سرور مجازی
zoomit

استریم غیرمتمرکز ویدئو؛ روش‌های پیاده‌سازی، استراتژی‌ها و چالش‌های پیش‌رو

شاید این سؤال برای بسیاری از ما به‌وجود‌ آمده است که چه عاملی باعث پذیرش جریان اصلی فناوری بلاک‌چین بوده است. می‌توان از این فناوری در زمینه‌های مختلفی مثل ارز، فین‌تک، حاکمیت، رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات، بازی و… استفاده کرد؛ اما یکی از جالب‌ترین موارد استفاده‌ از بلاک‌چین، پخش ویدئو است. این بازار به‌خوبی تثبیت شده است و هم‌اکنون خدمات‌دهندگان زیادی در سراسر جهان، سرویس‌های استریم ویدئو را در اختیار کاربران خود قرار داده‌اند. علاوه‌براین، صنعت استریم روزانه میلیون‌ها کاربر دارد و مدل‌های تجاری آن به‌خوبی درک شده‌ است.

به اعلام بلاگ زوکاما، علاقمندان به بلاک‌چین، با نگاه دقیق به غول‌های استریم آنلاین از جمله یوتیوب، نت‌فلیکس و شبکه‌های تحویل محتوا (CND)، نقص‌های موجود در این سرویس‌ها را شناسایی کرده‌اند؛ نقص‌هایی که به عقیده‌ی این دسته از افراد، با تمرکززدایی و بلاک‌چین برطرف خواهد شد. این افراد، پلتفرم‌های جایگزینی را برای بهبود خدمات استریم ویدئو پیشنهاد داده‌اند.

پخش غیرمتمرکز ویدئو علاوه پتانسیل‌های اصلی خود برای ارائه‌ی محتوای ویدئویی، به‌طور کلی نیز یک مطالعه‌ی موردی عالی برای بلاک‌چین محسوب می‌شود، زیرا از چند ویژگی کلیدی این فناوری از جمله قدرت پردازش توزیع‌شده، مقایس‌بندی، تراکنش‌های خرد، امنیت، حریم خصوصی، عملکرد، سهولت استفاده، حاکمیت، مدیریت محتوا، مدیریت صحیح و تبلیغات بهره می‌برد.

نمای کلی پروژه‌ها

دورنمای پروژه های استریم غیرمترکز ویدئو

امروزه چندین سرویس‌های پخش ویدئو غیرمتمرکز برای رقابت با یوتیوب و نتفلیکس در دسترس کاربران قرار گرفته است. از جمله این پلتفرم‌ها می‌توان به LBRY، بیت‌تیوب، فلیکسو، ویولی، ویدئو کوین، تِتا، لایوپیِر و Viuly اشاره کرد. هدف این سرویس‌ها ارائه‌ی یک شبکه‌ی ویدئویی غیرمتمرکز به عموم کاربران است.

البته هدف این پروژه‌ها، ایجاد رتبه‌بندی و واجدشرایط بودن ارزش هر پروژه نیست، زیرا بیشتر از پلتفرم‌ها در مراحل اولیه‌ی توسعه قرار دارند. همچنین مدت زیادی از تأسیس وب‌سایت اختصاصی برخی از این سرویس‌ها نگذشته است. برخی دیگر از پروژه‌های یادشده نسبت به رقبا جلوتر بوده و نمونه‌های اولیه‌ای از پلتفرم خود را در دسترس کاربران قرار داده‌اند، اما با این‌وجود، هنوز افراد کمی از آن‌ها به‌عنوان یک سرویس پخش ویدئو آنلاین استفاده می‌کنند. همچنین گزینه‌های محتوایی ارائه شده در این پلتفرم‌ها فعلا محدود است.

در وایت‌پیپر برخی از این پروژه‌ها توضیح داده شده است که قبل از رسیدن به محصول مورد نظر، مراحل متعددی را طی خواهند کرد. این سرویس‌ها قصد دارند در نسخه‌ی اول، از پلتفرم بلاک‌چین یا قراردادهای هوشمند موجود بهره ببرند؛ اگرچه الزامات فنی مورد نیاز برای سرویس‌های پخش غیرمتمرکز ویدئو، باعث شده است تا سازندگان این پروژه‌ها درنهایت بلاک‌چین اختصاصی خود را توسعه دهند یا حداقل بلاک‌چین‌های موجود را برای نیاز خود بهینه‌سازی کنند.

توسعه‌ی پلتفرم‌های پخش ویدئو غیرمتمرکز هنوز راه زیادی در پیش دارد، اما همین حالا هم می‌توان شباهت‌ها و تفاوت‌های این سرویس‌ها را بررسی کرد.

در بخش بعدی مقاله به بررسی اکوسیستم‌های موجود خواهیم پرداخت که شامل مسائل فنی آن نیز خواهد شد. سپس نوع پیاده‌سازی پلتفرم‌های پخش غیرمتمرکز ویدئو را مرور و معماری‌ها و استراتژی‌های مختلف را مقایسه خواهیم کرد. در نهایت چالش‌های پیش روی این حوزه را بررسی و موانع موجود را مرور خواهیم کرد.

پیش از شروع بحث باید اشاره کنیم که توضیحات ارائه‌شده در وایت‌پیپر این پروژ‌ها به‌عنوان مرجعی برای نوع عملکرد و قابلیت‌های این سرویس‌ها در نظر گرفته شده است. mydtc هیچ ارتباطی با این پلتفرم‌ها ندارد و هدف ما صرفا بررسی موضوع است.

ویدئو غیرمتمرکز

همچنین اشاره کردن به پروژه‌ها به‌معنی تأیید آن‌ها نیست. به‌همین دلیل اگر تصمیم دارید روی یکی از این پلتفرم‌ها سرمایه‌گذاری کنید، باید از قبل روی آن تحقیق لازم را انجام داده و با مسئولیت خودتان، سرمایه‌گذاری انجام دهید.

