انسان از چه زمانی خلق آثار هنری را آغاز کرد؟
وقتی به هنر میاندیشیم معمولاً تمایل داریم هنر گذشتهای نهچندان دور را به خاطر بیاوریم. هنر مشهور غار لاسکوی فرانسه، قدمتی ۱۷ هزارساله دارد. دومین هنر غار مربوط به غار فرانسوی شووه با نقشهای مشابهی است که قدمت آنها تقریباً به بیش از ۳۰ هزار سال قبل بازمیگردد. گرچه بر سر قدمت واقعی این آثار اختلاف وجود دارد و به عقیدهی برخی باستانشناسان این نقاشیها از زمان خود جلوتر هستند.
باتوجهبه این حقیقت که گونههای انسان یا نخستیسانها بیش از ۳۰۰ هزار سال و گونههای هوموی مشابه انسان بیش از ۲ میلیون سال قدمت دارند، چنددههزار سال قدمت انسان خردمند مانند بازهای بسیار کوتاه از زمان به نظر میرسد؛ اما چرا انسانها نقاشی کشیدن را تا این اندازه دیر شروع کردند و چرا هومونینهای دیگر مثل نئاندرتالها تلاشی برای خلق آثار هنری نکردند؟
براساس برخی شواهد ممکن است انسان بسیار زودتر از حد تصور، خلق آثار هنری را آغاز کرده باشد و نئاندرتالها و دیگر گروهها مثل دنیسوانها هم آثار هنری خود را داشته باشند؛ اما دو مانع برای اثبات این فرضیه وجود دارد: تعصب نسبت به این فرضیه که دیگر هومونینها میتوانستند بهصورت نمادین احساسات خود را بیان کنند و مشکلات مربوط به شواهد فیزیکی.
قدمت هنر غارهای اروپا چقدر است؟
مایکل مارشال پژوهشگر، در بخشی از پژوهشهای خود تلاش کرد به حداکثر اطلاعات ممکن دربارهی غارها برسد؛ اما با مشکل مشابهی روبهرو شد: محاسبهی قدمت آثار هنری. در آلتامیرا این مشکل به این دلیل رخ میدهد که نقاشیها بازهای طولانی را پوشش میدهند. برای مثال یکی از آثار ۳۶ هزار سال و دیگری ۲۲ هزار سال قدمت دارند، درحالیکه مصنوعات داخل غار قدمتی ۱۴ هزار ساله دارند.
اما در نمونههای دیگر، تاریخ هر اثر هنری متغیر است. برای مثال غار Hornos de la Pena را درنظر بگیرید. این غار دارای تعداد زیادی حکاکی از جانوران است که آناتومی آنها با دقت بالایی ترسیم شده است. به نقل از وبسایت رسمی جهانگردی اسپانیا، این حکاکیها در دو فاز ایجاد شدهاند. قدمت فاز اول به ۱۸ هزار سال پیش و فاز بعدی به ۱۵ هزار سال قبل بازمیگردد.
نقاشی یک گاومیش کوهاندار از دیوار غار آلتامیرا
بااینحال پژوهشی در سال ۲۰۱۴، تاریخ آثار هنری را بین ۱۰ هزار تا بیش از ۳۰ هزار سال قبل تخمین میزند. بخشی از مشکل اینجا است که در این غار دخالتهایی صورت گرفته است. برای مثال در طول جنگ داخلی اسپانیا بهعنوان پناهگاه کاربرد داشت و بعدها برای امکان بازدید توریستها دستکاری شد.
بهطور مشابهی، غار ال پیندال دارای تعداد زیادی تصویر اسب، گاومیش کوهاندار و همچنین ماهی و ماموت است. در عین حال هیچ تاریخ قطعی برای آثار وجود ندارد. وبسایت جهانگردی اسپانیا قدمت این آثار را بین ۱۳ هزار تا ۱۸ هزار سال برآورد کرده است درحالیکه براساس فصلی از یک کتاب مربوط به سال ۲۰۰۷، ال پیندال یکی از چندین غار منطقه با تاریخ آثار هنری شکبرانگیز است.
