تضعیف نور خورشید؛ راهکار نامطلوب اما اجتنابناپذیر دانشمندان برای خنکسازی زمین
دانشمندانی که ژئومهندسی خورشیدی (solar geoengineering) را مطالعه میکنند، نمیخواهند کسی این روش را امتحان کند. اما عدم اقدامات اقلیمی احتمال روی آوردن به آن را بیشتر میکند.
اگر تصمیم بگیریم ذرات بسیار بازتابگر از موادی مانند گوگرد را وارد استراتوسفر کنیم تا نور خورشید را منعکس کنند و زمین را خنک کنند، این کار ازنظر گستردگی دومین پروژهای است که بشر تاکنون انجام داده است (بدیهی است که پروژه اول انتشار مداوم کربن و دیگر گازهای گلخانهای به اتمسفر است).
ایده ژئومهندسی خورشیدی اساساً تقلید از چیزی است که وقتی آتشفشان ذرات را به اتمسفر میفرستد، اتفاق میافتد. فوران بزرگی مانند فوران سال ۱۹۹۲ کوه پیناتوبو در فیلیپین میتواند جهان را برای یکی دو سال بهطور محسوسی خنک کند.
عجیب نیست که این طرح طرفداران مردمی کمی دارد و حتی در میان کسانی که میخواهند این موضوع مورد مطالعه قرار گیرد، این استنباط وجود داشته است که چنین طرحی برای دههها اجرا نخواهد شد.
دن شراگ، مدیر مرکز محیط زیست دانشگاه هاروارد که در هیئت مشورتی یک پروژه ژئومهندسی در دانشگاه کار میکند، میگوید: «نمیگویم این کار را همین فردا انجام میدهند. احساس میکنم که ممکن است سی سال وقت داشته باشیم.»
اگرچه دیگران در سراسر جهان درحال تلاش برای سرعت دادن به این جدول زمانی هستند. حداقل سه ابتکار فعال وجود دارد که درحال مطالعه اجرای بالقوه مدیریت تابشهای خورشیدی یا SRM هستند: هيئتی تحت نظارت مجمع صلح پاریس، متشکل از ۱۵ رهبر کنونی و سابق جهانی و برخی از کارشناسان حاکمیت و محیط زیست تشکیل شده است که درحال بررسی گزینههای سیاسی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی و نحوه نظارت بر این سیاستها است؛ ابتکار شورای کارنگی که دراینباره کار میکند که چگونه سازمان ملل میتواند ژئومهندسی را مدیریت کند؛ و ابتکار دیگریز که تلاش دانشگاهی مستقر در بریتانیا و تحت حمایت مالی مجموعهای از بنیادها است که بودجه پژوهش روی اثرات چنین طرحی را در سراسر جهان درحال توسعه تأمین میکند.
نتیجهی این ابتکارها، اگر رسیدن به هدف نباشد، ممکن است عادیسازی ایده ژئومهندسی باشد. این مسئله به خاطر اتفاق دیگری جدی گرفته میشود: وحشتی که همراه با جهان بسیار گرم به وجود میآید و بیشتر پرجمیعتترین مکانهای آن را تهدید میکند.
امسال، شبهقاره آسیای جنوبی موج گرمای بیسابقه بهاری را تجربه کرد و سپس گرما تقریباً برای کل تابستان در چین ماند. خشکسالی اروپا را گرفتار کرد، درحالیکه پاکستان بدترین سیلهای دهههای اخیر را متحمل شد و شاخ آفریقا برای پنجمین سال متوالی با فصل ناموفق بارندگی روبهرو شد. همه اینها همراه با آسیبهای فراگیری مانند ذوب یخها در قطبها در پی افزایش میانگین دمای جهانی کمی بیش از یک درجه سانتیگراد بالاتر از دمای پیش از انقلاب صنعتی اتفاق افتاد.
چیزی که کشورها درمورد تغییرات اقلیمی به توافق درمورد آن رسیدهاند، این است که باید افزایش دمای زمین را محدود کنیم. کشورها طی توافق ۲۰۱۶ پاریس، قطعنامهای را قبول کردند که آنها را متعهد میکند که افزایش میانگین دمای جهان را خیلی کمتر از ۲ درجه سانتیگراد بالاتر از سطوح پیش از صنعتیشدن حفظ کنند و برای محدود نگه داشتن افزایش دما تا ۱/۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطوح پیش از صنعتیشدن تلاش کنند. روش انجام این کار کاهش انتشار کربندیاکسید و متان ازطریق جایگزینی سوختهای فسیلی با انرژیهای پاک درنظر گرفته شد.
- تغییرات اقلیمی بخش عمده آسیای مرکزی را به بیابان تبدیل میکند
- دانشمندان صدها احتمال برای آینده زمین پیشبینی کردهاند
- تغییرات اقلیمی چگونه سیاره زمین را نابود میکنند؟
این اتفاق درحال رخ دادن است و با تصویب قانون تورم دولت بایدن و سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر سرعت این انتقال در آمریکا بهطور محسوسی بالا است. اگرچه، بهطورکلی سرعت تغییرات کافی نیست: هیئت بیندولتی تغییرات آبوهوایی گفته است که باید تا سال ۲۰۳۰ انتشارات را در کل جهان به نصف برسانیم. این درحالی است که در سطح جهان به این هدف نزدیک نیستیم و حتی قبل از سال ۲۰۳۰، ممکن است حداقل بهطور موقت از مرز ۱/۵ درجه سانتیگراد عبور کنیم.
