ادعای حیات در سیارهای فراخورشیدی زیر ذرهبین دانشمندان: «نشانهها ناچیزتر از آن بودند که تصور میشد»

ادعای حیات در سیارهای فراخورشیدی زیر ذرهبین دانشمندان: «نشانهها ناچیزتر از آن بودند که تصور میشد»
به گزارش دیتاسنتر من و به نقل از اسپیس، آنها احتمال داده بودند که مولکولی به نام دیمتیلسولفید (DMS) ــ که در زمین فقط توسط موجودات دریایی تولید میشود ــ یا ترکیب نزدیک آن به نام DMDS در جو این سیاره وجود داشته باشد.
گفتنی است وجود این ترکیبات شیمیایی، در کنار احتمال آبی بودن محیط K2-18b، توجه فراوانی را به توان بالقوهٔ این سیاره برای پشتیبانی از حیات جلب کرد.
رافائل لوکه (پژوهشگر پسادکتری دانشگاه شیکاگو) در گفتوگو با Space.com اظهار داشت: «اخترشناسی جایگاه ویژهای در میان علوم فیزیکی دارد. جذابیت بصری و طرح پرسشهای فلسفیِ بنیادین باعث میشود رسانهها بیشتر به آن بپردازند. بنابراین طبیعی بود که حتی یک نشانهٔ محتاطانه از زیستنشانگری در جو یک سیارهٔ فراخورشیدی، بازتابی گسترده در رسانهها داشته باشد.»
نشانههایی که قانعکننده نیستند
لوکه و همکارانش، از جمله کارولین پیوله-غورایب و مایکل ژانگ، در مطالعهای تازه اعلام کردهاند که نشانههایی که پیشتر دربارهٔ K2-18b گزارش شده بود، از اعتبار لازم برخوردار نیست. این تیم در پیشچاپی منتشرشده در arXiv ــ که هنوز داوری تخصصی نشده ــ دادههای قبلی را دوباره بررسی کردهاند. لوکه میگوید: «علم همینگونه پیش میرود؛ شواهد و شواهد متقابل در کنار یکدیگر معنا پیدا میکنند.»
بازنگری جامع در دادهها
تیم تحقیقاتی جدید، دادههای سال ۲۰۲۵ و همچنین مشاهدات دو سال قبل را بهصورت ترکیبی بازتحلیل کرده است. پیوله-غورایب در اینباره میگوید: «وقتی تمام دادهها را با هم ترکیب کردیم، سیگنالی که بهعنوان شاهد قوی برای DMS معرفی شده بود، بسیار ضعیفتر از آنچه تصور میشد ظاهر شد.»
وی افزود: «روشهای مختلف کاهش داده و الگوریتمهای تحلیلی همواره نتایجی اندکی متفاوت بهدست میدهند. به همین دلیل، استفاده از چندین روش برای اعتبارسنجی نتیجهها امری ضروری است. در بررسی ما، نشانهای معنادار از DMS یا DMDS مشاهده نشد ــ و حتی همان علائم ضعیف نیز در همهٔ روشها قابل بازیابی نبودند.»
چالشهای فنی و آماری
تشخیص مولکولها در جو سیارهها عمدتاً از طریق طیفسنجی انجام میشود، یعنی تحلیل اثر جذب نور ستاره توسط جو سیاره هنگام عبور آن از برابر ستارهٔ میزبان. اما پیچیدگی ساختار جو، فاصلهٔ زیاد، و شباهت برخی ویژگیهای طیفی میان مولکولهای مختلف (مانند DMS و اتان) کار تشخیص را دشوار میکند.
پیوله-غورایب تصریح میکند: «تفاوت DMS و اتان فقط یک اتم گوگرد است. حتی بهترین طیفسنجهای موجود هم برای تمایز چنین جزئیاتی محدودیت دارند. در نتیجه، باید در تفسیر این نشانهها بهعنوان شواهد حیات، دقت فراوانی داشت.»
از سوی دیگر، نحوهٔ تحلیل آماری دادهها نیز عامل مهمی در شکلگیری این تردیدها بوده است. مقالهٔ سال ۲۰۲۳، شناسایی DMS را «موقت» اعلام کرده بود؛ اما مقالهٔ اخیر مدعی رسیدن به سطح معناداری آماری ۳ سیگما شده است ــ سطحی که اگرچه نشانهای متوسط تلقی میشود، اما هنوز به آستانهٔ ۵ سیگما برای اثبات قطعی نمیرسد.
لوکه در اینباره میگوید: «با وجود سطح متوسط این شواهد، برخی رسانهها بهگونهای از این یافتهها یاد کردند که گویی اثبات قطعی وجود حیات در میان بوده است. ما در پژوهشمان نشان دادیم که این سیگنالها نه معنادارند و نه مستحکم.»
مسئولیت علمی و رسانهای
به باور این پژوهشگران، اهمیت ابزار نیرومندی مانند تلسکوپ جیمز وب نباید موجب اغراق در تفسیر دادههایش شود. پیوله-غورایب هشدار میدهد: «سیگنالهایی که با آنها سروکار داریم بسیار ضعیفاند. بنابراین جامعهٔ علمی باید در هر ادعایی دربارهٔ ترکیب جو سیارات، بسیار دقیق و مسئولانه عمل کند.»
لوکه نیز در پایان میافزاید: «رسانهها وظیفه دارند پیگیریهای علمی و بازبینیها را همانگونه که هستند به اطلاع عموم برسانند ــ حتی اگر عناوینشان بهاندازهٔ مطالب قبلی جذاب نباشد. همانطور که کارل سیگن گفت: “ادعاهای خارقالعاده به شواهد خارقالعاده نیاز دارند.” این آستانه در این مورد رعایت نشده بود.»
مجله خبری mydtc