الیستیر پایک از دانشگاه ساوتمپتون بریتانیا و پژوهشگر هنر غارها، به شفافسازی تاریخ نقاشیها اشاره میکند. به باور پایک: «تنها بخش بسیار کوچکی از هنر غارها به شیوهای مطمئن تاریخگذاری شدند.» البته دلایل خوبی برای مشکلات فوق وجود دارند. تا همین چندی پیش، تاریخگذاری رادیوکربنی، روش اصلی پی بردن به قدمت آثار غار بود. این روش ذاتا مخرب است؛ زیرا نمونه باید تراشیده شود و از طرفی فرایند مجوزگیری از طرف مسئولان غار بسیار آهسته است.
علاوهبراین، تاریخگذاری کربنی تنها درصورتی اثربخش است که مواد ارگانیک مثل زغال در اثر هنری وجود داشته باشند و برای حکاکیها و هر چیزی که تنها با مواد معدنی نقاشی شده باشد، بیفایده است. از طرفی دلیل بدی برای عدم پیادهسازی تاریخگذاری کربنی وجود دارد. پایک میگوید: «افراد فکر میکنند میتوانند قدمت نقاشیهای غار را براساس سبک آنها حدس بزنند.»
از زمان کشف اولین هنر ماقبل تاریخی در اواخر سدهی نوزدهم میلادی، این درک به وجود آمد که هنر به صورت خطی به تکامل رسیده است. قدیمیترین آثار هنری بسیار ساده و انتزاعی هستند درحالیکه آثار جدیدتر از نظر تکنیکی، ماهرانه و خلاقانهتر به نظر میرسند. از این رو با وجود تاریخگذاری کربنی، شک نسبت به غار شووه افزایش یافت.
این مسیر فکری در پژوهش سال ۲۰۱۱ آوریل نومل و ژنویو وون پتزینگر نشان داده شد که هر دو از دانشگاه ویکتوریا در بریتیش کلمبیای کانادا هستند. آنها از کارشناسان هر غار پرسیدند که چرا معتقدند آثار هنری مربوط به عصر خاصی هستند و در پاسخ، به منطقی دایرهای دست پیدا کردند. دلیل نسبت دادن طول عمر یکسان به آثار هنری غارهای مختلف، ظاهر مشابه آثار به یکدیگر بود. درنتیجه هنر غار A چند هزار سال قدمت دارد زیرا مشابه هنر غار B است؛ با این فرض که کارشناسان غار B، غار A را مبنای تخمین خود قرار دادند.
هنر غار دوران پارینهسنگی در شمال اسپانیا
آیا نئاندرتالها هم هنرمند بودند؟
اگر قدمت آثار هنری در بسیاری از غارها نادرست باشند، فرضیهی مربوط به خالق آثار هنری هم نادرست هستند. یک سلسله از هومونینها در اروپای غربی زندگی میکردند و براساس فرضیهها آثاری هنری را در غارها به جا گذاشتند. انسان مدرن از جدیدترین ساکنان این منطقه بودند و در حدود ۴۵ هزار سال پیش پس از عزیمت از آفریقا در این مناطق ساکن شدند. پیش از آن، نئاندرتالها به مدت صدها هزار سال در اروپا و آسیای غربی ساکن بودند؛ و پیشتر از آن هومونینهای دیگری مثل هوموپیشینها در این مناطق سکنی گزیدند.
اگر کل هنر غار اروپای غربی کمتر از ۳۰ هزار سال قدمت داشته باشد، میتوان گفت تنها گونههای انسان مدرن در خلق آن نقش داشتند؛ اما در برخی نمونهها که پژوهشگرانی مثل پایک به تاریخهای قطعی رسیدند، این فرضیه همیشه حقیقت ندارد. تیم پایک در سال ۲۰۱۲ نشان دادند نقطهی قرمز روی دیوار غار ال کاستیلو در شمال اسپانیا حداقل ۴۸ هزار سال قدمت دارد. این تاریخ دقیقاً روی مرز قرار دارد؛ زیرا نئاندرتالها در این دوران زندگی میکردند درنتیجه ممکن است آنها این نقطه را به جا گذاشته باشند.
پژوهشگرها همچنین از تاریخگذاری اورانیوم توریوم استفاده کردند. این روش لزوما به یافتن سن اثر هنری نمیانجامد بلکه قدمت مادهی معدنی روی آن را هم تخمین میزند. این لایهها زمانی شکل میگیرند که آب روی دیوار غار چکیده میشود و مواد معدنی بهصورت تدریجی روی آن رسوب کنند. براساس این روش، در صورت شکلگیری رسوب معدنی، حداقل سن اثر هنری به دست میآید.