در اواخر سپتامبر، جیمز هانسن، دانشمند قدیمی ناسا در وبسایت خود نوشت که سال ۲۰۲۲ مانند بیشتر سالها در دهههای اخیر یکی از گرمترین سالها خواهد بود. این مسئله قابلتوجه است، زیرا در این مورد، اقیانوس آرام در چنگ چرخه خنککننده لا نینا گرفتار است.
هنسن نوشت این احتمال بالا است که چرخه النینو گرمی در سال آینده رخ دهد، به این معنا که سال ۲۰۲۴ احتمالاً گرمترین سال ثبتشده در تاریخ خواهد بود. حتی یک النینوی مختصر (مانند گرمشدن استوایی در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ که بهسختی بهعنوان النینو درنظر گرفته میشود)، باید برای افزایش دمای بیسابقه کافی باشد. یک النینوی کلاسیک و قوی در سالهای ۲۰۲۴-۲۰۲۳ میتواند دمای زمین را به مرز تعیینشده در پیمان پاریس برساند. بهعبارتدیگر، این احتمال وجود دارد که شرایط موجب شود که به فکر ژئومهندسی خورشیدی بیفتیم.
اندی پارکر اقیلمشناس بریتانیایی است که بیش از یک دهه درزمینهی ژئومهندسی کار کرده است (ابتدا در انجمن سلطنتی و سپس از دانشکده کندی هاروارد) و اکنون ابتکار دیگریز را مدیریت میکند. او گفت:
در تمام مدتی که روی آن کار کردهام، مانند همجوشی هستهای بوده است و همیشه گفته میشود چند دهه بعد. اما قرار است در دهه آینده اتفاقاتی رخ دهد که ذهن مردم را تیزتر کند. وقتی دما از ۱/۵ درجه سانتیگراد عبور میکند، لحظه گریزناپذیری خواهیم داشت. این اولین هدف اقلیمی مورد توافق جهانی است که در مسیر شکستن آن قرار داریم. مگر اینکه راهی برای حدف کربن در مقادیری پیدا کنیم که درحالحاضر تصورکردنی نیست، ژئومهندسی خورشیدی تنها راه برای توقف یا معکوس کردن افزایش سریع دما خواهد بود.
کسانی که ژئومهندسی خورشیدی را مطالعه میکنند، با این موضوع موافق هستند که ایده مذکور نامتعارف است. محمد موفيزور رحمان، دانشمند بنگلادشی که یکی از صاحبامتیازان ابتکار دیگریز است، میگوید: «با عقل جور درنمیآید.» یانوش پاستور که ابتکار کارنگی را درزمینهی حمایت از ژئومهندسی مدیریت میکند، نیز بر همین عقیده است و میگوید: «مردم باید مشکوک باشند.» پاسکال لامی، رئیس سابق سازمان تجارت جهانی (WTO) که رئیس انجمن صلح پاریس است، نیز میگوید: «نشانگر شکست است.»
کارشناسان تصدیق میکنند که کاهش انتشارات ازطریق جایگزینی زغالسنگ، گاز و نفت راهحل بسیار بهتری برای اجتناب از گرم شدن زمین است. لامی میگوید: «فکر میکنم پاسخ اساسی خروج سریعتر از سوختهای فسیلی است. من یک اروپایی هستم و مدت زیادی است که از این دیدگاه حمایت میکنم. اروپا از برخی جهات از دیگران بسیار جلوتر است.»
اما همین افراد میگویند ازآنجا که پیشرفت کافی در انجام آن کار نداریم، در مسیر عبور از ۱/۵ درجه سانتیگراد هستیم. بنابراین، آنها فکر میکنند که ممکن است که جهان در این شرایط به اجرای این طرح اضطراری نیاز داشته باشد. لامی میگوید:
با سرعت کافی از سوختهای فسیلی خارج نشدیم. آلایندههای کربن هنوز به اندازه کافی هزینه آسیبهایی را که به دیگران و محیط وارد میکنند، نمیپردازند و دلیل آن در سیستم بازار جهانی که در کنترل سرمایهداران است، این است که قیمت کربن در سطحی نیست که به بازارها اجازه دهد تا آسیب کربنی را درونیسازی کنند.
گفتنی است که لامی از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ رئیس سازمان تجارت جهانی (WTO) بود، یعنی سالهای حیاتی که تولید کربندیاکسید درحال افزایش بود و قوانین WTO اقدامات اقلیمی را که با اصول تجارت آزاد آن مغایرت داشت، منع میکند.
در ایالات متحده، بخش زیادی از پژوهش و حمایتها برای این مداخلات از هاروارد، ثروتمندترین مؤسسه آموزشی در جهان میآید که سال گذشته پس از دههها تلاش توسط دانشمندان و دانشکده برای حذف تدریجی سرمایهگذاری سوختهای فسیلی در منابع مالی خود موافقت کرد. بودجه تحقیقات هاروارد توسط افرادی مانند بیل گیتس تأمین میشود که قبلا ثروتمندترین مرد جهان بود.
