نگاهی به روشهای درمانی در مصر باستان: مصریان چگونه بیماران را معالجه میکردند؟
مصریان باستان از جمله تمدنهای باستانی بودند که متون پزشکی زیادی از خود به جا گذاشتهاند. آنطور که از این متون باستانی پیدا است، پزشکان مصری شیوههای درمانی مختلفی برای انواع و اقسام بیماریها داشتند. به نقل از خبرگزاری گرانج، پاپیروسهای ادوین اسمیت، بروکلین و اِبِرز از مهمترین متونی هستند که در آنها اطلاعات ارزشمندی در حوزههای آناتومی، فیزیولوژی (کار اندامشناسی)، داروشناسی و سایر زمینههای پزشکی به چشم میخورد.
هشدار: این مطلب حاوی شرح صحنههای بعضاً دلخراش است که مطالعه آن به همه افراد توصیه نمیشود
با وجود شرحهای مفصلی که در متون باستانی مصر آمده، ابزارآلات جراحی زیادی در طی حفاریها به دست نیامده است. شاید تنها مدرک از جراحی در مصر باستان مربوط به تصویری باشد که ختنه یک مرد را نشان میدهد. در همین حال، هیچ نشانهای از جراحی در بیش از ۳۰ هزار مومیایی مصری پیدا نشده است. بنابراین برخلاف باور همگان، مصریان باستان چندان روشهای جراحی پیشرفتهای نداشتهاند. در همین حال، باستانشناسان شواهدی از قطع عضو، شکستگی و زخم را پیدا کردهاند که به خوبی درمان شدند؛ اما ظاهراً مصریها بیشتر جادوی جراحی خود را برای اجساد مردگان به کار گرفتهاند.
نگاه مصریان به بدن، اصالت کل بود، به این معنی که انسانها را دارای بدن و روح میدانستند. از این رو، برای درمان مردم درمانگران مختلفی وجود داشتند که در مجموع به سه دسته تقسیم میشدند: جادوگران، کاهنان و شفادهندگان طبیعی. گروه سوم بیشتر شبیه پزشکان امروزی بودند که از داروهای گیاهی و سایر روشهای درمانی استفاده میکردند. این پزشکان باستانی از روشهای درمانی جدیتری مانند درمان با لارو و سرگین بهره میبردند؛ اما اکثر اوقات بیماران را با گیاهان و سایر مواد معالجه میکردند. هماکنون خواص درمانی بسیاری از داروهای مصریان باستان به اثبات رسیده است. با این مقدمه کوتاه برویم سراغ برخی از روشهای درمانی که در مصر باستان به کار گرفته میشدند.
قطع عضو
اگرچه متون پزشکی و نقاشیهای دیواری حاکی از استفاده مصریان باستان از روشهای درمانی پیچیده است، اما حفاریهای باستانشناسی داستان متفاوتی را نشان میدهد. کشفی که در محوطه باستانی البرشا انجام گرفته، تنها مدرکی است که نشان میدهد، قطع عضو به قصد معالجه بیمار انجام گرفته است.
در مجموع دو مورد قطع هر دو پا و دو مورد قطع دست، یکی از آرنج به پایین و دیگری بالاتر در نزدیکی شانه در این محوطه باستانی پیدا شد. به نظر میرسد، مصدومانی که پاهای خود را از دست دادند، از وسیلهای به جای اندام قطعشده خود استفاده کردهاند. در یکی از موارد هم به نظر میرسد فرد با حادثهای مواجه شده که باعث آسیب به بازو شده است. همین علت قطع عضو را توضیح میدهد، اما ظاهراً بیمار مدت کوتاهی پس از قطع عضو، فوت کرده است.
در همین حال، مطالعات دیگری نیز انجام گرفتهاند که فرضیه استفاده از قطع عضو برای درمان را تأیید میکند. در یک مورد قطع عضو پس از جوش خوردن اشتباهی استخوانهای زند زبرین و زیرین انجام گرفته است. در مورد پیچیدهتری هم بخشی از استخوان جمجمه فرد جدا شده بود. دانشمندان عقیده دارند این بخش به وسیله نوعی جراحی برداشته شده است.
جراحی عروق
قلب مهمترین عضو برای مصریان بود. آنها عقیده داشتند، قلب جوهره تجربه انسانی است و بدن و روح را با یکدیگر ترکیب میکند. در پاپیروس ابرز آمده است که قلب به همراه عروقی که اندامهای مختلف را به آن وصل میکند، مرکز بدن است. مصریان باستان تمام رگها را به دقت شمارش کرده بودند و نسخه سادهای از دستگاه قلبی عروقی را به همان ترتیبی که حالا میشناسیم، ترسیم کرده بودند.
