فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟|فضای سایبری؛ میدان اصلی نبردهای آینده
– اخبار اقتصادی –
به گزارش خبرگزاری تسنیم «پرونده حکمرانی فضای مجازی»؛ امروزه فضای مجازی(سایبری) قابلیت های وسیعی برای تبدیل شدن به عرصه کارزار و ستیز بین دولت ها، بازیگران و طرف های درگیر می باشد. درگیری ها در فضای مجازی، شبیه سازی شده درگیری های در فضای واقعی اند. در عرصه جنگ مجازی طرفین منازعه، حکومت ها و کشورها هستند که علیه یکدیگر می جنگند. در جنگ مجازی طرفین درگیر هم می توانند به سازماندهی ارتش های مجازی و دست زدن به یک نبرد و جنگ مجازی اقدام کنند و هم اینکه ظرفیت های فضای مجازی و شبکه اینترنت را برای انجام عملیات نظامی در فضای واقعی به کار گیرند.
در جنگ های آینده، کشمکش بر سر اطلاعات، نقش محوری خواهد داشت و شاید جای کشمکشی را بگیرد که در جنگ های گذشته بر سر دستیابی به مواضع جغرافیایی در می گرفت. برتری اطلاعاتی آرام آرام به صورت عرصه رقابتی نو و بسیار شددیدتر پدیدار می شود. در واقع جنگ اطلاعات، جنگ روز است. در این باره مجله تایم روی جلد یکی از شماره هایش را به این نوع جنگ اختصاص داده، «نیوت گینگریچ» در مورد آن به ایراد سخنرانی پرداخته، «جکسون براون» آهنگی با نام جنگ های اطلاعات خوانده، «تام کلنسی» رمانی با همین درون مایه نوشته و موسسه پژوهشی رند پروژه تحقیقاتی وسیع و گسترده ای را در همین زمینه اجرا کرده کرده است. «جنگ سیبرنتیک، جنگی قریب الوقوع» عنوان مقاله ای تأثیرگذار از «جان آرکوپیلا» و «دیوید راندفلت» است که در سال 1993 منتشر گردید. مقاله مزبور از آن هشدارهای خشک و بی روحی نبود که معمولا از تحلیل گران دایره سیاست های بین الملل موسسه رند یا نشریات سیاسی انتظار می رود. البته محتوای مقاله پیش از آن بارها و بارها از سوی دانشگاهیان غیروابسته به این موسسه، نویسندگان داستان های علمی تخیلی و افسران نه چندان عالی رتبه آمریکا که از اوایل دهه 1980 به طور مکرر نگرانی خود را از تأثیر انقلاب اطلاعات بر جنگ ابراز داشته اند مورد اشاره قرار گرفته بود و حتی نمی شد بین آن با پاره ای جریانات فکری نظامی رایج در طول تاریخ جنگ، از زمان چاپ کتاب هنر جنگ سون تزو تا به امروز تفاوت محسوسی سراغ گرفت. اما آنچه هست فعلا اسم این مقاله بر سر زبان ها افتاده و شهرتش موجب انتشار ده ها مقاله مشابه در مطبوعات و نشریات روز گردیده است.
جنگ سایبرنتیک دارای سه مولفه متمایز است که به عقیده طرفدارانش حساس و مهمند: نخست این تصور که جنگ را می توان با شیوه علمی اداره کرد. این تصور باوری است بسیار کهن که قدمتش دستکم به دهه نخست 1500 میلادی بر می گردد. دوم این اعتقاد که عمده فرآیند جنگ به عنصر اطلاعات و تفسیر آن به خصوص در قالب سیاست متکی است و در همین حیطه است که فراقواعد جنگ برای تعیین برنده تدوین می شود. این هم مفهوم تازه ای نیست و آن را در کتاب هنر جنگ نیز می توان یافت. شالوده تفکر انواع و اقسام جنگ های چریکی، اعم از ناهماهنگ، مستعمراتی، نامنظم، ضد شورش، جنگ های سرد کم شدت و طیف وسیع عملیات های نظامی غیررزمی همین مفهوم است. سوم تاکید بر نقش و جایگاه رایانه و نیز قابلیت آن در پشت سرگذاشتن مرزهای مرسوم زمانی و مکانی.