اگر میخواهید تئوری توطئه بسازید یا رمان علمیتخیلی درمورد نخبگان جهانی بسازید که تلاش دارند آبوهوا را کنترل کنند، اجزای آن را خواهید داشت. اگرچه سوابق متناقص این گروهها در پرداختن به تغییرات اقلیمی اکنون اثر خود را گذاشته است: سرعت انتشار مقالات درمورد ژئومهندسی در مجلههای علمی شروع به افزایش کرده است و سازمانهای علمی مختلف خواستار تسریع پژوهش دراینباره شدهاند. پژوهشگران میگویند که باید هم علم و هم حاکمیت ژئومهندسی خورشیدی را با تمرکز بر دو سؤال مطالعه کنیم: اگر ذرات را در استراتوسفر قرار دهیم، چه اتفاقی میافتد و چه کسی دراین مورد تصمیمگیری میکند؟
گام عظیم کاهش نور خورشید حاقل ازنظر فناوری میتواند بسیار آسان باشد.
پر کردن هوا با کربندیاکسید حدود ۳۰۰ سال سوزاندن زغالسنگ، نفت و گاز، میلیونها مایل خط لوله، هزاران پالایشگاه و صدها میلیون خودرو طول کشید. این تلاش عظیم که تنها توسط کسری از جمعیت جهان انجام شد، با سرعت فزایندهای غلظت کربندیاکسید موجود در اتمسفر را از حدود ۲۷۵ قسمت در میلیون قبل از انقلاب صنعتی به حدود ۴۲۵ قسمت در میلیون درحالحاضر رسانده است. تزریق ذرات آئروسل به استراتوسفر تنها به بخش کوچکی از این تلاش نیاز دارد. (گوگرددیاکسید رایجترین کاندیدای مورد بحث است، اما آلومینیوم، کربنات کلسیم و حتی غبار الماس نیز پیشنهاد شده است).
طبق برآورد مقالهای که اخیراً در مجلهی Harvard Environmental Law Review منتشر شد، هزینههای مستقیم اجرا (جمعآوری پیشماده برای آئروسلها، قرار دادن آنها در آسمان، نظارت و موارد دیگر) فقط چند میلیارد دلار در سال خواهد بود.
هر کشوری که نیروی هوایی قوی داشته باشد، احتمالاً میتواند گوگرد را از هواپیماها در اتمسفر فوقانی آزاد کند. حتی ممکن است به یک کشور هم نیاز نباشد: هزینه آن برای ایلان ماسک که درحالحاضر ثروتمندترین مرد جهان است، بسیار کمتر از هزینه خرید توییتر است.
پس سوالی که اهمیت کمتری دارد، این است که آیا ژئومهندسی مؤثر است؟ همانطور که مقاله منتشرشده در Harvard Law Review روشن میکند، شواهد علمی نشان میدهند که این اقدام احتمالاً اثر خنککنندگی سریع و قابلتوجهی در سراسر جهان خواهد داشت و میتواند نرخ افزایش سطح آب دریا، کاهش یخ دریا، امواج گرما، رویدادهای آبوهوایی شدید و ناهنجاریهای مرتبط با تغییرات اقلیمی در چرخه آب را کاهش دهد. اما سؤال مهمتر این است که این کار چه پیامدهای دیگری خواهد داشت؟
در مقیاس جهانی، ژئومهندسی خورشیدی میتواند حداقل بهطور موقت آسمان را غبارآلود کند. این امر میتواند کیفیت نور مورد استفاده برای فتوسنتز گیاهان را تغییر دهد. مطالعات نشان دادهاند که وقتی در پی اصلاحیههای لایحه هوای پاک، آئروسلهای آلودهکننده کاهش پیدا کرد، تولید ذرت در ایالات متحده افزایش یافت. از سوی دیگر، این کار ممکن است به لایه اوزون آسیب بزند، لایهای که تازه از حمله اخیر ما با فلوئوروکربنها درحال ترمیم خود است.
برای مقایسه، بزرگترین فوران آتشفشانی که تابهحال ثبت شده است، در کوه تامبورا در سال ۱۸۱۵، در جزیرهای که اکنون بخشی از اندونزی است، ابری از ذرات را به آسمان فرستاد که موجب شد دما بهطور موقت یک درجه کاهش پیدا کند. این تغییر در سال ۱۸۱۶ موجب ایجاد یک سال بدون تابستان در بیشتر نیمکره شمالی شد. یخ دریا تا ماه اوت در پنسیلوانیا مشاهده میشد و در اروپا جایی که محصول غلات بهشدت کاهش پیدا کرد، مردم گرسنه زیر بنرهایی باعنوان «نان یا خون» شورش کردند.
اگرچه محتملترین مشکلات احتمالاً جهانی نیستند، بلکه منطقهای هستند. کاهش دما به این دلیل که بر الگوهای آبوهوایی جهانی تأثیر میگذارد، پیامدهای متفاوت و غیرقابل پیشبینی در مناطق مختلف خواهد داشت.