آنها عقیده داشتند، برهم خوردن ارتباط بین قلب و یک اندام باعث بیماری میشود. پاپیروس ابرز علاوه بر اطلاعات دقیقی که در مورد دستگاه قلبی عروقی دارد، حاوی توصیههایی در مورد نحوه درمان نارسایی وریدی (اختلال در جریان خون رگها) است. در بخشی از این متن پزشکی کهن عنوان شده که اگر اشکال مار مانند پر از هوا در سراسر اندام باشد، بدین معنا است که «دشمن رگ وجود دارد.» توصیف دیگری هم در این پاپیروس به چشم میخورد که ظاهراً قدیمیترین تعریف بیماری آنوریسم (برآمدگی عروق خونی) باشد.
در دستورالعمل پزشکی این بیماری آمده که باید رگ متورم را با چاقویی که در آتش داغ شده معالجه کرد. بااینحال، تا به حال هیچ شواهد باستانشناسی به دست نیامده که انجام این درمان را تأیید کند.
درمانهای دیگر در پاپیروس ابرز بسیار ساده هستند، مانند درمان خشکی قلب: «اگر او اکثر اوقات آه میکشد و قلبش از خشم خورده میشود، قلبش پر از خون است و علت آن هم به نوشیدن آب گرم و خوردن غذای بد برمیگردد.» معالجه رایج برای بیماریهایی مانند این خوردن یک معجون حاوی عسل، شیر و آب بود.
دندان مصنوعی و سایر ابزارآلات دندانپزشکی
از برخی متون هیروگلیف اینطور برمیآید که مصریان باستان دندانپزشک داشتهاند. بااینحال، تحقیقات مختلف حاکی از آن است که مصریها اغلب از درمانهای دارویی برای مشکلات دندانی استفاده میکردند. در همین حال حتی بررسی فراعنه قدرتمندی مانند آمنهوتپ سوم و رامسس دوم از وضعیت اسفبار دندانهای آنها خبر میدهد.
قبلاً با بررسی دهها هزار مومیایی مصری گمانهزنیهایی وجود داشت که نشان میداد، مصریان از جراحی برای درمان آبسههای دندانی (جمع شدن چرک در لثه و دندان به علت عفونت) استفاده میکردند. در مطالعهای در سال ۱۹۱۷ محققان متوجه دو سوراخ در ریشه دندان شدند که نشان میداد ظاهراً دندانپزشکان مصر باستان سعی کردند آبسه را به این طریق تخلیه کنند. اما بعداً ثابت شد مصریها ابزارآلات لازم برای انجام چنین عمل ظریفی را نداشتند درنتیجه این فرضیه رد شد.
در همین حال، قبلاً فرضیه استفاده مصریان باستان از دندانها و ابزارهای مصنوعی نیز در میان بود. باستانشناسان در یک مورد یک جفت دندان پیدا کردند که با یک سیم طلای نازک بههم وصل شده بودند و ظاهراً به این طریق دندانها را محکم نگه میداشت. این وسیله کارکردی شبیه به پلهای دندان امروزی داشت که دندان افتاده را با یک دندان مصنوعی جایگزین میکند. اما بعداً مشخص شد این کار بعد از مرگ انجام گرفته و ظاهراً بخشی از آمادهسازی متوفی برای زندگی پس از مرگ بوده است.
تنها یک مورد استفاده از دندان مصنوعی در مصر باستان کشف شده که شبیه به روشهای دندانپزشکی کنونی است. بااینحال ظاهراً این فرد از خارج از به مصر آمده است؛ چراکه یونانیها و رومیهای باستان جراحیهای دندانپزشکی بسیار پیشرفتهتری داشتند.
درمان پوسیدگی دندان و التهاب لثه
پوسیدگی دندان در مصر باستان مشکل چندان رایجی نبود، زیرا در رژيم غذایی مصریان قند وجود نداشت. بااینحال، اگر پوسیدگی و حفرهای در دندان به وجود میآمد، آن را با استفاده از انواع مواد پُرکردنی که به ترمیم و محکم کردن دندان کمک میکرد معالجه میکردند.