اکوسیستم‌های موجودِ پخش ویدئو غیرمتمرکز

بیشتر پروژه‌های استریم غیرمتمرکز ویدئو، به‌ نقص‌ها، بی‌عدالتی‌ها و ناکارآمدی‌های موجود در صنعتِ فعلی پخش ویدئو اشاره دارند. همه‌ی پلتفرم‌های غیرمتمرکز پخش ویدئو قصد دارند این نوع مشکلات را حل کنند. تجزیه‌وتحلیل این نوع پروژه‌ها شباهت زیادی با‌هم دارد و فعلا نمی‌توان تفاوت درخورتوجهی بین آن‌ها مشاهده کرد. بدین ترتیب فعلا در نظر می‌گیریم که همه‌ی پلتفرم‌های غیرمتمرکز استریم ویدئو، هدف یکسانی را دنبال می‌کنند. این پلفترم‌ها، بزرگ‌ترین مشکلات صنعت فعلی استریم ویدئو را شناسایی کرده‌اند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

متمرکز بودن

تمرکز زدایی

انحصار

سهم یوتیوب از بازار پلتفرم‌های استریم ویدئو آنلاین ۷۵ درصد است و ویمئو (Vimeo) نیز ۱۵ درصد از این بازار را در اختیار دارد. بدین ترتیب فضای بسیار کمی برای رقابت در دسترس است. تسلط به بازار، به پلتفرم‌های بزرگ فعلی اجازه می‌دهد تا روش‌های کسب درآمد، میزان دریافتی سازندگان محتوا و مبلغ پرداختی تبلیغ‌دهندگان را تعیین کنند.

تمرکز قدرت با شبکه‌های پخش سنتی یا پلتفرم‌های جدیدتر مثل نتفلیکس، برای گروه بسیار محدودی از تولیدکنندگان محتوا (استودیوهای بزرگ) و تبلیغ‌دهندگان قابل دسترسی است.

کیفیت محتوا

کیفیت محتوا

در وایت‌پیپر بسیاری از پروژه‌های استریم غیرمتمرکز ویدئو نوشته شده است که هدف اصلی یوتیوب، اشتراک‌گذاری و توزیع ویدئوها نیست، بلکه هدف نهایی این سرویس، نمایش تبلیغات است. یوتیوب برای دستیابی به هدف خود، به سازندگان محتوا انگیزه می‌دهد تا ویدئوهای بیشتری را روی این بستر ارسال کنند و در نتیجه غول استریم ویدئو آنلاین، فرصت‌های بیشتری برای نمایش دادن تبلیغات به بینندگان در دسترس خواهد داشت. این شرایط باعث شده تا کیفیت ویدئوهایی که روی آن‌ها تبلیغ نمایش داده می‌شود، کاهش پیدا کند، زیرا مسلما افرادی که ویدئو‌های خود را به‌طور روزانه روی یوتیوب آپلود می‌کنند، فرصت کافی برای بهبود کیفیت آن را در اختیار نخواهند داشت.

از طرف دیگر، احتمال دارد محتوایی که تولید آن زمان بیشتری نیاز دارد، به‌اندازه‌ی سایر ویدئوها در معرض دید قرار نگیرد؛ در نتیجه بازده درآمد تولیدکنندگان محتوا که بازدید آن‌ها بیشتر ولی تعداد ویدئوهای آن‌ها کم‌تر است، نسبت به افرادی که تعداد بیشتری ویدئو ارسال می‌کنند، کم‌تر خواهد بود.

توزیع درآمد تبلیغاتی

سرویس‌های استریم ویدئو می‌توانند به‌عنوان یک واسطه بین سازنده‌ی محتوا، بیننده (کاربر) و تبلیغ‌دهنده عمل کنند. بدین ترتیب همه‌ی افرادی که قصد استفاده از خدمات این پلتفرم‌ها را داشته باشند، باید با قوانین و شرایط مورد نظر این نوع سرویس‌ها، موافقت کنند. تولیدکنندگان محتوا درحال حاضر گزینه‌های زیادی برای پخش محتوای خود ندارند و به‌همین دلیل مجبور به پذیرش نرخ‌های تعیین و تحمیل‌شده‌ی سرویس‌هایی مثل یوتیوب خواهند بود. این اجبار، به‌خصوص برای تولیدکنندگان محتوا که هنوز مخاطب زیادی برای خود دست‌وپا نکرده‌اند، بیشتر حس می‌شود و در نتیجه یوتیوب می‌تواند شرایط کسب درآمد از سرویس خود را یک‌ شبه تغییر دهد یا مثلا ۶۰ درصد از درآمد تبلیغاتی به‌دست‌آمده از پخش یک ویدئو را برای خود نگه دارد.

انتخاب محتوا

انتخاب محتوا

منبع محتوا در پلتفرم‌هایی مثل یوتیوب و ویمئو، غیرمتمرکز است. با استفاده از یک پلتفرم ویدئویی آنلاین، حتی با وجود توزیع ناعادلانه‌ی درآمد، همه دارندگان گوشی‌های هوشمند می‌توانند ویدئو مورد نظر خود را آپلود کرده و آن را به‌طور جهانی در دسترس همه‌ی کاربران قرار دهند. سایر پلتفرم‌های توزیع محتوا مثل تلویزیون‌های سنتی یا سرویس‌هایی مثل Hulu و نتفلیکس، عملا برای تولیدکنندگان محتوا در دسترس نیستند. نتفلیکس اکنون درحال تبدیل شدن به یک استودیوی مدرن است و همین موضوع، دسترسی به گزینه‌های خارجی را محدودتر می‌کند زیرا این پلتفرم اکنون کنترل کاملی روی بیشتر تولیدات خود دارد.

انتخاب یک روزنامه‌نگار یا راوی معروف می‌تواند ابزار بسیار قدرتمندی برای کنترل افکار عمومی باشد.

درحال حاضر، انتخاب محتوا در بخش مهمی از صنعت استریم ویدئو در اختیار تعداد کمی از افراد مسئول قرار دارد. این نوع سرویس‌ها، اجازه‌ی پخش محتوا را برای استودیوهای بزرگ، روزنامه‌نگاران و مجریان برنامه‌ها صادر می‌کنند.

ترویج یک دیدگاه خاص، جلوگیری از انتشار برخی ایده‌ها یا حتی سانسور و همچنین انتخاب یک روزنامه‌نگار معروف درکنار پخش محتوای سرگرم کننده، می‌تواند یک ابزار بسیار قدرتمند برای کنترل افکار عمومی باشد.

پروژه‌ها و پلتفرم‌های استریم غیرمتمرکز ویدئو، به همه‌ی افراد فعال در حوزه‌ی تولید محتوا اجازه می‌دهد تا برای ایجاد نرخ‌‌ها، توزیع درآمد، انتخاب محتوا، مدل تبلیغاتی و سایر موارد، به‌طور مستقیم با این بازار ارتباط برقرار کنند. علاوه‌بر این، یک زیرساخت غیرمتمرکز امنیت بیشتری دارد و تعطیل‌کردن یا ساسنسور در آن سخت‌تر خواهد بود.