اینس کامیلونی، اقیمشناس دانشگاه بوئنوس آیرس درحال بررسی اثرات احتمالی ژئومهندسی بر رودخانههای حوزه لاپلاتا در آمریکای جنوبی است (کار او نیز تا حدودی توسط ابتکار دیگریز تأمین بودجه میشود). او میگوید:
دریافتیم که اجرای استراتژیهای SRM میتواند منجر به افزایش میانگین جریان رودخانههای این حوضه شود که بهمعنای آب بیشتر برای انرژی برقآبی است. همچنین افزایش در سطح آب را در زمانهایی خواهیم داشت که جریان آب ضعیف است و این امر با توجه به خشکسالیهای اخیر مثبت است. اما ممکن است افزایش جریان آب در برخی از مواقع سال با وقوع سیل در ارتباط باشد.
در آفریقای جنوبی، مطالعهای توسط تیم دانشگاه کیپ تاون که همچنین توسط گروه پارکر نیز تأمین مالی شد، نشان داد که SRM میتواند احتمال خشکسالی را در این شهر ساحلی کاهش دهد. این شهر در سال ۲۰۱۸ به روز صفر ذخایر آب نزدیک شد و مخازن محلی آب ته کشیدند.
اما تیم دیگری که از بنین در غرب آفریقا کار میکرد، نشان داد که ژئومهندسی احتمالاً منجر به بارش کمتر باران در منطقهای میشود که از بیابانزایی فاجعهآمیز رنج میبرد.
محمد رحمان که در دفتر مرکز بینالمللی تحقیقات بیماریهای اسهالی در بنگلادش کار میکند، گفت پژوهشهای او نشان میدهند که در برخی از مناطق آسیا مالاریا افزایش و در برخی مناطق دیگر کاهش پیدا میکند.
راهحل اقلیمی که به برخی کمک میکند و به برخی دیگر آسیب میزند، میتواند موجب بحران شود. گزارش مؤسسه بروکینگز در دسامبر گذشته با این سناریو آغاز میشود که: سال ۲۰۳۵ است و یک کشور اجرای یکجانبه SRM را شروع میکند؛ کشور تصمیم خود را گرفته است و دیگر نمیتواند منتظر بماند. آنها ژئومهندسی را تنها راه چاره میبینند. در آغاز، این تصمیم معقول بهنظر میرسد، زیرا افزایش دمای جهانی رو به کاهش میگذارد. اما بهزودی انواع دیگری از شرایط آبوهوایی غیرعادی ظاهر میشود: خشکسالیهای غیرمنتظره و شدید کشورهای سراسر جهان را فرا میگیرد و کشاورزی مختل میشود. در واکنش به این رویدادها، کشور بزرگ دیگری تحت این تصور که بهشدت آسیب دیده است، حمله نظامی متمرکزی را علیه تجهیزات ژئومهندسی آغاز میکند. کشورهای دیگری که آنها هم فکر میکنند، آسیب دیدهاند، از این تصمیم حمایت میکنند. وضعیت حتی از این هم بدتر میشود و درحالیکه دیگر کسی مواد شیمیایی را وارد اتمسفر نمیکند، آنها در طول یکسال به سرعت کاهش پیدا میکنند و دما به سرعت به سطح قبل بازمیگردد. بنا به نتیجهگیری نویسندگان، «حاصل این اتفاق فاجعهبار است.»
آخرین پیشرفت احتمالی که دانشمندان آن را شوک پایانی مینامند، بهطور گسترده مورد بررسی قرار گرفته است. ریموند پیرهامبرت، استاد فیزیک دانشگاه آکسفورد و مایکل مان از مشهورترین دانشمندان اقلیمشناس ایالات متحده گفتهاند که این دلیل برای اجتناب از ژئومهندسی خورشیدی کافی است. مان و پیرهامبرت در گاردین نوشتند: «برخی از طرفداران اصرار دارند که اگر نتیجه را دوست نداشتیم، همیشه میتوانیم توقف کنیم. بله میتوانیم متوقف شویم، درست مانند اینکه اگر به کمک دستگاه تنفسی مصنوعی بدون امید به درمان زنده باشید، میتوانید تصمیم بگیرید که آن را جدا کنید و عواقب آن را متحمل شوید.»
مشکل پیشبینیشده دیگر احتمال تأثیرات ناهمسان بزرگ است که میتواند مانع از حتی شروع بحث شود.
خطر آنقدرها هم بعید نیست. فورانهای آتشفشانی بر زمانبندی و موقعیت مانسون در شبهجزیره آسیای جنوبی تأثیر گذاشته است. تصور کنید که اگر هند شروع به پمپاژ گوگرد به اتمسفر کند و شاهد خشکسالی عظیمی در پاکستان باشیم. این دو قدرت هستهای که از قبل با هم در تضاد هستند و یکی از آنها متقاعد شده است که دیگری به مردمش آسیب میزند. شاید هم این چین باشد که به خاطر تابستانهای گرم دست به این کار میزند و هند با سیلهای شدید مواجه شود.
