دایناسورهای اولیه زندگی اجتماعی داشتند و درون گله زندگی میکردند
آیا دایناسورها جانوران فلسدار بیعاطفهای بودند یا اینکه جانورانی مهربان، خوشرفتار و باهوش بودند؟ این بحث از زمانی که دایناسورها برای اولینبار ۲۰۰ سال پیش کشف شدند، ادامه داشته است و به فیلمها و آگاهی عمومی سرایت کرده است.
دیرینهشناسان در جستجوی پاسخ سوالاتی از این دست، عموما به نزدیکترین خویشاوندان زنده نگاه میکنند که در این مورد شامل تمساحها و پرندگان میشود. آیا دایناسورها رفتار اجتماعی پیچیدهای مانند پرندگان امروزی داشتند یا مانند تمساحها و الیگاتورها، عادتهای ابتداییتری داشتند؟
تصوری که در ابتدای کشف دایناسورها درمورد آنها شکل گرفت، این بود که آنها حیواناتی وحشی و شاید همنوعخوار بودند که از قدرت مغز پایینی برخوردار بودند و تمایلی برای مراقبت از فرزندان جوان خود نداشتند. سپس در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، جک هورنر و همکارانش دیدگاه جدیدی را در مطالعات خود درمورد مایاسور (Maiasaura) مطرح کردند. مایاسور دایناسور گیاهخواری از کرتاسه پسین (۷۷ میلیون سال پیش) از مونتانا بود.
هورنر و همکارانش شواهدی پیدا کردند که نشان میداد مایاسورهای بالغ هر سال به یک نقطه آشیانه برمیگشتند و دارای هوش کافی برای به خاطر سپردن آن مکان و درک ویژگی مطلوب آن نقطه (دسترسی به غذا یا ایمنی) بودند. لانههای آنها در زمین حدود هفت متر ( یا به اندازه طول یک دایناسور) از هم فاصله داشت. این امر نشان میداد دایناسورها مانند پرندگان امروزی به صورت جمعی در کنار هم لانه میساختند و تمایل داشتند به هم نزدیک شوند؛ اما درعینحال برای اجتناب از نزاع، فاصله لازم را از هم حفظ میکردند. پژوهشگران دایناسورها را بهعنوان والدین دوستداشتنی با رفتار اجتماعی پیشرفته معرفی کردند (مایاسور به مفهوم دایناسوری است که مادر خوبی است).
در مطالعه جدید که در مجلهی Scientific Reports منتشر شده است، دیگو پُل از موزه دیرینهشناسی اجیدیو فرولیو در آرژانتین همراه با همکاران بینالمللی استدلال میکند این نوع رفتار را میتوان تا منشا دایناسورها یا حداقل تا اوایل دوره ژوراسیک یعنی ۱۹۳ میلیون سال پیش ردیابی کرد.
مقالههای مرتبط:
پژوهشگران در محوطهای مربوط به اوایل ژوراسیک در پاتاگونیای آرژانتین، فسیلهای گونهای از دایناسور به نام Mussaurus patagonicus را مورد مطالعه قرار دادند. براساس تجزیهوتحلیل تاریخگذاری جدید، دایناسورهای مذکور حدود ۱۹۳ میلیون سال پیش در این مکان زندگی میکردند.
دایناسور Mussaurus دایناسوری از گروه خزندهپاریختان بوده است که یکی از خویشاوندان اولیه غولهای بعدی مانند برانتوسور و دیپلودوکوس است و شواهدی از جثهی بزرگ را نیز نشان میدهند.
پژوهشگران ۸۰ اسکلت دایناسور را پیدا کردند و نیز آشیانهها و حدود ۱۰۰ تخم دایناسور را شناسایی کردند. آشیانهها گودالهای کم عمقی در زمین بودند. آشیانهها حاوی هشت تا ۳۰ عدد تخم کروی بود که به شکل ردیفی و سپس به صورت لایه لایه روی هم قرار گرفته بودند. این ترتیب درمورد خزندهپایان دیگر نیز دیده میشود.
پژوهشگران با استفاده از از سیتیاسکن متوجه شدند برخی از تخمها حاوی استخوانهای ریز رویانهای متولدنشده هستند. آنها اسکلتها را اندازهگیری کردند و حلقههای رشد را دراستخوانها شمردند تا اندازه و سن تقریبی دایناسورها را مشخص کنند.
اسکلتها شامل دایناسورهای کاملا بالغ (شاید ده ساله)، دایناسورهای جوان، خردسال و نوزاد بود. اندازهها از نوزادانی با وزن ۷۰ گرم (بهاندازهی پرندهی آوازخوان) تا دایناسورهای بالغی که وزن آنها به حدود ۱/۵ تن میرسید، متغیر بود. این دامنهی وزنی تاییدکنندهی سرعت رشد نسبتا سریع این گیاهخواران گردنبلند است.
پژوهشگران حدود ۱۰۰ تخم متعلق به دایناسورهای گونه Mussaurus را کشف کردند
لانهها، تخمها و اسکلتها در سه سطح در سنگها با ضخامت کلی سه متر قرار داشت. پژوهشگران ترتیب آشیانهها را که به شکل لایه به لایه در سنگها قرار داشت، بهعنوان شواهدی از بازگشت دایناسورها به همان مکان تفسیر کردند. (رفتاری که وفاداری به محل آشیانه نامیده میشود).
بهنظر میرسد دایناسورهای خردسال همرا به دایناسورهای بزرگسال حرکت میکردند و کل گله هر سال به محل آشیانهسازی مهاجرت میکرد و شاید برای محافظت متقابل و حتی برای کمک به مادران تخمگذار و جوجههای آنها، در کنار هم میماندند.
این نوع مکان لانهسازی قبلا از چندین منطقه در کل دوران ژوراسیک و و کرتاسه در آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آفریقا و چین گزارش شده است. این امر نشان میدهد رفتار پیچیده گله در همهی گروههای اصلی دایناسورها گسترده بود. اما کشف جدید تاریخ این رفتار را به ۴۰ میلیون سال قبلتر از موارد شناختهشده قبلی میبرد و آن را به منشا دایناسورها یعنی حدود ۲۵۰ میلیون سال نزدیکتر میکند.
پژوهشگران فسیلها را در یکی از محوطههای مربوط به اوایل ژوراسیک در پاتاگونیا در آرژانتین مطالعه کردند
اما سوالی که وجود دارد این است که آیا میتوانیم مطمئن باشیم که این تجمع اسکلتها چیزی درمورد رفتار اجتماعی بیان میکند؟
اگر کُپهای از اسکلتهای دایناسورها را پیدا کنید، لزوما به آن معنا نیست که آنها با هم زندگی میکردند. اسکلتها ممکن است توسط جریان رود یا طوفان گرد هم آمده باشند. همین مورد امروزه نیز رخ میدهد؛ زمانی که باران ناگهانی موجب سیل میشود و درختان مرده، لاشه حیوانات و دیگر بقایا را با خود میبرد و سپس با کند شدن جریان آنها را در محلی تخلیه میکند.
اگرچه، درمورد کشف جدید پاتاگونیا، ویژگیهای خاص خاکهای باستانی که در آن اسکلتها، لانهها و تخمها پیدا شدهاند، مانند آثار ریشه گیاهانی که در خاک روییده بودند، نشاندهندهی مقداری ثبات است. علاوهبراین، لانهها در جای خود قرار داشتند و برخی از آنها دستنخورده بودند و حاوی تخمهای سالم بودند که درون برخی از آنها رویان وجود داشت. این امر نشان میدهد بحرانی مانند خشکسالی و طوفان گردوغبار موجب شده است تخمها زیر خاک مدفون شوند یا مانع از تولد جوجهها شده است. اسکلتهای کامل همچنین نشاندهندهی جابهجایی محدود توسط آب یا باد از محل مرگ دایناسورها است.
رفتار اجتماعی پیچیده دایناسورهای اولیه که در این پژوهش مشاهده شده است، با شواهد فسیلی دیگر سازگاری دارد که نشان میدهند دایناسورها بیشتر از اینکه شبیه تمساحها باشند، شبیه پرندگان بودند.
این احتمال وجود دارد که همهی دایناسورها از اول پر داشتند. همچنین، شواهد نشان میدهد دایناسورها و خویشاوندان آنها موجوداتی خونگرم بودند. اولین دایناسورها کوچک بودند و حالت ایستاده داشتند و برای دویدن مداوم سازگاری پیدا کرده بودند. بهنظر میرسد دایناسورها از همان اول رفتار اجتماعی شبیه رفتار پرندگان یا پستانداران را از خود نشان میدادند. این دیدگاه برای سالها بحثبرانگیز بوده است، اما شواهد دراینباره رو به افزایش است که دایناسورها خونگرم، دارای پر، با حرکت سریع و رفتار پیچیده بودند.