حوزه اخیر حقیقا حوزه ای جدید و قابل توجه است، گرچه نظریه پردازان نظامی معاصر نیز همان رویاهای شیرینی را در سر می پرورانند که نظریه پردازان جنگ ویتنام در خصوص ایجاد میدان های نبرد الکترونیکی در سر داشتند، با این تفاوت که اینان در نظریات شان خود عرصه سایبرنتیک را در حکم میدان نبرد می گیرند.
بعضی اندیشمندان با توجه به ماهیت تنش ها و جنگ هایی که در عصر اطلاعات و در فضای مجازی روی می دهند توصیه می کنند اگر تهدیدهای جنگ اطلاعاتی واقعیت پیدا کند، آمریکا نباید راهبرد جنگ اطلاعاتی را در برابر جنگ اطلاعاتی را در پیش بگیرد؛ زیرا ممکن است مهاجمان به مقدار بسیار کم به زیر ساختار اطلاعات وابسته باشند و در نتیجه از تهدید خطرهای جنگ اطلاعاتی تلافی جویانه تأثیر نگیرند. دکترین های پنتاگون و بازی های جنگی مخصوص جنگ های سایبرنتیک جلوه ای روشن و شفاف به این تصویر تیره و کدر می بخشند. طبق آماری که از سوی روزنامه واشنگتن پست ارائه شده بیش از 95 درصد حجم ارتباطات نیروهای نظامی آمریکا از طریق شبکه های غیر نظامی انجام می پذیرد و دست کم 150 هزار دستگاه رایانه نظامی مستقیما به شبکه اینترنت وصلند.
در بازی های جنگی مخصوص جنگ های سایبرنتیک که در سال 1995 طراحی گردید هدف دشمن فرضی (بنیادگرایان مسلمانی که تعدادی نفوذگر اروپایی را به خدمت گرفته اند) آن بود که با کمک ویروس ها و کرمواره ها و عوامل نفوذی نرم افزاری در کنار قطارها و هواپیماها و بانک ها بی نظمی ایجاد کند و سپس با ایجاد اختلال در خطوط تلفن آمریکا، این کشور را به زانو درآورد. به گفته یکی از افراد بازی کننده «این را دیگر نمی شد با بمباران منطقه ای رفع و رجوع کرد». البته گفتنی است که بمباران منطقه ای هیچ گاه در برخورد با مشکلات ژئوپلتیک چاره ساز نبوده، اما این تفکر اسطوره ای که فناوری قادر به حل و فصل مسائل و مشکلات سیاسی است تفکر قدرتمندی است. به همین خاطر است شور و شوق جنگ سایبرنتیک هنوز فروکش نکرده و آمریکا با شتاب در حال بسط و گسترش زیرساخت های نظری و دیوان سالارانه مرسومی است که بتواند هر گونه انقلاب جدید و پرهزینه در عرصه امور نظامی را جوابگو باشند.
از همین پرونده بیشتر بخوانید:
«فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟» آمریکا چگونه فضای سایبری جهان را در سلطه خود درآورد؟فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟|فرصت ها و تهدیدات ژئوپلتیکی فضای مجازی«فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟»|بازی های رایانه ای؛ سلاح ارتش آمریکا در جنگهای ترکیبیفضای مجازی، تهدید یا فرصت؟| 9 راهکار برای مدیریت و ساماندهی بازی های رایانه ای«فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟»| اینترنت امن؛ راهبرد کشورهای اروپایی برای حفاظت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی«فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟»|موانع راه اندازی شبکه ملی اطلاعات چیست؟«فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟»|الزامات 11 گانه برای مدیریت صحیح شبکه های اجتماعی«فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟»|تهدیدات و فرصت های شبکه های اجتماعی«فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟»|فضای مجازی در اروپا و آمریکا چگونه تنظیمگری می شود؟فضای مجازی، تهدید یا فرصت؟| فضای سایبر؛ مهمترین ابزار حاکمیتی قدرت های بزرگ برای سلطه بر دنیا
انتهای پیام/