- چگونه باستانشناسی با فناوری پیشرفته، اسرار هنر دنیای کهن را فاش میکند؟
- ارزش هنر غار برای مردمان عصر پارینه سنگی و انسانهای امروزی
گروه پایک در سال ۲۰۱۸، قدمت هنر سه غار دیگر در اسپانیا را تعیین کردند. اولین غار لا پاسیگا بود که روی همان تپهای قرار دارد که غار الکاستیلو قرار گرفته است. نمادی متشکل از خطوط قرمز با قدمت حداقل ۶۴۸۰۰ سال روی دیوار این غار شناسایی شد. دومین غار، مالتراویسو در غرب اسپانیا بود روی دیوار این غار استنسیلی دستی با قدمت ۶۶۷۰۰ سال شناسایی شد که آن را به قدیمیترین هنر غار شناختهشده در جهان تبدیل کرد. در نهایت برخی از رنگهای قرمز روی استلاگامیتهای غار آردلس در ساحل جنوبی اسپانیا با قدمت ۶۵۵۰۰ سال شناسایی شدند.
وقتی مارشال قدمت آثار را با جهانگردها در میان گذاشت با حیرتزدگی آنها روبهرو شد. آنها مخاطبان علاقهمند و با سوادی بودند اما هضم این نتایج و اهمیت تحولآفرین آن دشوار بود. اگر این آثار هنری تا این اندازه قدمت دارند پس محتملترین توضیح برای آنها این است که به دست نئاندرتالها خلق شدند.
همراستا با این موضوع، پایک به دیگر نقاطی اشاره میکند که شواهدی از رفتارهای نمادین نئاندرتالها را در خود دارند اما در گذشته نادیده گرفته شدند. در غار برونیکل در جنوب فرانسه، یک دایرهی سنگی وجود دارد که از استالاگمیتهای شکسته ساخته شده است و قدمت آن به ۱۷۵ هزار سال قبل بازمیگردد.
رنگدانههای روی دیوارهای غار آویونس در جنوب اسپانیا هم ۱۱۵ هزار سال قدمت دارند. همچنین شواهد نشان میدهند نئاندرتالها رنگ اکر را در ماستریخت بلودر هلند جمعآوری میکردند که حداقل ۲۰۰ هزار سال قدمت دارد. رنگدانهی اکر، رنگدانهای قرمز است که اغلب برای نقاشیهای غار به کار میرفت.
اولین قانون مارشال
تیم پایک در چند سال اخیر به دو دلیل در تاریخگذاریهای مجدد به مشکل برخوردند: دلیل اول دنیاگیری کووید ۱۹ و دلیل دوم، مشکلات و موانع نمونهبرداری از غارها بود. بااینحال او امیدوار است گروههای دیگر شانس بیشتری داشته باشند و بتوانند به سیر زمانی دقیقی از هنر غار برسند. پایک گمان میکند خلق هنر به اجداد ناشناس مشترک انسان و نئاندرتالها در صدها هزاران سال قبل برسد. مارشال قانونی را برای تاریخگذاری آثار هنری وضع کرده است او بر این باور است: هرگز تعجب نکنید که قدمت چیزی بیشتر از آن باشد که فکرش را میکنید.
پژوهشی جدید از هوش مصنوعی برای شناسایی شواهد مخفی آتشهای کنترلشده در حدود ۱ میلیون سال پیش استفاده کرده است که قدمت آنها صدها هزار سال پیش از شواهد به دستآمده از کاربرد و رواج آتش است. به همین ترتیب ممکن است بیانگری نمادین و نقاشی هم قدمتی بیشتر از آنچه به نظر میرسد داشته باشند.
یکی از مشکلات اصلی در تاریخگذاری آثار هنری ماقبلتاریخی، شکننده بودن این آثار است. مواد موجود در غارها به این دلیل دوام آوردهاند که غارها محیطهای پایداری بودند. بهویژه اگر ورودی غار دچار فروپاشی شود و افراد از ورود به آن منع شوند، این قدمت بیشتر میشود؛ اما شاید این آثار در جایی غیر از غارها هم وجود داشتند.
برای مثال میتوان به حکاکیهای درهی کوا در پرتغال اشاره کرد. در این محیط هزاران حکاکی فضای باز با قدمت حداقل ۱۰ هزار سال وجود دارند. به گفتهی پایک این چشمانداز در گذشته پر از نماد بوده است که تعداد اندکی از آنها باقی ماندهاند و بسیاری از حکاکیها بر اثر فرسایش از بین رفتند.