از ۱۸ دستورالعمل و روشی که در پایپروسهای پزشکی مصر باستان شرح داده شده، ۷ مورد استفاده از انواع پماد و مواد دیگر را در اطراف و روی دندان برای پر کردن حفره، محکم کردن و تسکین درد دندان را توصیه کردهاند. مصریان از نوع بهخصوصی از پانسمان دندان هم استفاده میکردند که با سفت شدن، روی دندان را میپوشاند و از آن درمقابل ذرات سفت و التهاب بیشتر محافظت میکرد. در یک مورد در پاپیروس ابرز خمیری از دانههای خُردشده، عسل و پودر اُخرا (خاک سرخ) برای درمان التهاب لثه توصیه شده است.
پزشکان مصر باستان اکثر اوقات از صمغ پسته کوهی و بلورهای مرمر سبز به همراه زیره سبز، خرنوب، سقز، روغن و مواد دیگر هم استفاده میکردند. پوست درخت بید داروی گیاهی دیگر برای معالجه مشکلات لثه بود. بسیاری از این مواد واقعاً خواص ضدالتهاب و تسکیندهنده درد داشتند.
بخور و دوش برای مشکلات زنان و زایمان
مصریان نیز مانند یونانیان باستان رحم را به چشم یک اندام رازآلود و عرفانی میدیدند که گاهی در نواحی مختلف بدن میچرخید (اصطلاح «رحم سرگردان» یونانیان هم از همینجا ریشه میگیرد). بیماریهای رحم را در اغلب موارد عامل بروز مشکلات چشم و گردن درد نیز میدانستند. بنابراین اطبا در زمان درمان این علائم، باید ابتدا به رحم مراجعه میکردند. مصریان باستان برای این بیماریها درمانهای خاصی داشتند که شامل بخور دادن اندام تناسلی، ماساژ شکم و همینطور وسایل درمانی میشد. برخی از مواد دارویی را وارد بدن میکردند و برخی را هم روی پوست مالیده یا به خورد بیمار میدادند.
چنانچه در پاپیروس ابرز آمده، رحم جابهجاشده را میتوان به چندین روش مختلف درمان کرد: با نوشیدن مخلوطی از کپک چوبی و آبجو، غوطهور کردن اندام تناسلی در دود موم یا حتی فضولات خشکیده انسان. روش دیگر مالیدن عسل و روغن خام به بیمار بود. آنها علاوه بر بخور از دوش اندام تناسلی هم استفاده میکردند. در این درمان اغلب از ترکیبی از سیر و شاخ گاو استفاده میشد. مصریان باستان عقیده داشتند سیر خواص درمانی زیادی دارد.
مصریان باستان روشهایی برای درمان قاعدگیهای معلق یا نامنظم نیز داشتند. در این موارد، معالجه رایج مخلوط روغن، میوه و آبجو به مدت چهار روز بود. یکی دیگر از روشهای درمانی استفاده از مسهلهای گیاهی در ناحیه شرمگاهی و پس از آن بخور گیاه مرمرک بود. مصریان احتمالاً اولین کسانی بودند که از نوار بهداشتی ساختهشده از گیاه پاپیروس استفاده میکردند.
القا و پیشگیری از بارداری
مصریها چندین روش پیشگیری از بارداری داشتند. شاید بسیاری از روش بدنام پیشگیری از بارداری با استفاده سرگین تمساح در مصر باستان چیزهایی شنیده باشند، اما ظاهراً این روش بد فهمیده شده است. در برخی از متون پزشکی آمده که «سرگین تمساح به اندام تناسلی وارد میشود و دهانه رحم را از بارداری محافظت میکند.» بااینحال، نه خود سرگین بلکه سرگین خردشده در شیر ترش را میسوزاندند و از بخور آن استفاده میکردند. روش دیگر پاشیدن عسل روی رحم بود. در این روش درمانی، بیمار را روی تختی پوشیده از غبار ناترون میخواباندند. در موارد دیگر از عود، روغن تازه، خرما و آبجو استفاده میکردند.
بنا به آنچه در پاپیروس ابرز شرح داده شده، حتی سقط جنین هم به وسیله روشهای غیرتهاجمی انجام میگرفت. در این روش مخلوطی از خرما، پیاز، عسل و میوه آکانتوس را به صورت خمیر در میآوردند و درون پارچهای میپیچیدند و آن را به اندام تناسلی فرو میکردند. اطبای مصری در تمام دوران بارداری از این روش درمانی استفاده میکردند. از سوی دیگر برای القای زایمان روشهای مختلفی وجود داشت. مالیدن نعناع یا ریختن روغن گرم روی اندام تناسلی، گذاشتن نمک و گیاهان دارویی روی شکم یا قرار دادن گلولههای سرگین زنبور روی اندام تناسلی از جمله این روشها بودند.