نیازهای زیرساختی در حال رشد

زیر ساخت

استانداردها و دستگاه‌ها

اقتصاد تنها جنبه‌ای نیست که پلتفرم‌های استریم غیرمتمرکز، در صدد بهبود آن هستند. حجم بسیار زیاد و رو به‌رشد تولید محتوای دیجیتال، همراه با بهبود استانداردهای نمایش مثل 4K، 8K و واقعیت مجازی، و همچنین تعداد فزاینده‌ی دستگاه‌هایی که باید از این نوع محتوا پشتیبانی کنند، باعث شده تا نیازها در بخش زیرساخت و پهنای باند، به‌طور تصاعدی رشد کند.

مقیاس‌پذیری

پلتفرم‌های فعلی استریم ویدئو به‌منظور ارائه‌ی ویدئو‌های باکیفیت (ویدئوهای آنلاین یا VOD) روی انواع دستگاه‌ها مثل تلویزیون، گوشی هوشمند، تبلت و رایانه، باید سرمایه‌گذاری هنگفتی در زیرساخت‌های خود انجام دهند تا بتوانند عملیات کدگذاری، ذخیره و پردازش محتوا را انجام دهند. درحال‌حاضر شبکه‌های توزیع محتوا (CDN)، این سرویس گران‌قیمت را ارائه می‌دهند، اما این مدل تا کجا می‌تواند مقیاس‌پذیر باشد؟ هدف یک پلتفرم توزیع غیرمتمرکز ویدئو این است که عملکرد CDN را در دسترس همه قرار دهند تا بتواند از قدرت محاسباتی موجود روی پلتفرم‌های تخصصی بهره ببرد. یک CDN غیرمتمرکز می‌تواند ظرفیت بیشتری نسبت به CDN سنتی ارائه دهد و علاوه‌بر این از قدرت پردازشی و ذخیره‌سازی بالاتری بهره می‌برد.

افراد نباید در خانه‌های شیشه‌ای سنگ پرتاب کنند

با توجه به آنچه گفته شد، پروژه‌های بلاک‌چین به‌دلیل عدم مواجه شدن با مشکل مقیاس‌پذیری در صنعت توزیع ویدئو، پیشرفت قابل توجهی را تجربه خواهند کرد. فرض کنید در چند سال آینده، پهنای باند مورد نیاز برای ارائه‌ی خدمات با کیفیت، از ظرفیت شبکه‌های توزیع محتوای سنتی فراتر رود. انتظار می‌رود تا آن زمان، فناوری بلاک‌چین، مشکل مقیاس‌پذیری را در این حوزه حل کند.

اگرچه این موارد فعلا در حد نظریه باقی مانده‌اند، اما مسلما جذابیت موضوع زیاد است. تبدیل بسیاری از گره‌های شبکه‌های بلاک‌چین به بخش فعالی از اکوسیستم، ایده‌ی بسیار جالبی است. این نوع زیرساخت‌ها با افزایش اندازه، قدرتمندتر و کارامدتر خواهند شد. علاوه‌بر این، اشتراک‌گذاری عادلانه‌ی منافع مالی بین همه‌ی تولیدکنندگان محتوا، یک مسئله‌ی بسیار مهم محسوب می‌شود. شاید تا جایگزین شدن شبکه‌های بلاک‌چینی توزیع محتوا با شبکه‌های فعلی، راهی طولانی در پیش باشد، اما این مورد ارزش دنبال کردن را دارد.

پیاده‌سازی پلتفرم‌های ویدئویی غیرمتمرکز

توسعه زیرساخت

پیش از این توضیح دادیم که تعدادی از پروژه‌های بلاک‌چین، نقص‌های عمده‌ای را در صنعت فعلی استریم ویدئو شناسایی کرده‌اند. درحالی‌که همه‌ی پروژه‌ها، تحلیل یکسانی از توزیع ناعادلانه‌ی درآمد، تمرکز قدرت و تصمیم‌گیری دارند، اما شاهد رویکردهای متفاوتی در راه‌کارهای پیشنهادی برای رفع این مشکلات هستیم. هرکدام از پروژه‌های مرتبط با استریم غیرمتمرکز ویدئو، روی بخش متفاوتی از زنجیره‌ی پلتفرم‌های پخش ویدئو تمرکز کرده‌اند که از جمله می‌توان به رمزنگاری، پخش زنده، VoD، ذخیره‌سازی، تحویل محتوا و… اشاره کرد.

در جدول زیر می‌توانید مقایسه‌ی بین تمرکز فعالیت‌های پروژه‌های استریم غیرمتمرکز ویدئو را مشاهده کنید.

مقایسه سرویس های غیرمتمرکز ویدئو

بلاک‌چین

بلاک چین

همه‌ی پروژه‌هایی که در این مقاله به آن‌ها اشاره شده است، بر اساس فناوری بلاک‌چین کار می‌کنند، اما در روش عملکرد این پلتفرم‌ها دو رویکرد اصلی مشاهده می‌شود. اولین رویکرد، استفاده از یک بلاک‌چین موجود یا پلتفرم قرارداد هوشمند مثل اتریوم یا RSK است. پلتفرم‌هایی مثل تِتا (Theta)، لایوپیر (Livepeer)، فلیکسو (Flixxo) و ویولی (Viuly)، از قراردادهای هوشمند اتریوم برای ثبت تراکنش‌های خود بهره می‌برند. جالب است بدانید که برخی از پروژه‌ها تا حدودی بلاک‌چین «آگنوستیک» خواهند بود. این مورد می‌تواند یک ویژگی تعیین‌کننده باشد و امکان پذیرش سریع یک پلتفرم قرارداد هوشمند، احتمالا یک مزیت رقابتی در این صنعت رو‌به‌رشد محسوب می‌شود.

از سوی دیگر پلتفرم‌هایی مثل ویدئو کوین (Video Coin)، بیت‌تیوب (BitTube) و LBRY و ویولی (Viewly)، درحال توسعه‌ی بلاک‌چین اختصاصی خود هستند تا ایجاد ویژگی‌های جدید مورد نیاز برای استقرار در یک شبکه‌ی توزیع غیرمتمرکز ویدئو را کنترل کنند.

بلاک‌چین‌های جدید برای مدیریت نقش‌های پردازشی متفاوتی ایجاد شده‌اند که نیازمند سیستم‌های اجتماع جدید است. به‌همین دلیل علاوه‌بر سیستم‌های اثبات کار (PoW) و اثبات سهام (PoS) امروزه شاهد ظهور سیستم‌هایی مثل اثبات ذخیره‌سازی، اثبات قابلیت بازیابی، اثبات رمزگذاری و … هستیم. در این سیستم‌ها، پاداش همه‌ی افراد مشارکت‌کننده به شکل سکه‌های ارز دیجیتال به آن‌ها ارسال خواهد شد. جالب اینکه با دنبال کردن مسیر تکامل این نوع پلتفرم‌ها، مشخص می‌شود که روش‌های جایگزین دیگری نیز برای کسب سکه ارائه می‌دهند که در ان هرکاربر یا گره می‌تواند نقش خود را تعریف کند.