در معاهدات جهانی، دستکاری آبوهوا بهعنوان ابزاری برای جنگ ممنوع است (چیزی که ایالات متحده در جنگ ویتنام دست به آن زد)، اما درحالحاضر کارشناسان احتمال جنگ را بهعنوان واکنشی به دستکاری آبوهوا و پیامدهای ناخواسته آن رد نمیکنند.
همه اینها توضیح میدهد که چرا اوایل سال جاری، شش دانشمند ارشد از سراسر جهان که اکنون بیش از ۳۵۰ دانشمند علم فیزیک و علوم سیاسی به آنها ملحق شدهاند، نامهای را امضا کردند و در آن خواستار توقف استفاده از ژئومهندسی خورشیدی شدهاند. فرانک بیرمن، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه اوترخت هلند بهعنوان یکی از سازماندهندگان اصلی این جنبش، گفت: «معتقدیم که هیچ سیستم حاکمیتی وجود ندارد که بتواند دراین مورد تصمیمگیری کند و چنین چیزی شدنی نیست.»
بیرمن اشاره میکند که شورای امنیت سازمان ملل یک نهاد حاکمیتی مشکلساز خواهد بود: هر چیزی را میتوان با وتوی پنج کشور از آلودهترین کشورهای جهان مسدود کرد.
نوعی حاکمیت ازسوی قدرتهای بزرگ؟ در این صورت، به توافق کشورهای ایالات متحده، روسیه، چین، هند نیاز دارید و شانسی برای آن وجود ندارد. کشورهای کوچک؟ دراین مورد، رایزنی اتفاق میافتد، اما امکان تصمیمگیری مشترک وجود ندارد.
کشورهای آفریقایی انتظار ندارند که جهان تصمیم مناسبی برای آنها بگیرد. بیرمن و همکارانش در مواجهه با چنین مشکلاتی خواستار توقف کامل هرگونه آزمایش فناوریهای جدید هستند. او گفت: «حاکمیت باید در درجه اول باشد. اگر نمیدانید با چنین فناوری چه کنید، آن را توسعه ندهید.»
پاستور، سرپرست مطالعه حکمرانی کارنگی، اذعان کرد که ایجاد چنین ساختار حاکمیتی واقعاً بیسابقه خواهد بود: «این مسئلهای جهانی است و همه را تحتتأثیر قرار خواهد داد و این تأثیر لزوما برابر نخواهد بود. آیا به کلی غیرممکن است؟ اینطور فکر نمیکنم، اما خیلی سخت است.»
سازمانهایی وجود دارند که از قبل بخشی از مسئولیت را برعهده دارند: بهگفتهی پاستور، سازمان جهانی هواشناسی یک دیدهبان اتمسفر جهانی دارد که میتواند اثرات اجرای طرح مذکور را تحتنظر داشته باشد. سازمان ملل متحد هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی را موطف بهدنبال کردن روند گرمایش جهانی کرده است. اما کنوانسیون چارچوب تغییر اقلیم در سازمان ملل که بر پیمان آبوهوایی پاریس نظارت داشت، وظیفهای برای بررسی این موضوع ندارد: ماده ۲ منشور آن دربارهی تداخل انسانی منفی با سیستم اقلیمی است، اما این مورد مداخله انسانی مثبتی درنظر گرفته میشود.
پاستور گفت بهترین آنالوگ برای طرح حکمرانی ژئومهندسی بالقوه ممکن است پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای باشد که ریسکهای جهانی را به گونهای مدیریت کرده است که طی ۶۰ سال به نفع بشریت عمل کرده است. اما انپیتی توافقی برای عدم انجام کار است. معاهدات بینالمللی و توافقهای زیادی بین دانشمندان برای توقف یا محدود کردن یا ممنوع کردن برخی فناوریها وجود دارد: سلاحهای زیستی، سلاحهای شیمیایی، مینهای ضدنفر، شبیهسازی انسان و معدنکاری در جنوبگان. بهگفتهی پاستور: «مردم میگویند ما با مدرنیته مخالفیم، اما اینطور نیست. ما نمیخواهیم از پژوهشهای اقلیمی ممانعت کنیم، ما بهدنبال توافقی برای عدم استفاده از یک فناوری خاص هستیم به علت اینکه برای جهان خوب نیست.»
یکی از تلاشهای واقعی برای آزمایش ژئومهندسی در اتمسفر در تابستان سال گذشته انجام شد، زمانی که یک تیم هاروارد قصد داشت بالونی را برفراز شمال سوئد به هوا بفرستد تا آزمایش کند که فنهای بزرگ تاچه حد میتوانند تلاطمی را ایجاد کنند که در آن بتوان ذرات بازتابنده را تزریق کرد. اما این آزمایش روی سرزمین مردم بومی سامی انجام میشد، یعنی گلهداران گوزن شمالی که بالای اسکاندیناوی زندگی میکنند و زمستانهای گرم زندگی آنها را مختل کرده است.
رئیس شورای سامی، زنی به نام آسا لارسون بلایند، گفت ژئومهندسی خلاف احترامی است که مردم بومی برای طبیعت قائل هستند. شورا نامهای به تیم هاروارد نوشت که ۳۰ گروه بومی دیگر از سراسر جهان نیز آن را امضا کرده بودند و همچنین به امضای مشهورترین فعال محیط زیست سوئد یعنی گرتا تونبرگ رسیده بود.