ختنه
اگرچه برخی مورخان عقیده دارند، مصریان باستان اولین تمدنی بودند که ختنه را ابداع کردند، اما بسیاری از فرهنگها در آفریقا، خاورمیانه و حتی اقیانوسه نیز همزمان از این رسم پیروی میکردند. در مصر باستان ختنه برای تمام مردم نبود. ختنه یکی از تشریفاتی بود که با ورود کاهنان به معبد انجام میگرفت. ردپای این رسم را میتوان در اجساد برخی از اشراف مصر باستان نیز دید. بنابراین احتمال دارد این رسم برای تمایز بین اشراف از مردم عادی به کار رفته باشد. در همین حال، ختنه در مصر باستان برخلاف نمونههای امروزی کامل نبود و تنها بخشی از پوست ختنهگاه را برمیداشتند.
چندین حّکاکی روی دیوارها وجود دارد که ختنه را در مصر باستان به تصویر میکشد. قدیمیترین نقاشی دیواری از این رسم مربوط به مقبره آنخماهور است که قدمت آن به زمانی بین ۲۳۵۵ و ۲۳۴۳ ق.م. برمیگردد. در این نقاشی دیواری کاهنی را میبینیم که مشغول ختنه کردن مرد جوانی با استفاده از یک چاقو است. این چاقوهای سنگی مورد استفاده برای ختنه از جمله قدیمیترین ابزارهای پزشکی در تاریخ بشر به حساب میآیند. عقیده بر این است که ازیریس، اولین پادشاه مصر، عمل ختنه را برای مصریان به ارمغان آورده است.
شکستگی و دررفتگی استخوان
قدیمیترین شواهد از بهبود تعمدی شکستگی در مصر باستان در اقصر پیدا شده است. در این محوطه باستانی اجسادی با قدمت ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ ساله پیدا شدهاند که در آنها نشانههایی از درمان شکستگی با آتل به چشم میخورد. این آتلها قدیمیترین آتلهای جهان به حساب میآیند.
در مورد دیگری محققان جسد دختر ۱۴ سالهای را با شکستگی استخوان ران راست کشف کردند. شکستگیهای این زن باستانی با کمک چهار آتل درمان شده بود. آتلهای چوبی در زخمبندهای کتان پیچیده شده بودند. متأسفانه هیچ اثری از کلسیفیکاسیون (جمع شدن کلسیم در بافتهای بدن) در بدن این بیمار پیدا نشد، بنابراین درمان موفقیتآمیز نبود و دختر هم مدتی بعد فوت کرده بود. درمانهای ناموفق اکثر اوقات رخ میدادند و گاهی هم نتیجه کوتاهی، جابهجایی و ناهنجاریهای استخوانی دیگر بود. در مورد دیگری میتوان شکستگی مرکب هر دو استخوان ساعد را دید.
در این مورد درمان موفقیتآمیزتر، از ترکیبی از سبزه و آتلهای پوستی استفاده شده بود. شواهدی در متون مربوط به دوره آغازین دودمانی مصر (۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ ق.م.) وجود دارد که نشان میدهد مصریها این روشها را روی اجساد نیز به کار میبردند. در واقع، در این موارد پس از غارت مقبرهها، استخوانهای مومیاییها دچار شکستگی میشد. بدینترتیب، اطبا و کاهنان با درمان شکستگی، فرد را برای زندگی پس از مرگ آماده میکردند.
مصریان باستان درمان استخوانهای دررفته را نیز به خوبی میدانستند. روش جابهجایی استخوان فک که در پاپیروس ادوین اسمیت شرح داده شده، تا به امروز تغییر چندانی نکرده است.
درمان زخمها و جراحتها
مصریان باستان در درمان زخم، پانسمان جراحتها، معالجه عفونت یا التهاب مهارتی باورنکردنی داشتند. مصریها عقیده داشتند، هر نوع انرژی مضری مانند شیاطین میتواند از سوراخها وارد بدن شود. زخمها، سوراخهای دیگری بودند که باید دربرابر انرژیهای خطرناک محافظت میشدند. اکثر اوقات برای بستن زخمها از سرگین حیوانات استفاده میشد. عقیده بر این بود که سرگین شیاطین را دفع میکند.