پردازش محتوا: پخش زنده و VoD

استریم زنده و VOD

اگرچه توزیع پروژه‌ها به‌وضوح نامتعادل است، اما با افزایش تمرکز این پلتفرم‌ها روی محتوای ذخیره‌شده، الزامات فنی برای این محتوا، در مقایسه با محتوای زنده، به‌عنوان یک تفاوت کلیدی بین آن‌ها محسوب می‌شود. سیستم‌های استریم ویدئو برای تبدیل لحظه‌ای یک محتوا به چند فرمت مختلف، برای اجرا شدن در همه‌ی دستگاه‌ها، به یک اکوسیستم بسیار تخصصی و با قدرت پردازشی بسیار زیاد نیاز دارند؛ اکوسیستمی که هم‌اکنون در پلتفرم‌هایی مثل تتا، لایوپیر و ویدئو کوین دیده می‌شود.

باید توجه داشته باشیم که لایوپیر، تنها پروزه‌ای است که فقط بر پخش زنده‌ تمرکز دارد و هیچ گزینه‌ای برای ذخیره‌سازی ارائه نمی‌دهد. درحال‌حاضر، پلتفرم‌هایی که هدف اصلی آن‌ها، پشتیبانی از محتوای ذخیره‌ شده و زنده‌ است، در اولویت قرار دارند.

با نگاهی به پروژه‌های فعال در حوزه‌ی VoD، مشخص می‌شود که این نوع پلفترم‌ها از یک فایل سیستم توزیع شده‌ی نظیر‌به‌نظیر (P2P) بهره می‌برند. از جمله این پروژه‌ها می‌توان به Swarm، IPFS، بیت‌تورنت اشاره کرد. ویدئو کوین تنها پروژه‌ای است که فایل سیستم ذخیره‌سازی اختصاصی خود موسوم به «سوناتا» را توسعه داده است. البته سوناتا یک سیستم فورک شده از HDFS است.

فرانت اِند (Front End)

با Front End، می‌توان به قابلیت‌های پخش‌کننده‌ و سیستم مرور محتوا در یک پلتفرم اشاره کرد. ارائه‌ی چهارچوب مورد نیاز برای توسعه‌دهندگان با هدف توسعه‌ی اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (DApps) یا ارائه‌ی راه‌کارها به کاربران، دومین تمایز کلیدی بین پروژه‌های توزیع غیرمتمرکز محتوا محسوب می‌شود.

در یک پروژه‌ی چهارچوب، بینندگان و تبلیغ‌کنندگان به جای تولیدکنندگان محتوا، باید روی جذب توسعه‌دهندگان تمرکز کنند.

البته هر پروژه‌ای دارای نوعی پیش‌پرداخت است، اما برخی از پلتفرم‌ها، تلاش‌ خود را روی ایجاد یک چهارچوب یا یک پروتکل، متمرکز می‌کنند و در این مسیر بر پروژ‌های خارجی که بر پایه‌ی آن‌ها ساخته می‌شوند، تکیه می‌کنند. این امر مستلزم مراحل مختلفی در استراتژی ورود به بازار است. علاوه‌بر این باید کسب‌وکارها را برای استفاده از پلتفرم تشویق کرد. بینندگان و تبلیغ‌کنندگان، باید به‌جای تولیدکنندگان محتوا روی جذب توسعه‌دهندگان تمرکز کنند. در این توسعه‌دهنده یعنی هر کسی که از پلتفرم برای ساخت محصولات خود استفاده می‌کند. این شخص می‌تواند یک علاقمند به بلاک‌چین باشد یا دانش‌آموزی که روی یک پروژه‌ی دانشگاهی کار می‌کند یا یک غول فناوری که قصد ورود به صنعت بلاک‌چین را دارد. نکته‌ی مهم این است که یوتیوب، نتفلیکس و سایر پلتفرم‌های موجود، در این شرایط مسلما به سمت استفاده از فناوری بلاک‌چین روی خواهند آورد.

همه‌ی پروژه‌هایی که در این مقاله به آن‌ها اشاره کردیم، درحال برنامه‌ریزی برای تبدیل شدن به پلتفرم‌های منبع‌باز هستند و همان‌طور که انتظار می‌رود، پروژه‌های چهارچوب مثل لایوپیر، ویدئو کوین، تتا و LBRY یک API مخصوص توسعه‌دهندگان ارائه می‌دهند. بااین‌حال، دیدن پروژه‌هایی که هنوز API به برنامه‌نویسان ارائه نداده‌اند نیز جالب است. این نشان می‌دهد که پروژه‌های مورد اشاره، امکان دسترسی افراد یا شرکت‌های شخص‌ثالث را به پلتفرم خود نخواهند داد و بدین ترتیب، جستجو یا مشاهده‌ی محتوا در این سرویس‌ها، فقط با استفاده از اپلیکیشن رسمی آن‌ها امکان‌پذیر خواهد بود.. البته در شرایطی که کد منبع این پلتفرم‌ها به‌طور عمومی منتشر شود، می‌توان از آن برای ایجاد نسخه‌های تغییریافته‌ی پلتفرم‌ها بهره گرفت و مدل جدیدی از آن پلتفرم‌ها را با رابط API در دسترس سایرین قرار داد.

تبلیغات و پرداخت

لایوپیر، بیت‌تیوب، ویولی و LBRY تصمیم گرفته‌اند که سیستم تبلیغات را به‌طور مستقیم در پلتفرم خود اجرا نکنند. البته سازنده‌ی محتوا در این سرویس‌ها می‌تواند به‌دلخواه خود، هر نوع تبلیغی را روی ویدئو خود قرار دهد. اما اینکه بتوان چه محصولی را روی چه محتوایی تبلیغ کرد، توسط شخص آپلودکننده ویدئو تعیین می‌شود. میزان مشارکت در این روش نسبت به پلتفرم‌های توزیع ویدئو سنتی، بیشتر است.