در پاسخ، تیم هاروارد و گروههای دیگری که مطالعه ژئومهندسی را ترویج میکنند، برای پیشبرد کار خود درحال روی آوردن به دیپلماسی هستند. دیوید کیت، استاد فیزیک کاربردی در دانشکده مهندسی و علوم کاربردی هاروارد که مدتها طرفدار سرسخت این پژوهشها بوده است، گفت. «شکی وجود ندارد که اگر هاروارد علیه مردم بومی باشد، نمیتوانیم ادامه دهیم.»
در ماههای بعد، لامی کمیسیون اورشوت (Overshoot) را راهاندازی کرد و هیئتی را گردآوری کرد که شامل چند فعال محیط زیست معروف بود، اما بهشدت به رهبران دولتی جنوب جهانی متمایل بود: رئیسجمهور سایق مکزیک، وزیر دارایی سابق اندونزی، رئیسجمهور سابق نیجر. اما شاید قانعکنندهترین عضو هیئت مذکور آنوته تونگ باشد که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶ رئیسجمهور کیریباتی بود.
کیریباتی کشوری با حدود ۱۲۰ هزار جمعیت است که در جزایر مرجانی زندگی میکنند که در ۱/۴ میلیون مایل مربع از اقیانوس آرام مرکزی در اقیانوسیه پراکندهاند. کیریباتی تنها کشوری است که در هر چهار نیمکره قرار دارد، اما این کشور بهطور میانگین تنها شش فوت بالاتر از سطح آب دریا قرار دارد و دو جزیره کوچک آن را قبلا به زیر آب رفته است.
جزرومدهای بهاری بلند که هنگام ماه کامل یا ماه نو میآیند، خانهها و مزارع کوچک را با خود بردهاند. یکی از ساکنان به نشنال جئوگرافیک گفت: «آشپرخانه و همه چیز ما را آب شست و با خود برد. تنها بخش باقیمانده کنار جاده است. کل زمین ساحل است و خاکی وجود ندارد و درست همان جایی است که امواج اکنون در آنجا هستند. مجبور شدیم آنجا را ترک کنیم، زیرا چاره دیگری نداشتیم.»
من (بیل مککیبن، روزنامهنگار نیویورکر) لیستی از سوالات را به پرزیدنت تونگ ایمیل کردم. او چند روز بعد از وانواتو یکی دیگر از کشورهای مجمعالجزایر اقیانوس آرام پاسخ داد (بسیاری از ۸۳ جزیره وانواتو کمتر از یک متر بالاتر از سطح آب دریا قرار دارند). تونگ هم به کمیسیون لامی پیوسته بود، او گفت:
ژئومهندسی نمونه بارزی از تکبر ما در توانایی تغییر طبیعت به نفع خود با استفاده از فناوری است. این نباید پاسخ به فاجعهای باشد که ما آن را ایجاد کردهایم و اکنون بهدنبال راه چاره میگردیم. اگر بهعنوان جامعهای جهانی مسیری را که طی کردهایم، همچنان ادامه دهیم، ژئومهندسی به تنها راه چاره ما تبدیل خواهد شد. زمانی فرا میرسد که یا باید ژئومهندسی را اجرا کرد یا شاهد نابودی کامل بود.
مشخص نیست که در کشمکش اخلاقی کدامیک پیروز خواهد شد: احترام مردم بومی برای طبیعت دستنخوره یا نگرانی برای ساکنان جزایری مانند کیریباتی که حتماً آواره خواهند شد.
چیزی که آشکار است، این است که هر دوی این ایدهها، بدون اینکه قدرت سیاسی واقعی برای تصمیمگیری داشته باشند (نه مردم سامی و نه کیریباتی نیروی هوایی ندارند)، نقش نمادینی در این مبارزه دارند. اگرچه حزب دیگری با علاقه آشکار نفوذ بسیار زیادی دارد و آن صنعت سوختهای فسیلی است.
تاریخچه صنعت سوختهای فسیلی با توجه به تغییرات اقلیمی (که با سازماندگی تلاشهای بزرگ برای دروغ گفتن درمورد خطرات تغییرات اقلیمی شروع میشود، حتی زمانی که دانشمندان آن خطرات را درون صنعت آشکار کردهاند) شواهد فراوانی را ارائه میدهد که نشان میدهد بدون توجه به مسائل دیگر تا جایی که بتوانند از مدل کسبوکار خود محافظت خواهد کرد.
فناوری که طرفداران آن را بهعنوان راهی برای خریدن زمان برای زمین ترویج میکنند، میتواند توسط غولهای نفتی بهعنوان راهی برای خریدن زمان برای خودشان دیده شود. بیرمن درمورد شرکتهای سوختهای فسیلی میگوید: «سالها آنها استراتژی انکار تغییرات اقلیمی را داشتند، اما این وضعیت درحال تغییر است. همه باید قبول کنند که مشکلی وجود دارد. اما کاهش انتشارات به این معنا است که مقدار زیادی نفت و گاز باید در زمین بماند و سرمایهگذاریها از بین برود.»