مصریان به خوبی از خواص درمانی داروهای گیاهی مختلف برای درمان التهاب و عفونت اطلاع داشتند. در این موارد اغلب از پوست درخت بید، مس و نمک استفاده میشد. مصریان از هلیوتراپی، درمان با نور آفتاب و سوزاندن با آتش استفاده میکردند. مصریها در پانسمان زخمها ماهر بودند (کافی است نگاهی به مومیاییها بیندازید!) و از پارچههای کتان با ضخامتهای مختلف برای بستن جای زخم استفاده میکردند. گاهی اوقات در روز اول درمان گوشت تازه روی زخم میگذاشتند، اما در ادامه از عسل، روغن و پمادهای گیاهی استفاده میکردند. آنها حتی برای پیشگیری از عفونتهای باکتریایی از نان ترش و کپکزده بهره میگرفتند.
در موارد دیگر، مصریان زخمها را با گِل مگس (مخلوطی از تف، مدفوع و گرد و غبار) درمان میکردند. درمان دیگر لارو درمانی بود که در آن حشرات را وارد زخمها میکردند تا بافت را تمیز کرده و به ترمیم سریع زخمها کمک کنند. امروزه فواید هر دو این روشها به اثبات رسیده است.
التهاب مقعد
مصریها تأکید زیادی بر مقعد (در واقع کل لوله گوارش) داشتند و آن را عضو مهمی میدانستند که ویکیدو تولید میکند؛ « ویکیدو مادهای است سمّی که منجر به بیماری میشود.» این ماده با توجه به علائم بیماری باید جابهجا یا از بدن خارج میشد. در پاپیروس ابرز یک روش درمانی برای مقعد شرح داده شده که باعث «خنکی مقعد، کم کردن درد شده» و به بهبود زخمها و بیماریها کمک میکند.
درمان با دارویی که مخلوطی از دم موش، پیاز، عسل و آب بود انجام میگرفت. بیمار باید به صورت خوراکی تا چهار روز این دارو را مصرف میکرد. در گام بعدی شیاف مقعدی حاوی پیه بز کوهی و زیره سیاه به بیمار تجویز میشد. در مرحله بعد، یک شیاف مقعدی دیگر حاوی شاخ گاو، روغن خشکشده و مخمر شراب مورد استفاده قرار میگرفت. در مرحله پایانی درمان، شیر جوش، عسل و صفرای گاو را به مدت یک روز روی مقعد میریختند و سپس خمیری که از تخم و روده غاز تهیه شده بود، به مقعد میزدند.
آسیبهای ستون فقرات
در پاپیروس ادوین اسمیت تشخیص ۶ مورد آسیب ستون فقرات به چشم میخورد. در متن کهن مصر باستان تشخیصهای بسیار دقیقی به همراه علائم و نشانههای آسیبدیدگی شرح داده شده است. این توصیفها از این حکایت دارند که مصریها حتی بدون داشتن ابزارآلات پزشکی پیشرفته، درک بالایی از اهمیت ستون فقرات داشتند.
در پایپروس ادوین اسمیت علائم مختلفی برای تشخیص آسیبدیدگی بیمار توضیح داده شده، از جمله گرفتگی و سفتی گردن، انقباض عضلات پا در زمان دراز کشیدن یا بی حسی در دستها و پاها. پزشکان مصر باستان حتی ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺭﻓﻠﮑﺴﯽ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺼﺒﯽ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ را نیز توصیف کرده بودند. در این عارضه فرد با آسیب نخاعی کنترل برخی عملکردهای خودکار مانند تنفس یا هضم غذا را از دست میدهد. مصریها با دیدن علائمی مانند نعوظ مانا، بیاختیاری ادرار و ورم شکم این مشکل را تشخیص میدادند.
مقالههای مرتبط:
- چرا مصریان باستان تحتتأثیر گربهها بودند؟
- کتاب مردگان؛ راهنمای مصریان باستان در قلمروی مرگ
در برخی از موارد آسیبدیدگی هم توضیحاتی در مورد نحوه آسیبدیدگی وجود دارد که نشان میدهد پزشکان مصر باستان به خوبی از اهمیت این آسیبدیدگیها اطلاع داشتند؛ اما با وجود توصیفهای صحیح، درمانهای انجامگرفته چندان مؤثر نبودند. در دو مورد از ۶ جراحت، بیمار غیرقابل درمان تشخیص داده شد و سه مورد هم بدون جراحی درمان شدند.
برای مثال، در پاپیروس ادوین اسمیت درباره موردی از برآمدگی مهره پشت گردن توضیحاتی داده شده است. درمان این آسیبدیدگی بستن گوشت تازه روی محل آسیب و استراحت بیمار بود. پس از شل شدن پانسمان، پمادی روی گردن مالیده میشد و در مرحله بعد، درمان با عسل ادامه پیدا میکرد. بیمار در تمام مدت درمان باید گردن خود را صاف میگرفت.