در مدل‌های دیگری که پلتفرم با تبلیغات سروکار ندارد، تبلیع‌دهندگان محبور خواهند بود تا با کانال‌ها یا تولیدکنندگان محتوا به‌طور مستقیم ارتباط برقرار کنند. این روش احتمالا باعث متمرکز شدن تبلیغات خواهد شد؛ زیرا تبلیع‌دهندگان بیشتر با ارائه‌دهندگان بزرگ محتوا سروکار دارند و دسترسی محتواسازان کوچک‌تر به درآمد تبلیغ در این روش، سخت‌تر است.

هدف پلتفرم‌های بدون تبلیغ، این است که به‌جای تشویق افراد و شرکت‌ها به تبلیغات موقت، از رمز ارز یا سکه‌های دیجیتال مخصوص این پلتفرم‌ها استفاده کنند.

البته بیت‌تیوب در اینجا یک استثنای جالب محسوب می‌شود؛ زیرا در این پلتفرم، بینندگان هنگام تماشای یک ویدئو، هزینه‌ی محتوا را با هش کردن از طرف آپلودکننده محتوا، پرداخت می‌کنند.

سرویس‌های فعال تبلیغاتی مثل ویدئو کوین، تتا، فلیکسو و Viuly، قصد دارند از پتانسیل‌ بلاک‌چین برای بهره گرفتن از یک مدل تبلیغاتی جدید در صنعت توزیع ویدئو استفاده کنند. تبلیغات در بلاک‌چین به‌خودی خود یک موضوع است و می‌تواند تعدادی ویژگی جالب را برای این صنعت به ارمغان بیاورد. پاداش دادن به بینندگان برای تماشای تبلیغات و شفافیت بیشتر در مورد تعداد بازدید دقیق آگهی‌ها از جمله مزایای بهره گرفتن از فناوری بلاک‌چین در بخش تبلیغات آنلاین است.

خلاصه‌‌‌ی بحث

خلاصه سازی

تجزیه‌وتحلیل و ادغام اطلاعات در مورد پروژه‌های چند وجهی، بسیار پیچیده است. با چهار بخش اشاره‌شده در این مقاله (بلاک‌چین، پردازش، فرانت اند و تبلیغات) موقعیت برخی از پیشنهاد‌ها آتی در بازار روشن می‌شود. اما همان‌وطر که به جزئیات هر پروژه می‌پردازیم، موارد بیشتری برای یادگیری، تجزیه‌‌وتحلیل و مقایسه وجود دارد. همچنین می‌توان فرض کرد که تیم‌های فعال در حوزه پلتفرم‌های استریم غیرمتمرکز ویدئو، هنوز راه زیادی در پیش دارند و این یعنی فناوری مورد اشاره، یک میدان بسیار فعال و هیجان‌انگیز برای پیگیری محسوب می‌شود.

دو بعد اصلی برای دسته‌بندی یک پروژه‌ی توزیع غیرمتمرکز ویدئو وجود دارد:

  1. محتوای زنده در مقابل محتوای ذخیره‌شده
  2. تمرکز روی Back End در مورد تمرکز روی Back End

این مورد احتمالا با تکامل پروژه‌ها تغییر خواهد کرد و می‌توانید منتظر به‌روزرسانی‌هایی باشید که ویژگی‌ها را از زوایای مختلف نگه می‌کنند.

چالش‌ها

چالش های ویدئو غیرمتمرکز

پلتفرم‌های غیرمتمرکز ویدئو قصد دارند بازار توزیع ویدئو را تغییر دهند. برای بررسی این موضوع که این سرویس‌ها چرا و چگونه به این هدف دست خواهند یافت باید مشکلات و چالش‌های پیش رو را مرور کنیم.

در واقع تعدادی چالش فنی و تجاری عمده در مسیر موفقیت پروژه‌های توزیع غیرمتمرکز ویدئو وجود دارد. این پلتفرم‌ها نیاز به استقرار زیرساخت‌هایی دارند که با زیرساخت‌های پلتفرم‌های قبلی متفاوت است. این پروژه‌ها همچنین باید یک اکوسیستم کامل ایجاد کنند که علاوه‌بر بینندگان، ماینرها، تبلیغ‌دهندگان، تولیدکنندگان محتوا و توسعه‌دهندگان در آن فعالیت داشته باشند.

در ادامه هشت مورد از چالش‌های پیش‌روی این پلتفرم‌ها را مرور می‌کنیم. این چالش‌ها با نگاهی خاص به صنعت ویدئو غیرمتمرکز شناسایی شده‌اند، و به‌طور کلی بینش خوبی در مورد فناوری بلاک‌چین ارائه می‌دهند.

۱- پیش به‌سوی بازار

استراتژی «پیش به‌سوی بازار» برای هر محصول یا سرویس جدیدی، یک عامل حیاتی برای موفقیت محسوب می‌شود. یک کسب‌وکار باید جذابیت داشته باشد و کاربران را به شناخت بیشتر، اعتماد و نهایتا استفاده از آن محصول یا سرویس ترغیب کند.

یک پروژه‌ی ویدئویی غیرمتمرکز برای موفقیت باید یک اکوسیستم کامل متشکل از استخراج‌کنندگان، توسعه‌دهندگان، تولیدکنندگان محتوا، بینندگان و تبلیغ‌دهندگان را ایجاد کند. در نهایت همه‌ای این افراد باید در پروژه مشارکت داشته باشند. با این‌وجود، هر پروژه رویکرد متفاوتی را برای ورود به بازار در پیش می‌گیرد و در ابتدا فقط می‌تواند به‌دلایل فنی، مالی یا حتی تاکتیکی، روی زیر مجموعه‌ای از اکوسیستم تمرکز کند.

پیروزی بر تولیدکنندگان و بینندگان، نبردی سخت و تعیین‌کننده محسوب می‌شود. پلتفرم‌ها معمولا مشوق‌هایی را برای تولیدکنندگان محتوا ارائه می‌دهند تا این افراد نسبت به ارائه‌ی محتوای خود بر بستر این پروژه‌ها ترغیب شوند.

اگرچه هم بیننندگان و هم تولیدکنندگان محتوا برای موفقیت این نوع پلتفرم‌ها اهمیت زیادی دارند، اما توجه ویژه ما روی نسل بعدی سرویس‌های استریم ویدسو است. اگر اینگونه در نظر بگیریم که تبلیغ‌دهندگان، بینندگان را دنبال می‌کنند و بینندگان نیز تولیدکنندگان محتوا را دنبال می‌کنند، می‌توان دریافت که چرا بسیاری از استراتژی‌های وورد به بازار، عمدتا بر تولیدکنندگان محتوا تمرکز دارند.

