مبارزه دائمی برای گذر از محدودیتها در اینترنت
اجراشدن طرحهای اینترنت کودکان نگرانی دربارهی تخصصیکردن اینترنت را بیشتر میکند. عیسی زارعپور در همان گفتوگوی تلویزیونی گفته بود که در آیندهی نزدیک، دولت بهدنبال این است که برخی از پلتفرمها و سکوهای فیلترشده را برای اقشار خاص رفع فیلتر کند. مشخص نیست این اقشار چه گروهی هستند و تابهحال در خبرها فقط نام خبرنگاران و استادان دانشگاه آمده است. این اتفاقی است که دولت از آن بهعنوان گشایشهایی در زمینهی اینترنت یاد میکند و شاید همان برنامهای که قرار است مردم را از فیلترشکنها بینیاز کند.
آنچه وزیر بهعنوان تخصصیکردن اینترنت از آن یاد میکند، در دولت قبل با عنوان «فیلترینگ غیرهمسان» مطرح بود. سال ۱۳۹۶ وقتی خبر آمادهشدن دستورالعمل فیلترینگ غیرهمسان اینترنت و ارائهی چهارچوب فنی آن به دادستانی در خبرگزاریها منتشر شد، وزیر سابق آن را تکذیب کرد: «موضوعی که اخیراً تحت عنوان طرح فیلترینگ غیرهمسان همراه با جزئیاتی منتشر شده، از اساس کذب است. تاکنون، طرحی با این مضمون در وزارت ارتباطات مطرح نشده است.» فیلترینگ غیرهمسان میخواست دسترسی کاربران را براساس شغل و سن و مشخصات دیگر فیلتر کند.
محمدجواد آذری جهرمی باردیگر این طرح را بهطور گذرا در مجلس مطرح کرد و از دانشجویانی مثال آورد که به دسترسی به مجلات دانشگاهی نیاز دارند. او به کودکان هم اشاره کرده و گفته بود: «آیا موجه است کودکان و افراد صاحب مشاغل تخصصی از همان سطح فیلترگذاری برخوردار باشند؟» همان زمان گروهی از روزنامهنگاران از اینترنت بدون فیلتر برخوردار بودند که منتقدان آن را امکانی رانتی میدانستند. طرح سیمکارت کودکان هم در آن دوره مطرح شده بود.
دولت جدید بلافاصله با ابلاغ طرح صیانت از کودکان در تابستان ۱۴۰۰ نشان داد که درباره متمایزکردن دسترسی گروههای مختلف مردم به اینترنت آزاد مصمم است. کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای که مرجع اصلی فیلترینگ است، یک ماه پیش از اجرای آزمایشی رفع فیلترینگ برای «گروههای هدف» خبر داده بود. بهگفتهی حسینیکیا، این اتفاق حرکت بهسمت اینترنت بدون فیلتر است. مسئولان جایگاه علمی کاربران را در قضاوت برای دسترسی به اینترنت بدون فیلتر دخیل میدانند، کسانی که گمان میرود با داشتن اینترنت آزاد بهسمت استفادهی نادرست نمیروند.
بسیاری دربارهی این ماجرا با عنوان طبقاتیکردن اینترنت گفتهاند. سیامک زند رضوی، جامعهشناس، از زاویهی دیگری به این ماجرا نگاه میکند. او این مسئله را نوعی بازتوزیع اینترنت و درادامهی رانتهای دیگری میداند که نصیب گروههای مختلف شده است. رانت نفت، رانت آب، رانت خلق زمین، رانت آبهای زیرزمینی و آخرین رانتی که روی میز آمده، رانت دسترسی به شبکهی جهانی وب؛ شرایطی که نفسکشیدن در فضای وب را به رانت برای یک گروه تبدیل میکند:
میخواهند اینترنت را دوباره بازتوزیع کنند؛ یعنی شبکههای معمولی که در این سالها این خدمات را ارائه میدادند، کنار بروند و گروههای نظامی و امنیتی در توزیع اینترنت مشارکت کنند. از یک طرف هم فرصت جدیدی به اسم اینترنت طبقاتی ایجاد میکنند؛ یعنی شما میخواهید استفاده کنید اشکالی ندارد، ما به شما اجازهی استفاده میدهیم و شما هزینه را به ما پرداخت میکنید. مثل اینکه دارید تنفس میکنید، روی سرتان یک حباب بگذارند و بگویند دریچهای را باز میکنیم تا بتوانید نفس بکشید؛ اما باید بخشی از دستمزدتان را از دریچه بیندازید بیرون که ما برداشت کنیم. آنها میخواهند نفسکشیدن در فضای وب برای دانش و سرگرمی و آرامش را به خلق رانتی برای گروه خودشان تبدیل کنند.
یکی از مقدمات نگرانکننده دربارهی طرحهایی که دولتها با عنوان تخصصیکردن اینترنت یا فیلترینگ غیرهمسان ارائه میکنند، شناسایی کاربران و احراز هویت آنها است که حریم خصوصی کاربران را از بین میبرد. زند رضوی میافزاید:
در این نوع از دسترسیها، همیشه این اخطار وجود دارد که اگر دست از پا خطا کنید و سایتهایی که ما مخالفیم ببینی، میتوانیم برایت پروندهسازی کنیم.
بهگفتهی زند رضوی، طبقاتیکردن فضای وب به مبارزهای دائمی منجر میشود؛ مبارزه بین کسانی که میخواهند محدودیت قائل شوند با آنها که میخواهند از این محدودیتها عبور کنند. این نوع مبارزه قبلاً با ماهوارهها در خاطرهی جمعی مردم ثبت شده است و میتواند محل کسبوکاری برای خودیها شود:
این مبارزه محل کسبوکاری برای کسانی است که تکنولوژی را بهبود میدهند. ممکن است شرکتهایی که بعضاً غیرانتفاعیاند، بیایند و سعی کنند اینترنت را بیفیلتر و آسانتر و فیلترشکنهای مناسبتری خلق و توزیع کنند. این اتفاق خواهد افتاد؛ اما بازتوزیع دسترسی به اینترنت بیشتر فرصتی است برای خودیهای خودشان.
علاوهبراین، وقتی دسترسی گروههای مختلف به اینترنت در سطوح مختلف و متمایز از هم باشد، تجربهی عمومی از اینترنت مخدوش و بین گروهها شکاف ایجاد میشود؛ مثل زمانیکه در آبان ۱۳۹۸ اینترنت کشور بهطورسراسری قطع شد و بعضی از کسانی که دولت به آنها دسترسیهای خاص داده بود، در شبکههای اجتماعی قطعی اینترنت را تکذیب میکردند.
کسانی که تابهحال دولتها از اختصاص اینترنت بدون فیلتر برایشان گفتهاند، گروههایی هستند که باید صدای مردم باشند؛ کسانی که بهواسطهی جایگاهشان توانایی مطالبهگری دارند. دسترسی آزاد آنان درحالیکه دسترسی دیگران به اینترنت آزاد امکانپذیر نیست، میتواند مطالبهگری را برای دسترسی به چیزی که حق همگان است کمرنگ کند و مطالبهی دسترسی به اینترنت آزاد به دست فراموشی سپرده شود.