مطالعهای که سال ۲۰۲۱ در مجله نیچر منتشر شد، نشان داد که ۹۰ درصد زغالسنگ و نزدیک ۶۰ درصد از نفت و گاز طبیعی باید در زمین نگه داشته شود تا بتوان شانسی برای رسیدن به هدف ۱/۵ درجه سانتیگراد داشت. این مقدار سوخت شاید ۳۰ تریلیون دلار ارزش داشته باشد.
صنعت سوختهای فسیلی برای حفظ مدل کسبوکار خود ابتدا به طرحهای ترسیب کربن روی آورده است (برای مثال قانون کاهش تورم که اخیراً در ایالات متحده تصویب شده، شامل پول زیادی است تا ماشینالات گرانقیمت را در نیروگاههای سوخت فسیلی قرار دهند تا کربندیاکسید را هنگام خروج از دودکش جمع کند و سپس آن را به زیر زمین بفرستد. این اقدامات بسیار پرهزینه هستند، خصوصا که انرژی بادی و انرژی خورشیدی درحالحاضر ارزانتر از سوخت فسیلی هستند.)
درمیان حامیان این فناوریها و کسانی که درزمینهی ژئومهندسی تحقیق میکنند، همپوشانی وجود دارد. نائومی کلاین در کتاب خود باعنوان «این همه چیز را تغییر میدهد»، خاطرنشان میکند، دیوید کیت از هاروارد شرکتی به نام Carbon Engineering را تأسیس کرد تا دستگاههایی برای جذب کربندیاکسید از هوا بسازد که بودجه خود را از یکی از بزرگترین بازیگران صنعت ماسههای نفتی در کانادا دریافت کرده بود.
ژئومهندسی احتمالاً گام بعدی در این پیشرفت خواهد بود: بیرمن گفت:
در چند سال آینده، افرادی مانند خانواده خانواده کوک به سمت کاهش نور خورشید روی میآورند. آنها چنین خواهند گفت: «گوش کنید، مجبور نیستیم که انتشارات را با این شدت و سرعت کاهش دهیم، زیرا برای سی چهل سال آینده طرح دیگری داریم.» این همانند انکار تغییرات اقلیمی است، زیرا مردم را دچار تردید میکند.
پرزیدنت تونگ گفت بدون شک ژئومهندسی توسط صنعت نفت بهعنوان بهانهای برای فعالیت طبق روال معمول مورد استفاده قرار خواهد گرفت. او گفت: «در لحظات نومیدی خودم اغلب فکر میکنم که آیا این بخشی از استراتژی آنها برای حفظ وابستگی ما به منابعی است که تحت کنترل آنها است.» او گفت تجربه طولانی سیاسی دیپلماتیک به او یاد داده است که با وجود تمام مبارزات پرشور و واضح ما، این صنعت همیشه کنترل اوضاع را در دست داشته است.
عدد ۱/۵ درجه سانتیگراد که طرفداران ژئومهندسی آن را بهعنوان محرک خود استفاده میکنند، در اصل از آسیبپذیرتری کشورهای روی زمین میآید: کشورهای جزیرهای کوچکی مانند کیریباتی و برخی از کشورهای آفریقایی که بیشتر درمعرض خطر خشکسالی قرار دارند. من آن را برای اولینبار در سال ۲۰۱۹ در اجلاس آبوهوایی کپنهاگ شنیدم؛ زمانی که نمایندگان شعار « ۱/۵ درجه سانتیگراد، تا زنده بمانید» را سر دادند. شش سال بعد در تلاشی برای افزایش جاهطلبی درمیان کشورها برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، این عدد بهطور رسمی به مقدمه پیمان پاریس افزوده شد.
این امر حداقل تا حدودی کارآمد بوده است و به دانشمندان اجازه داده است تا نشان دهند که اگر میخواهیم به آن اهداف برسیم (کاهش انتشارات به نصف تا سال ۲۰۳۰)، با چه سرعتی باید حرکت کنیم. اگرچه اکنون ممکن است بهانهای برای میانبر زدن برخی از این پیشرفتها برای کاهش سرعت تغییرات به دست آمده باشد. صنعت سوختهای فسیلی که هوا را با کربن پر کرده است، اکنون ممکن است موجب شود که آن را با گوگرد نیز پر کنیم.
یکی از ویژگیهای جدید بحث ژئومهندسی این است که بسیاری از مردم اولینبار در یک رمان درمورد آن شنیدند. کیم استنلی رابینسون، نویسنده برنده جایزههای علمیتخیلی ممکن است در آن اوایل، بیش از هر کسی درمورد ژئومهندسی فکر کرده باشد. اثر کلاسیک او (سه جلد کتاب درمورد سکونتگاه مریخ) که هر جلد از آن برنده جایزه هوگو بهعنوان بهترین رمان علمیتخیلی سال شد، حول بحث درباره این موضوع میچرخد که آیا باید اتمسفر سیاره سرخ را تغییر دهیم تا بیشتر شبیه زمین شود و اینکه تا چه حد باید این کار را انجام داد. بحث بسیار طولانی و درواقع بیپایان است. طبق روال معمول، کارها از مسیر مصالحه کردن پیش میرود و اتمسفر مریخ بهتدریج غلیظتر میشود و امکان سکونت انسان را فراهم میکند. اما رابینسون (که در زندگی واقعی کوهنوردی پرشور است که جدیدترین کتابش گزارش غیرداستانی از سیرای مرتفع است) اطمینان حاصل میکند که بخشهایی از مریخ دستنخورده باقی میماند.
در سالهای اخیر، رابینسون از سفینههای فضایی، آسانسورهای فضایی و سیارات دور فاصله گرفته است تا بر مهمترین چالش زمان خود تمرکز کند که چیزی است که تعداد کمی از داستاننویسان به آن پرداختهاند.
اما رابینسون برخی از ابزارهای تفکرات بینکهکشانی خود ازجمله ژئومهندسی را برای مقابله با چالش ما آورده است. او در رمان «وزارتخانهای برای آینده»، رمان پرفروش سال ۲۰۲۰، با روایتی از موج گرما در هند شروع میکند که در آن رطوبت به حدی بالا است که بدن انسان نمیتواند به قدر کافی عرق کند تا خنک شود و میلیونها نفر میمیرند. او مینویسد: «همه کودکان و افراد سالخورده مرده بودند. مردم ناله میکردند. پس از آن، دولت هند تصمیم میگیرد اتمسفر را ژئومهندسی کند. در اینجا گفتگوی شدیداللحنی با سازمان ملل درمورد نیروی هوایی هند که درحال انجام پیناتوبو است، وجود دارد و پس از مدتی دهلی آزمایش با گوگرد را متوقف میکند و به ایدههای دیگر اجازه میدهد تا اثرات گرمایش سیاره را کمرنگ کنند.»
اما نمیتوان منکر پیشبینی نویسنده شد: بهار امسال وحشتناکترین موج گرمای پیشموسمی در تاریخ هند را شاهد بودیم که اندکی پایینتر از سطح رطوبتی بود که میتواند موجب مرگ گروهی مردم شود. رابینسون میگوید برای اجرای چیزی به قدرتمندی ژئومهندسی، به چنین رویدادی نیاز است. او میگوید احتمالاً کشورها و افراد با احساس بحرانی که در آینده اتفاق خواهد افتاد و نه با افزایش سطح آب دریا یا نابودی زیستگاه یا هر چیز دیگری که اثر غیرمستقیم افزایش دمای جهان باشد، دست به ژئومهندسی اتمسفر نمیزنند.
پیامدهای مستقیم اجرای ژئومهندسی را اجتنابناپذیر خواهد کرد: مرگومیر براثر موج گرمای شدید این کار را انجام خواهد داد. چین درحال تحمل موج گرمایی است که حتی از موج گرمای جنوب آسیا غیرمعمولتر است و درنتیجه ناوگانهایی از هواپیما را برای بارور کردن ابرها با یدید نقره به امید القای باران بسیج کرده است.
تحلیل رابینسون احتمالاً درست است. زمانی میرسد که ترس از پیامدهایی کارهایی که با زمین کردهایم، ممکن است ژئومهندسی را مقاومتناپذیر کند.
اما در این میان، پیشرفت دیگری حاصل شده است که ممکن است به کمک ما بیاید: کاهش چشمگیر قیمت انرژیهای تجدیدپذیر.
مدتها تصور میکردیم مقابله با گرمایش جهانی به حرکت از سوختهای فسیلی ارزانقیمت به انرژیهای تجدیدپذیر گرانقیمت نیاز دارد، اما در چند سال گذشته، نفت، گاز و زغالسنگ گرانتر شدهاند، درحالیکه قیمت انرژیهای خورشیدی و بادی کاهش قابلتوجهی داشته است. ناگهان، ما قدرت مقابله با گرمایش جهانی را با انتقال سریع از سوختهای فسیلی گرانقیمت به منابع ارزان انرژیهای تجدیدپذیر داریم.
انتقال به انرژیهای پاک باید در سالهای آینده آسانتر شود، هم به دلیل اینکه با افزایش تجربه ما درزمینهی استفاده از انرژیهای پاک، قیمت آنها کاهش پیدا میکند و هم به دلیل اینکه قدرت سیاسی صنعت سوختهای فسیلی برای کند کردن این گذر کاهش پیدا میکند، زیرا صنعت انرژی بادی و خورشیدی قویتر میشود. اگر بخواهیم انتشار گازهای گلخانهای را تا سال ۲۰۳۰ به نصف کاهش دهیم، بهطوریکه شانس خوبی برای دستیابی به اهداف تعیینشده در پاریس داشته باشیم، اینها باید اتفاق افتد.
شاید اگر این راه را بهعنوان بهترین راه برای پرهیز از سیارهای که توسط کربن تخریب میشود و همچنین درمعرض خطر گوگرد قرار میگیرد، میدیدیم، ضربالاجل تعیینشده در توافق پاریس را جدیتر میگرفتیم. پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی بهترین واکسن ما دربرابر دمای بالا و همچنین دربرابر تکبر قمار بزرگ دیگری هستند.