تمرکز روزی بینندگان، تولیدکنندگان و تبلیغ دهندگان

یکی دیگر از میدان‌های نبرد در این حوزه، مسابقه‌ی تبدیل شدن به پلتفرم مورد علاقه‌ی توسعه‌دهندگان خواهد بود. اجرای چندین اپلیکیشن غیرمتمرکز روی یک پلتفرم، مسلما مزایای زیادی به‌همراه خواهد داشت و همچنین راه خوبی برای افزایش تعداد کاربران است. یک جامعه‌ی توسعه‌دهندگان فعال، نوآوری را با تکامل پلتفرم، تضمین می‌کند.

بیان استراتژی ورود به بازار پیرامون توسعه‌دهندگان یعنی یک پلتفرم نمی‌تواند به‌تنهایی راه‌اندازی شود. برای اثبات ارتباط فنی پروژه‌ها، حداقل باید یک نمونه‌ی اولیه‌ی پیاده‌سازی‌شده با استفاده از پلتفرم مورد نظر وجود داشته باشد تا توسعه‌دهندگان بیشتری به آن جذب شوند. ما می‌توانیم نمونه‌ای از این مورد را در پروژه‌های تتا و لایوپیر و همچنین ویدئو کوین مشاهده کنیم که به‌ترتیب با SLIVER.tv، Livepeer.tv و Live Plannet راه‌اندازی شده‌اند. در این سه‌مورد، اولین نسخه‌ی سمت‌ِ کاربر پلتفرم‌های ویدئویی غیرمتمرکز، یک نهاد جانبی است که بیشتر کارکنان آن‌ها با هم مشترک است. این مورد یک شروع خوب محسوب می‌شود اما موفقیت واقعی این استراتژی فقط زمانی حاصل خواهد شد که توسعه‌دهندگان شخص‌ثالث، از پلتفرم مورد نظر برای ایجاد اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز استفاده کنند.

تمرکز روی ماینرها

از آنجا که مکانیزم تشویقی به‌عنوان یک اصل تأمین مالی در بلاک‌چین تعبیه شده است، می‌توان اینگونه فرض کرد که برای رشد زیرساخت‌های غیرمتمرکز، نیازی به تلاش اضافه برای کسب‌وکار نیست. اگر پیاده‌سازی قوی و پاداش منصفانه باشد، یک پلتفرم مبتنی بر بلاک‌چین، با افزایش پهنای باند، ذخیره‌سازی و نیازهای پردازشی، ماینرها را جذب کرده و رشد طبیعی خواهد داشت.

میانبر

میانبر

می‌توان از شراکت با یک پلتفرم متمرکز به‌عنوان راه میان‌بر برای حرکت به سمت بازار بهره برد. به‌عنوان مثال فرض کنید ویمئو یا دیلی‌موشین تصمیم بگیرند از فناوری بلاک‌چین استفاده کنند یا یکی از پلتفرم‌های غیرمتمرکز موجود را بپذیرند. این امر، اعتبار، محتوا و کاربران را بی‌درنگ برای پلتفرم مورد نظر به ارمغان خواهد آورد. می‌توان از این روش به‌عنوان راه‌کاری برای ایجاد فوری اکوسیستم بهره گرفت. ترکیب شدن پلتفرم‌های متمرکز موجود با بسترهای غیرمتمرکز، خیلی دور از ذهن نیست، زیرا بسیاری از پروژه‌های ویدئویی غیرمتمرکز مثل فلیکسو، نوعی گزینه‌ی برچسب سفید ارائه می‌دهند؛ این یعنی چنین ادغامی از نظر فنی امکان‌پذیر است. اگرچه این اقدام برای شرکت‌های کوچک‌تر جذاب است، اما تصور اینکه یوتیوب به‌عنوان پلتفرم شماره‌ی یک جهان به‌این زودی به سمت بلاک‌چین حرکت کند کمی سخت است.

۲- پذیرندگان اولیه

پذیرندگان اولیه

پلتفرم‌ها ترجیح می‌دهند به‌منظور جلب توجه در کل بازار، رهبران فکری محبوب یوتیوب را به‌همراه طرفداران بزرگ خود یا استودیوهایی که تولیدات اصلی خود را روی پلتفرم‌های غیرمتمرکز عرضه می‌کنند، جذب کنند. بیشتر پروژه‌ها احتمالا سعی دارند با ارائه‌دهندگان محتوای محبوب، معامله کنند.

یک پلتفرم مقاوم در برابر سانسور، همچنان به‌دنبال جذب تولیدکنندگانی است که به‌ رسانه‌های توزیع اصلی دسترسی ندارند. احتمال دارد محتوای این تولیدکنندگان، در پلتفرم‌های دیگر، سانسور یا حتی ممنوع شده باشد. اگرچه میزبانی محتوایی که توسط ظلم سیاسی سانسورشده، کار درستی به‌نظر می‌رسد، اما برخی از محتواها، می‌توانند بسیار بحت‌برانگیز باشند. آیا همه‌ی پلتفرم‌ها حاضر به پذیرش محتوایی که حتی در سایت‌های مخصوص بزرگ‌سالان پذیرفته نشده، خواهند بود؟

این امر احتمالا باعث خواهد شد تا در شروع کار پلتفرم، از آن به‌عنوان یک سرویس توزیع ویدئو زیرزمینی یاد شود؛ درست مثل زمانی که فعالیت‌ در حوزه‌ی بیت کوین، فقط به دارک‌وب و مشاغل مجرمانه نسبت داده می‌شد.

در پایان احتمال دارد سرویسی به‌عنوان «اولین پذیرنده‌ی معتبر» وجود نداشته باشد، اما ارتباطات این پروژه‌ها باید با دقت انجام شوند. یک پلتفرم عمومی، باز و مقاوم در برابر سانسور، مطمئنا محتوای بسیار متنوعی را به‌خود جلب خواهد کرد که همین امر انتقاداتی را برای آن پلتفرم به‌همراه خواهد داشت.

۳- تعدیل محتوای غیرمتمرکز

تعدیل محتوای غیرمتمرکز

یکی از بحث‌های اصلی در راه‌کارهای ویدئویی غیرمتمرکز، این است که در این نوع سرویس‌ها، نمی‌توان محتوا را سانسور کرد. با این‌حال، یک پلتفرم ویدئویی با جاه‌طلبی برای تبدیل شدن به یک راهکار جهانی، باید به این واقعیت توجه داشته باشد که شاید برخی از ویدئوها برای همه‌ی بینندگان، مناسب نباشد یا مشمول قانون حفظ حق نشر (کپی رایت) باشد. این احتمال هم وجود دارد که برخی از محتواها، کاملا غیرقانونی باشند.

