصله دور میبینید که از آن فاصله شبیه کوه طلا به نظر میرسد، تنها راه رسیدن به آن نقطه این است که سریع بدوید.
جنسن اذعان کرده که در سال میلادی جاری برای تسریع فعالیتهای پژوهشی خود، کمک مالی قابلتوجهی به ارزش ۲۰ میلیون دلار از موسسه مالی Impetus که مبلغ آن توسط خیرین تامین شده است، دریافت میکند و این کمک مالی میتواند فعالیتهای تحقیقاتی او را کاملا متحول کند.
جنسن معتقد است آینده برنامهنویسی مجدد اصلا مشخص نیست و باید صبر کنیم تا ببینیم که آیا این فناوری موثر واقع خواهد شد یا خیر. همچنین باید ببینیم آیا ساعتهای مولکولی میتوانند زیستنشانگر (شاخصهای قابلسنجش از حالتهای مختلف بیولوژیکی) باشند یا نه. اگر پاسخ این سوالها مثبت باشد، در آینده شاهد دستاورد بزرگی خواهیم بودیم.
برخی از دانشمندان این سوال را مطرح کردهاند که آیا میتوان با سرمایهگذاری چند صد میلیون دلاری در زمینه برنامهنویسی مجدد به نتایج مثبتی دست پیدا کرد یا نه. «آلخاندرو اوکامپو» (Alejandro Ocampo) که قبلا برای لابراتوار سالک کار میکرد و اکنون هم استاد دانشگاه لوزان سوئیس است در مورد اینکه بتوان در آینده نزدیک از روش برنامهنویسی مجدد در قالب تجویز دارو استفاده کرد، مردد است و در مورد این موضوع میگوید:
«به عقیده من این طرح، ایده مفهومی قوی و بسیار خوبی است؛ اما درعینحال سروصدای زیادی به پا کرده و نمیتوان مفهوم درستی از آن ارائه کرد. هنوز تا استفاده از این روش برای انسان زمان زیادی باقی مانده است.»
یکی از مشکلات برنامهنویسی مجدد سلول این است که نهتنها سلولها را جوان میکند، بلکه هویت آنها را نیز تغییر میدهد. برای مثال پوست را به سلولهای بنیادین تبدیل میکند و به همین دلیل آزمایش این فناوری روی انسان هنوز بسیار خطرناک است.
پژوهشگران کشورهای زیادی متمایل به ورود به این حوزه تحقیقاتی هستند. آلخاندرو اوکامپو در مورد موضوع اینچنین میگوید»
«به نظر من اینکه چنین تحقیقاتی با سرعت بالایی در حال انجام هستند و هفت یا هشت شرکت در این زمینه فعالیت میکنند که باعث تسریع روند پژوهشهای این حوزه شده است.»
از سوی دیگر تعداد مقالات تالیف شده در مورد برنامهنویسی مجدد سلولی، به اندازه شرکتهای تاسیس شده برای فعالیت پژوهشی در این حیطه است. از سوی دیگر آزمایشهای تجربی در آزمایشگاه، تاثیر بالای این فناوری روی تکتک سلولها را بارها و بارها ثابت کرده است.
اوکامپو (Ocampo) در مورد این موضوع چنین میگوید: «شما میتوانید سلولی از فردی ۸۰ ساله بگیرید و آن را در آزمایشگاه با فرایند معکوسسازی سن، به سلول فردی ۴۰ ساله تبدیل کنید.»
در ضمن برنامهنویسی مجدد را میتوان همان روند حیاتی در نظر گرفت که هنگام تبدیل تخمک به جنین، بهصورت طبیعی رخ میدهد و نه ماه بعد منجر به متولد شدن نوزاد انسان میشود. در یک مقطع زمانی از این فرآیند DNA والدین جداسازی، اصلاح و از نو ایجاد میشود و دوباره شروع به کار میکند.
به عقیده اوکامپو، اگر به تولد تریلیونها فرزند انسان و حیوان در طول میلیاردها سال نگاه کنیم، با اطمینان میتوانیم ببینیم که برنامهنویسی مجدد یکی از پرتکرارترین فرایندهای تجربی طبیعی جهان هستی است.
آلتوس از فناوری مرتبط دیگری برای اندازهگیری سن نسبی سلولها یا انسان استفاده میکند. این فناوری که نوعی تکنیک ساعت زیستی محسوب میشود، مورد توجه هوروات قرار گرفته و او یکی از افراد پیشتاز در زمینه بهرهمندی از این تکنیک است.
این روش با اندازهگیری و سنجش نشانگرهای اپیژنتیک ارتباط دارد. اپیژنتیک به مطالعه آن دسته از ویژگیهای مولکولی میپردازد که توانایی روشن و خاموش شدن ژنها را دارند؛ اما الگوی آنها با افزایش سن به هم میریزد. وجود چنین نشانگر زیستی برای افزایش سن، روشی مهم برای سنجش میزان تاثیر هرگونه داروی مورد استفاده برای افزایش عمر یا معکوسسازی روند افزایش سن، محسوب میشود.
آغاز مطالعهای پزشکی با هدف اثبات امکانپذیر بودن افزایش عمر، امر دشواری است، زیرا انجام چنین فعالیت پژوهشی زمان زیادی طول میکشد؛ اما بهراحتی میتوان یک نشانگر زیستی را جایگزین آن کرد.
در ضمن ارتباط علمی قوی و پایداری بین ساعتهای افزایش سن و برنامهنویسی مجدد وجود دارد؛ زیرا برنامهنویسی مجدد با تغییر مدل نشانگرهای اپیژنتیک در یک ژنوم سلول به حالتی نابالغ یا ابتدایی امکانپذیر میشود. این موضوع به معنای این است که آلتوس در آینده روی عوامل مؤثر در جوانسازی و سنجش میزان آن، در سطحی پیشرفته کار خواهد کرد.
بزوس علاقه دیرینهای به تحقیقات مرتبط با افزایش عمر دارد و قبلا هم در شرکتی فعال در حوزه مبارزه با افزایش سن، به نام «یونیتی بیوتکنولوژی» (Unity Biotechnology) سرمایهگذاری کرده است. شایعات مرتبط با این میلیاردر آمریکایی نشان میدهند که بزوس در حال ایجاد تحولی بزرگ در این حوزه است.
اگرچه نمیتوان هنوز سرمایهگذاری بزوس در آلتوس را تیید نکرد، اما با اطمینان میتوان گفت که ذهن بزوس در حال پیر شدن است. بزوس در نامهای به سهامداران آمازون گفته بود در مورد مفهومی که از مرگ و زوال در کتاب زیستشناسی به نام «ریچارد داوکینز» (Richard Dawkins) عمیقا فکر میکند. داوکینگ در کتابش گفته همه انسانها باید به فکر مقابله با مرگ باشند و اگر هر موجود زندهای برای مقابله با مرگ کاری نکند، در نهایت تسلیم شرایط پیرامونی خود میشود و حیاتش بهعنوان موجودی زنده به پایان میرسد، درست مانند زمانی که مرده است.
منظور بزوس این است که ملتها، شرکتها و افراد باید برای متمایز بودن، حفظ اصالت و منحصربهفرد بودن تلاش کنند و جوان شدن رویایی است که میتوان به آن دست یافت.