تعدیل محتوا یک امر ضروری است، به‌ویژه زمانی که بازار هدف پلتفرم‌ها در سطح جهانی باشد. این یعنی محتوا برای همه‌ی سنین، همه‌ی کشورها، همه‌ی فرهنگ‌ها و همه‌ی مذاهب در دسترس خواهد بود. بدین ترتیب برای تعدیل محتوا باید به‌منظور تعدیل محتوا، ابزارهایی برای برخی از مشارکت‌کنندگان در پروژه در دسترس قرار گیرد. البته همین ابزارها نیز می‌توانند باعث سانسورهای ناعادلانه روی برخی محتواها شوند. در ایجا سؤالات زیادی مطرح خواهد شد که به چند نمونه‌ از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • چه کسی یا چه کسانی اعتدال را انجام می‌دهند؟
  • این گروه یا فرایند چگونه کنار هم قرار می‌گیرد؟
  • کدام اقدامات را می‌توان انجام داد؟ برچسب‌گذاری مجدد محتوا؟ حذف محتوا؟ ممنوعیت کاربر؟
  • آن اقدامات ممکن توسط چه کسی و چگونه ایجاد شود؟

گروه‌های زیادی در یک پلتفرم عمومیِ باز و غیرمتمرکز حضور دارند که باید فرایند تعدیل محتوا برای همه‌ی آن‌ها انجام شود. این امر مشکلاتی را در رابطه با مدیریت بلاک‌چین‌های عمومی ایجاد می‌کند که همچنان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های موجود در این صنعت محسوب می‌شود.

با توجه به چالش‌های متعدد دیگری که پروژه‌های ویدئویی غیرمتمرکز با آن مواجه هستند، می‌توان فرض کرد که اکثر پروژه‌ها در آینده، قابل پیش‌بینی بوده و هرکدام با سطح خاصی از تمرکز در فرایند تعدیل محتوا، به‌ فعالیت خود ادامه خواهند داد. تا آن زمان نمی‌توان پلتفرم‌های مورد اشاره را در برابر سانسور، مقاوم در نظر گرفت.

۴- تجربه کاربری

تجربه کاربری

اکثر مردم، زمانی از رسانه‌هایی مثل موسیقی، کتاب و ویدئو استفاده می‌کنند که اوقات فراغت بدون استرس در اختیار داشته باشند. عامل کلیدی موفقیت در صنعت چندرسانه‌ای این است که اطمینان حاصل شود می‌توان خیلی راحت و سریع از آن استفاده کرد.

می‌توان استدلال کرد که «سهولت استفاده» حتی از کیفیت محتوا نیز ارزشمندتر است. به‌این فکر کنید که مردم چند وقت یک‌بار تلویزیون خود را روشن می‌کنند و پس از چند ثانیه جستجو، اولین برنامه‌ای که فکر کنند تاحدودی قابل قبول است را تماشا خواهند کرد. آیا این دسته از بینندگان به مسائل فنی پشت پرده‌ی سرویس‌های پخش ویدئو توجه دارند؟ مثلا اینکه پلتفرم مورد نظر از چه بلاک‌چینی استفاده می‌کند؟

تجربه‌ی کاربری فعلی هر یک از پروژه‌های بلاک‌چین فعلا به هدف این پلتفرم‌ها نرسیده است. کاربر معمولی و غیرفنی، از درگیر شدن با پلتفرمی که از وی درخواست می‌کند یک آدرس ۴۰ کاراکتری، کلید‌های عمومی و خصوصی یا توکن‌ها را مدیریت کند دوری خواهد کرد.

چالش دیگر در پلتفرم‌های استریم غیرمتمرکز ویدئو این است که تجربه‌ی کاربری آن‌ها باید شبیه به پلتفرم‌های متمرکز فعلی باشد. پلتفرم‌های غیرمتمرکز باید اطمینان حاصل کنند که تجربه‌ی کاربری آن‌ها، تا جایی که امکان دارد آسان و ساده باشد.

۵- مرور محتوا و پیشنهادها

مرور محتوا

مدیریت داده‌های شخصی و حریم خصوصی جایی است که بلاک‌چین فرصتی برای درخشش به‌دست می‌آورد. احتمالا در اولین‌ نسخه‌های پلتفرم‌های غیرمتمرکز، اطلاعاتی از کاربران دریافت نخواهد شد، اما این موضوع برای بینندگان جذاب است که با ارائه‌ی یکسری اطلاعات اولیه با پلتفرم، پیشنهادهای درستی به وی نشان داده شود. مزیت بلاک‌چین در این زمینه، این است که کاربران اطمینان خواهند داشت که اطلاعات آن‌ها مورد سوءاستفاده قرار نخواهد گرفت.

مدیریت داده‌های شخصی در بلاک‌چین یک زمینه‌ی بسیار هیجان‌انگیز محسوب می‌شود ولی ما قصد نداریم وارد جزئیات این موضوع شویم.

پلتفرم‌های متمرکز فعلی، با استفاده از عادت‌های کاربران، ویدئوهای دیگری را به آن‌ها پیشنهاد می‌کنند و الگوریتم‌های پیشنهاد محتوا در این سرویس‌ها به بلوغ رسیده است. بدین ترتیب رقابت پلتفرم‌های نوپای غیرمتمرکز در این زمینه کمی دشوار خواهد بود، زیرا مدتی طول می‌کشد تا این پروژه‌ها، عادت‌ها و رفتار کاربران را درک و از آن به‌منظور ارائه پیشنهادهای درست بهره ببرند.

۶- عملکرد

عملکرد

برخی از پروژه‌های غیرمتمرکز جدید، از بلاک‌چین فقط برای اعتبارسنجی تراکنش‌های مالی بین تولیدکننده، بیننده و تبلیغ‌دهنده استفاده نمی‌کنند. این پروژه‌ها قصد دارد CDN کاملی برای سرویس‌های خود ایجاد کنند. این امر مستلزم مقدار زیادی فضای ذخیره‌سازی توزیع شده، و قدرت پردازشی بالا است تا روی بلاک‌چین سازماندهی و هماهنگ شود. این مورد به‌خصوص هنگام پخش زنده‌ی محتوا، اهمیت زیادی دارد. با توجه به محدویت‌های مقیاس‌بندی در پروژه‌های فعلی بلاک‌چین، توان و ظرفیت ذخیره‌سازی شبکه، یکی از چالش‌های مهم پیش روی این سرویس‌ها است.

مسلما با پیشرفت فناوری بلاک‌چین، بسیاری از محدودیت‌های آن رفع خواهد شد، ولی تا آن زمان فقط می‌توانیم به نظریه دادن در این زمینه اکتفا کنیم. نسخه‌های اولیه و آزمایشی برخی از پلتفرم‌های پخش غیرمتمرکز ویدئو، ثبات و پایداری خوبی داشته و می‌توان تجربه کار با آن‌ها را امیدوارکننده دانست. اینکه با رشد تعداد کاربران، مشکل مقیاس‌پذیری این شبکه‌ها چگونه حل خواهد شد، موردی است که فقط با گذر زمان می‌توان آن را دریافت.

۷- هزینه‌ها و مدل مالی فریمیوم

هزینه ها و فریمیوم

محتوای رایگان همیشه با هزینه‌های پنهان همراه است؛ مثلا برخی سرویس‌ها برای تماشای برخی از ویدئوهای رایگان، از کاربران درخواست می‌کنند تا یک‌سری اطلاعات شخصی یا تبلیغاتی اجباری، ارائه دهند. بدین ترتیب بینندگان هزینه‌های محتوای مورد نظر را به‌طور غیرمستقیم پرداخت می‌کنند. به بیان دیگر، ارائه‌دهندگان سرویس‌های استریم ویدئو، همیشه یک راه برای کسب درآمد از بینندگان پیدا می‌کنند.

اما در پلتفرم‌های غیرمتمرکز، سرویس توسط کاربران دیگری اداره می‌شود که انتظار دارند در ازای ارائه‌ی قدرت پردازشی، ذخیره‌سازی یا پهنای باند خود، سریعا پاداش دریافت کنند.

پروژه‌های مبتنی بر بلاک‌چین به‌منظور رقابت با پلتفرم‌های رایگان سنتی، باید به کاربران خود آموزش دهند که برای تماشای هر محتوایی باید هزینه‌ی آن را پرداخت کرد. علاوه‌بر این می‌توان از روش‌هایی برای شبیه‌سازی مدل تجاری «فریمیوم» بهره گرفت.

برخی از پروژها از راهکار اول استفاده کرده‌اند و برخی دیگر مثل بیت‌تیوب، یک پلتفرم فریمیوم را توسعه داده‌اند. البته گزینه‌ی سومی هم وجود دارد که ممکن است رایج‌ترین گزینه نیز محسوب شود؛ بهبود مدل‌ تبلیغاتی با بازگرداندن کنترل به بینندگان و توزیع بیشتر درآمد بین سازندگان محتوا.

۸- ارزش سکه/توکن

ارزش توکن و سکه

پلتفرم‌هایی که مایل به استقرار یک مدل خدمات پولی هستند، با چالش دیگری مواجه خواهند شد. این مورد مختص بازار توزیع ویدئو نبوده و به‌طور کلی در صنعت رمز ارزها کاربرد دارد. «نوسان قیمت» یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های حوزه‌ی ارزهای دیجیتال و بلاک‌چین است. با تغییراتی که در قیمت ارزهای دیجیتال مشاهده می‌کنیم، این مورد برای بینندگان دشوار خواهد بود که از قبل بدانند برای تماشای یک محتوای خاص، چه هزینه‌ای را باید پرداخت کنند. به‌عنوان مثال داشتن تعداد مشخصی از یک ارز دیجیتال (X) به ارزش روز (Y) این اطمینان را حاصل نخواهد کرد که کاربر بتواند به‌مدت مشخصی به محتوای (Z) درسترسی داشته باشد، زیرا احتمال کاهش یافتن (یا افزایش یافتن) سریع ارزش ارزهای دیجیتال وی وجود دارد.

نوسان قیمت، شرایط را برای آپلودکننده‌ی محتوا نیز دشوار خواهد کرد، زیرا وی باید همیشه ارزش ارزهای دیجیتال تحت شبکه‌ی مورد نظر خود را کنترل کند تا همیشه یک قیمت عادلانه برای تماشای محتوای او به کاربر ارائه شود. البته هنوز مشخص نیست که کنترل نوسان در حوزه‌ی رمز ارزها چگونه انجام خواهد شد. می‌توان تصور کرد که در آینده‌ی دور، اقتصاد پلتفرم‌های توزیع غیرمتمرکز ویدئو به ارزهای خارجی وابسته نبوده یا بازار رمز ارزها به یک ثبات نسبی رسیده باشد. درحال حاضر کاربران همیشه قیمت ارزهای فیات را برای تخمین هزینه‌ی محتوای پولی ارائه شده در پلتفرم‌های پخش غیرمتمرکز ویدئو مورد استفاده قرار می‌دهند.

نتیجه‌گیری نهایی

مطمئنا چالش‌های دیگری در مسیر پلتفرم‌های غیرمتمرکز پخش ویدئو وجود دارد که در این مقاله به آن‌ها اشاره نشده است. این پروژه‌ها هنوز در مراحل اولیه‌ی توسعه قرار دارند و شکی نیست که با پیشرفت بیشتر، چالش‌های بیشتری در مسیر آن‌ها به‌وجود خواهد آمد.

پروژه‌های مورد اشاره، بخشی از یک بازار نوپا محسوب می‌شوند که تعداد کاربران آن‌ها نیز کم است. هیچ یک از مدل‌های کسب‌وکار تا این لحظه فرصتی برای اثبات ارزش خود نداشته‌اند و فناوری‌های زیادی در این حوزه درحال اجرا بوده و علاوه‌بر این بسیاری از اقدامات در این زمینه باید تأیید شوند.

می‌توان تصور کرد که توسعه‌دهندگان این نوع پلتفرم‌ها، از چالش‌های پیش‌رو به‌خوبی اطلاع دارند. حتی این احتمال وجود دارد که توسعه‌دهندگان پروژ‌های پخش غیرمتمرکز ویدئو، از همین حالا راه‌کارهایی برای حل مشکلات اشاره شده پیدا کرده باشند.

امیدواریم مسائل و چالش‌های پیش روی این پلتفرم‌ها به‌زودی حل شده تا شاهد روزی باشیم که سرویس‌های پخش غیرمتمرکز ویدئو، مثل یوتیوب در سراسر جهان مورد استفاده قرار گیرند. در پایان این نکته را یادآوری می‌کنیم که هر چالش، یک فرصت ایجاد می‌کند و به‌نظر می‌رسد چالش‌های صنعت استریم غیرمتمرکز، فرصت‌های خوبی را در این بازار ایجاد کرده است.

نظر شما در مورد فناوری استریم غیرمتمرکز ویدئو چیست؟ آینده‌ی این بازار را چگونه می‌بینید؟ لطفا دیدگاه خود را در این زمینه با mydtc و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا